دختر تکواندوکار مازنی از حس غرور پرچم ایران میگوید

سعیده نصیری: همیشه برای مدال طلا و بالابردن پرچم ایران تصویرسازی میکنم

سعیده نصیری دارنده برنز آسیایی مسابقات تکواندو در گفت‌وگو با مازنداسپرت، از سختی‌ها و تلاش‌هایش برای کسب موفقیت برای بالا بردن پرچم کشور عزیزمان ایران گفت.

به گزارش مازنداسپرت (مازندورزش)؛در بیست و ششمین دوره قهرمانی تکواندو آسیا در ویتنام؛ اولین نشان آسیایی سعیده نصیری دختر تکواندوکار آینده‌دار مازندرانی ثبت شد و نصیری در این رقابت‌ها علی‌رغم تمام شایستگی‌هایش، برنزی شد.بعد این مسابقات و کسب مدال برنز بازی‌های آسیایی، به گفت‌و‌گو با این دختر جوان مازندرانی پرداختیم.

سعیده نصیری، ۲۰ ساله است و حدود ۱۲_۱۳ سال است که در تکواندو حضور دارد. تقریبا از ۹ سالگی به تکواندو آمد و این رشته را دنبال کرد. خودش می‌گوید بخاطر شیطنت زیادش در دوران کودکی، خانواده‌اش او را به تکواندو و ورزش رزمی بردند.سعیده نصیری می گوید، آن زمان از رشته تکواندو خوشش آمد و سبب شد تا این رشته را حرفه‌ای ادامه دهد.

* از مسابقات آسیایی برای ما بگو، سطح بازی‌ها چطور بود؟

مسابقات آسیایی سطح بالایی دارد، چون تمام کشورهای آسیایی و قهرمانان شاخص کشورها حضور دارند و بخصوص اینکه چون ما المپیک را در پیش داشتیم تمامی قهرمانان المپیک آسیایی به این مسابقات آمده بودند. چون به این رنک مسابقه برای المپیک و همه سطح‌ها نیاز داشتند و برای همین مسابقات از سطح بالایی برخوردار بود.

* به مدال گرفتن در این مسابقات فکر میکردی اصلا؟

من خودم همیشه قبل از هر مسابقه‌ای که قرار است در آن حضور داشته باشم خودم را همیشه در سکوی اول تصور میکنم و مدال طلا را همیشه برای خودم تصویرسازی میکنم.هیچوقت در مسابقاتی که میخواهم شرکت کنم از اینکه من مدال نمی‌گیرم و شاید بگیرم و شاید نگیرم فکر نمیکنم، همیشه تمام ذهن و فکرم به آن است که برای آن مسابقه در سکوی اول باشم.بعضی اوقات شرایط مسابقه و شرایط آن روز بازی به این صورت است که بازیکن روزش نیست و یکسری شرایط پیش می‌آید و نمی‌تواند موفق باشد و برای همین آن عنوان و مقام دلخواه را نمی‌توانید بدست بیاورید. اما من خودم همیشه قبل هر مسابقه‌ای که میخواهم بدهم به طلا فکر میکنم و اکثرا جوابی را که میخواهم را میگیرم.

* این مدال اولین مدال آسیایی شما بود درسته؟

بله، این اولین مدال آسیایی و بین المللی من بود. من تا قبل از این مدال، خیلی مسابقات حضور داشتم و خیلی مدال‌های طلا، نقره و برنز تورنمنت‌های مختلفی گرفته بودم و حتی مسابقات جهانی و دانشجویان جهانی را شرکت کرده بودم و متاسفانه نتوانسته بودم مقام کسب کنم.

* راضی بودی از کسب مدال برنز؟ چه حسی داشتی؟

من وقتی این مدال را گرفتم، انتظارم از خودم در این مسابقات طلا بود. نه اینکه این مدال برایم ارزشی نداشته باشه، نه، اتفاقا این مدال برای من خیلی با ارزش بوده و از ته دلم خیلی خوشحال بودم که این مدال آسیایی را کسب کردم و اما چون انتظارم از خودم طلا بود و می‌توانستم که آن مدال خوشرنگ‌تر از این مدال را بگیرم، برای همین عزم من جزم تر خواهد شد سری بعد مدال قشنگ‌تری را بگیرم و این مدال منو قانع نمیکند.اما اگه بخوام از حسش بگم، مسلما خیلی حس قشنگی بود و دوست داری بیشتر این حس را بیشتر تجربه کنی‌.

* شاید خیلی‌ها از سختی های یک ورزشکار خبر نداشته باشند، شما چه سختی‌هایی را تحمل کردی که به این مدال برسی

بله دقیقا همینطوره، یک ورزشکار وقتی روی سکو میرود، هیچکس از آن سختی‌هایی که می‌کشه خبر ندارد. من اگر بخواهم کل سختی‌هایی را که کشیدم تا به اینجا برسم را بخواهم تعریف کنم، شاید حتی یک روز کامل این داستان من طول بکشد. برای اینکه سختی‌های این راه خیلی زیاد است. برای همین اگر بخواهم به صورت خلاصه بگم، واقعا وقتی یک ورزشکار به این موقعیت می‌رسد و روی سکو میرود این حس خوشحالی را در خودش می‌بیند خستگی از تنش در می‌رود. چون فقط خودش میداند که تا به اینجا که رسیده چه سختی‌هایی را تحمل کرده است.در مورد خودم اگر بخواهم بگویم، چه وزن کم کنی‌هایی که تحمل نکردم، شب‌هایی که گرسنه خوابیدم، تشنه بودم و چه شرایطی بدنی‌ای در دوران کم کردن وزن تحمل کردم.

* شده خسته بشی و از تلاش دست بکشی؟

نه، هیچوقت از تلاش کردن و تمرینات سخت دست نکشیدم. حتی یک لحظه هم با اینکه خسته میشدم، به خودم امید میدادم تا با این حالم بیشتر تلاش کنم و بیشتر به خودم انگیزه میدادم.چه آسیب‌هایی که واقعا آدم در این راه میبینه اما فقط به فکر این است که آنرا درمان کند، که نکنه حتی یک جلسه از تمرین عقب بیوفته و خیلی چیزای دیگه که حتی بزرگترینش این است که تو سخت‌ترین مرحله این چیزی که انقدر تلاش میکنی و همه‌چی را به جون میخری و کل زندگیت میشه حرفه‌ای و از خیلی چیزها می‌گذری این یکبار سنگین برای خودت میشه که از خودت انتظار داری که به چیزی که میخوای برسی.

 

* موقع مسابقات به چه کسی توسل می‌کنی؟

من قبل مسابقه با خودم و خدای خودم همیشه حرف میزنم. تلاش میکنم و از خدای بزرگ هم میخواهم که کنارم باشد و کمکم کند چون این خدا است که از سختی ها و تلاش هایی که کردم با خبر است.

* قبل حضور در مسابقات آیا شده تصویرسازی ذهنی هم داشته باشی!؟

بله، من قبل از اینکه قرار بود به مسابقات آسیایی اعزام بشم، تمام تصویرسازی ذهنی من این بود که اون روزی که قرار بود من بالای سکو برم و مدال طلا را بگیرم، حالا به هر دلیلی که نشد، با این حس میرفتم که وقتی قرار بود طلا را گردنم بیاندازند و آن سرود ملی جمهوری اسلامی قرار است سروده بشه و وقتی پرچم کشورت‌ برافراشته میشه و آن دور افتخار با پرچم کشور عزیزم، آن حس غرور و حس و حال خوبی که به خودم و به مردم کشورم بدهم، برای من خیلی حس قشنگی دارد و فکر میکنم بهترین و قشنگ ترین حس بعد برد همین حس است.

داستان حجاب ورزشکاران ایرانی چه واکنشی در کشورهای دیگه داره؟

من خودم که هیچ مشکلی با حجاب ندارم، و به آن افتخار میکنم. تا حالا هم ندیدم در هیچ کشوری واکنشی نسبت به حجاب ورزشکاران ایرانی داشته باشند چون این موضوع ایمان و اعتقاد ورزشکاران ایرانی بعنوان یک فرهنگ اصیل، جا افتاده و دین و مذهب هرکشوری با کشورهای دیگه فرق دارد.

* اگه بخواهی با دخترای همسن و سال خودت صحبت کنی چه نصیحتی میکنی؟

اگر بخواهم با دخترهای همسن و سال خودم صحبت کنم، این است که شاید جامعه‌ای که ما درون آن زندگی میکنیم برای ما ما دختران شرایط خیلی سخت‌تر باشد نسبت به کشورهای دیگه، نسبت به حتی جنس مخالف خودمان، اما می‌خواهم این را بگویم برای اینکه به شما ثابت شود چقدر دخترای ایرانی دختران قوی‌ای هستند، هیچوقت از تلاش کردن و از هدفی که دارید با هیچ چیز دیگری عوضش نکنید و از اهداف خود دور نشوید. مطمئنن یک روزی یک جایی جواب هرسختی و تلاشی را که انجام بدید را از خدای بزرگ میگیرید.

*صحبت پایانی:

در پایان، تشکر میکنم از تمامی کسانی که واقعا در این راه کنارم بودند، از اساتید و پدر مادر عزیزم که همیشه حامی و کنارم بودند.