به بهانه بدنوشتن بازیکنان در شبکههای اجتماعی/ تکل روی پای ادبیات
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،با عمومی شدن کارکرد شبکههای اجتماعی در ایران، ستارههای فوتبال گرایش پیدا کردند که در شبکه اجتماعی اینستاگرام و پیامرسان تلگرام صفحه و کانال داشته باشند و رابطهای مستقیم با هوادارانشان برقرار کنند. از این گرایش پیشترها که تب فیسبوک داغتر بود، چندان خبری نبود. ستارههای فوتبال در توییتر هم […]
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،با عمومی شدن کارکرد شبکههای اجتماعی در ایران، ستارههای فوتبال گرایش پیدا کردند که در شبکه اجتماعی اینستاگرام و پیامرسان تلگرام صفحه و کانال داشته باشند و رابطهای مستقیم با هوادارانشان برقرار کنند. از این گرایش پیشترها که تب فیسبوک داغتر بود، چندان خبری نبود. ستارههای فوتبال در توییتر هم کمتر دیده شدند. اما اینستاگرام و تلگرام با کارکردهای عمومی و دمدستیشان برای ستارههای فوتبال جذاب شدند، آنچنان که تعداد فالوورها اهمیت پیدا کرد و صفحات و کانال رسمیشان رسمیت یافت. اما ستارههای فوتبال همچنان تجربهای در شناخت شبکههای اجتماعی ندارند، به ادبیات استتوسهای خود بیتوجهاند و آنگاه که بحثها جدیتر میشود و میخواهند موضعی در قبال اتفاقات و حوادث اجتماعی بگیرند، آنچه به چشم میآید و ذوق را کور میکند همین اغلاط ابتدایی در نوشتهها و ناآگاهی در نگاههاست.
علی کریمی با یک دیدگاه و سپس یک استتوس (یادداشت) وارد بحث درباره مسایل بغرنج هوای خوزستان شد و همان چند خطی که نوشت پر بود از غلطهای نگارشی که در محاوره نویسی هم پذیرفته نیست. علی کریمی نه اهل سیاست است که بخواهد با گرایشهای جناحی وارد چنین جدلی شود و نه فعال و کارشناس محیط زیست است که با اطلاعاتی دقیق بتواند دراینباره بحث کند. او فقط سعی کرده همراه مردم باشد و جایی که صدایش بلندتر میشود و به گوشها میرسد، به نفع مردمانی که زندگیشان با مخاطره مواجه شده، انتقاد کند. انتقادش را باید به جان خرید، مثل انتقاد هر شهروند دیگری در این تهلکه. بگذریم از اینکه در چنین مباحثی همیشه حقوق شهروندی خود را نمیشناسیم.
علی کریمی و همین چند خط نوشتهاش میتواند بهانهای باشد برای بحث درباره اینکه ستارههای ورزش ایران در شبکههای اجتماعی متنهایی را منتشر میکنند که سرشار از غلطهای نگارشی است. این متنها به وجهه اجتماعی آنها خدشه وارد میکند و گاه باعث میشود که مفهوم آنچه نوشتهاند تحت تاثیر نگارش دمدستی و بیمایه این متنها قرار بگیرد. عجیب اینکه بازیکنانی جوانتر که باید با کارکرد و روشهای ساده استفاده از این اپلیکیشنها آشنا باشند، متنهایشان را فینگلیش منتشر میکنند و در همان متنهای فینگلیش هم غلطهای پرشمار به چشم میآید. نمونهاش سردار آزمون که از فینگلیش نوشتن دست برنمیدارد و به فالوورهای پرشمارش با زبانی که استفاده از آن مایه خجالت است، پیام میرساند.
اگر این چهرههای دوست داشتنی که بیتردید در حرفه خود صاحب سواد حرفهای هستند، برای اداره صفحات و کانالهای پیامرسان خود مشاوره بگیرند و دست کم برای ادبیات در نوشتههای خود حرمت قایل شوند، این همه متن پر غلط دست به دست نمیشود. بدیهی است که آنها در حرفه خود با ادبیات سر و کار ندارند و توقع چندانی هم نیست که متنهایشان در شبکههای اجتماعی از ادبیاتی غنی برخوردار باشد اما رعایت اصول ابتدایی نوشتن با یک مشورت ساده کار چندان دشواری نیست، همان کاری که البته بسیاری از ستارههای سینما هم از انجامش سرباز میزنند. پرشمارند ستارههای سینما که استتوسهایشان در شبکههای اجتماعی تنه به تنه استتوسهای ورزشکاران میزند، اهالی سینما که خمیرمایه کارشان ادبیات نمایشی است.
فوتبال اما نمایش دیگری است، خمیرمایهاش ادبیات نمایشی نیست، نمایش غافلگیرکننده و جانانهای است که ستارههایش لازم نیست برای ما چیزی بنویسند یا نوشتهای را به نمایش بکشند. اما مهارت ورزشکاران در حرفه خودشان، بازهم ما را قانع نمیکند که به ادبیات بیتوجه باشند و با متنهایی که اصول و قواعد اولیه در آن رعایت نمیشود، خدشهای به چهره خود وارد کنند و انگار روی پای ادبیات تکل بروند./ایران ورزشی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0