آغاز دوشنبه ای دیگر؛ شروع هیجانی نو

سال را به عدد شمردیم و رسیدیم به ایستگاه ۲۲، باز هم شروع شد… به گزارش مازند اسپرت:   لیگ یک شروع شد. هیجان شروع شد. استرس و دلهره. باز هم تخمه و سیگارهای بین دو نیمه. ناخن خوردن‌های دقیقه هشتادی. رو اعصاب رفتن‌های بازیکن‌ها. فصل به فصلِ سال، کار غذافروش‌ها روبه‌راه شد. از یخ […]

سال را به عدد شمردیم و رسیدیم به ایستگاه ۲۲، باز هم شروع شد…

به گزارش مازند اسپرت:

 

لیگ یک شروع شد. هیجان شروع شد. استرس و دلهره. باز هم تخمه و سیگارهای بین دو نیمه. ناخن خوردن‌های دقیقه هشتادی. رو اعصاب رفتن‌های بازیکن‌ها. فصل به فصلِ سال، کار غذافروش‌ها روبه‌راه شد. از یخ در بهشت و بستنی تابستانی تا ازگیل بهاره و چای دبش زمستانی. از نگرانی بابت هوای فردا تا استرس شب بازی. لخت شدن‌های وحید؛ بداخلاقی‌های اسماعیل؛ سوژه‌های عزت؛ دوربین‌هایی که رمضون را شکار می‌کنند و بوق‌های حجت.  ViPنشین‌های مثلا مسئول و دورزمین‌های دور و بری. حرص‌های رو سکو؛ شادی‌های بوندسلیگاییِ بعد از گل. تشویق بین‌المللی نساجی زلزله… . سکوت پنالتی‌ها و سوت‌های داور. پرچم‌های هوادار و آفسایدهای کمک داور. برنامه‌ریزی برای بازی‌های خارج از خانه. سرتمرین ها و تخمه شکستن‌ها. دور همی‌های بیست و اندی ساله. روزها را پشت هم سپری کردیم. همین طور ماه‌ها و فصل‌ها. سال را به عدد شمردیم و رسیدیم به ایستگاه ۲۲. باز هم شروع شد. هفته ای چندبار به ملاقات هم می‌آییم. کنار دست هم می‌نشینیم. شانه به شانه هم. همدیگر را به آغوش می‌گیریم و هم‌صدا فریاد می کشیم. دل‌مان با هم خالی می‌شود و حسرت می‌خوریم. قرمز می‌پوشیم و سرساعت روی سیمان یا آهن همیشگی می‌نشینیم.

آغاز دوشنبه‌ای دیگر. شروع هیجانی نو. از جنس دوشنبه‌ای که اشک ریختیم. دوشنبه‌ای که با شکست نیروی‌زمینی به کارش پایان دادیم. دوشنبه‌ای که نخودساز کارمان را یکسره کرد. دوشنبه‌ای که مس نبرد اما؛    ما هم نبردیم. دوشنبه‌ای که کوله‌باری از غم را یک سال دیگر روی دل‌مان انباشته کرد. دوشنبه‌ای که عادل نشان داد، مس پیامک بازی کرده بود و فولاد سرباز فراری. دوشنبه‌ای که پائولو به ایران آمد. پس از روزها باران آمد. توافق هسته ای شد. حالا دیگر دوشنبه رنگ و بوبی تازه برای‌مان دارد. همه چیز نو شده است. حالا ما ماندیم و بابل و تبریز و هفده تیم دیگر. یک کورس تا لیگ برتر. نبـــود؟

نساجي اسپرت