صانعی: اگر قرار است بدون برنامه به المپیک برویم، فردی دیگر جای من بیاید/از هیچ مربیای نمیترسم/سرمربی عراق نظامی و ناشی بود
سرمربی تیم فوتسال زیر ۲۰ سال ایران با حضور در خبرگزاری تسنیم گفت که اگر قرار است بدون برنامه به مسابقات المپیک جوانان ۲۰۱۸ آرژانتین برویم، بهتر است خودمان را خسته نکنیم و فردی دیگر جای او بیاید.
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،تیم فوتسال زیر ۲۰ سال کشورمان در مسابقات قهرمانی آسیا، موفق به کسب مقام قهرمانی رقابتها و نیز سهمیه حضور در المپیک جوانان ۲۰۱۸ آرژانتین شد.
علی صانعی درباره شرایط این تیم و سایر موارد به سؤالات پاسخ داد.
**پراکندگی بازیکن داشتیم
تیم شما قهرمان آسیا شد، برای رسیدن به این مهم از چه زمانی کار را به صورت رسمی و جدی استارت زدید؟
از ۲۰ آبان ۹۵ کار خود را آغاز کردیم و مسئولیت تیم زیر ۲۰ سال را از این تاریخ به من سپردند. قبلاً قرار بود من مدیر فنی تیمهای پایه باشم، اما آقای کفاشیان گفت وضعیت مبهمی در این تیم داریم و تو مسئولیت مستقیم تیم را به عهده بگیر. کادر فنی مجربی هم استخدام شد. حمید شاندیزی در تیم ملی همدوره من بود و کاظم صادقی مربی دروازهبانان تیم هم در تیم ملی در جام جهانی ۲۰۰۴ بود. آقای جنتی که هم استاد دانشگاه است و هم با اعضای تیم،کار بدنسازی میکند و دکتر شیرزاد نیز چندین سال است که در فوتسال کار میکند.
کار ما واقعاً سخت بود. زمانی را که لیگ امیدها در تابستان سال گذشته برگزار میشد، از دست داده بودیم. قسمت پایانی لیگ امیدها هم مصادف با زمانی شده بود که تیم ملی به جام جهانی رفته بود و من هم همراه این تیم بودم. اشکالی که وجود داشت این بود که رده سنی امید که فعالیت میکرد، زیر ۲۲ سال بود که بالاتر از زیر ۲۰ سال بود. رده سنی زیر ۲۰ سال در واقع تیم جوانان محسوب میشود، نه امید. گفتیم این را اصلاح کنند که طبق کنفدراسیون آسیا برگزار شود. حدود ۳۵۰ نفر را از طریق لیگ برتر، معرفی هیئتهای فوتبال، معرفی باشگاهها و استعدادیابهای تیم دیدیم. کار سنگینی بود و هر هفته اردو داشتیم. تا اسفند ماه از سهشنبه تا پنجشنبه و از اسفند، هر روز اردو داشتیم.
خوشحالم که ۱۴ بازیکن حاضر ایران در قهرمانی آسیا از ۹ استان کشور بودند و پراکندگی خوبی داشتیم. تقریباً همه این بازیکنان تیم داشتند و طبیعی است که استانهایی که بیشتر به جوانان اهمیت میدادند، سهم بیشتری در این تیم داشتند. شنیدیم یکی از بازیکنان در قطر بازی میکند و زمانی که درخصوص او شنیدیم، او را دعوت کردیم. خدا را شکر به عنوان دومین بازیکن برتر مسابقات (محمد طاهری) انتخاب شد.
خیلی جالب است که از استان تهران یک بازیکن داشتیم که از اسلامشهر است. این بسیار نگران کننده است. استان اصفهان هم که گیتیپسند را دارد، بازیکن نداشتیم. برخی استانها مانند مرکزی و آذربایجان شرقی استعدادهای زیادی داشتند. بازیکنان بسیار زحمتکشی داشتیم و از خانوادههای ضعیفی بودند. خدا را شکر که نتیجه این زحمات را هم گرفتند. همچنین این نتیجه زحمات افرادی بود که در استانهای مختلف، بازیکنان تیم امید را رشد دادند.
** این بازیکنان در سال ۲۰۲۴ به کار ما میآیند
چقدر میتوانیم به آینده این تیم امیدوار باشیم و چقدر میتوانند آینده فوتسال ایران را تضمین کنند؟
این نسل در سال ۲۰۲۴ به درد ما میخورد. بازیکنان فوق اکنون باید جذب تیمهای لیگ برتری شوند. بیشتر این بازیکنان در لیگ برتر فعالیت میکنند اما خیلی کم. اکنون زمان آن رسیده که به آنها اطمینان شود، چون بازی کردن آنها باعث میشود تجربه کسب کنند، سپس بتوانند در مسابقات آسیایی و بعد جهانی بازی کنند. خیلی زود است که بخواهند یک دفعه به تیم بزرگسالان اضافه شوند.
پیشنهاد دادهام که تیم زیر ۲۳ سال ایجاد شود که حدود چهار سال دیگر به سن حدود ۲۷ سالگی برسند. اینها میتوانند بار ما را در جام جهانی ۲۰۲۰ بکشند و به ما کمک کنند. عمده بازیکنانی که در جام جهانی ۲۰۱۶ بازی کردند، در ۲۰۲۰ بالای ۳۰ سال سن خواهند داشت. شاید خیلی از آنها افت کنند یا خداحافظی کنند. مطمئن هستم ۳۰ تا ۴۰ درصد تیم فعلی را در جام جهانی ۲۰۲۰ نخواهیم داشت و بقیه تیم را باید با بازیکنانی که اکنون زیر ۲۳ سال محسوب میشوند، جبران کنیم.
کشور ما استعدادهای زیادی در فوتسال دارد و بازیکنان حدود ۲۲ ساله خیلی خوبی داریم که خیلی مطرح نیستند اما مربیان تیم ملی آنها را میشناسند. فکر میکنم سرمایهگذاری اصلی خود در ۲۰۲۰ را روی این رده سنی داشته باشیم و تیم زیر ۲۰ سال کنونی در سالهای آینده به کار ما میآید. ایران، تایلند و ژاپن کار درستی کردند و بازیکنان با رده سنی مجاز به این مسابقات آوردند.
** سرمربی عراق ناشی بود
کدام تیمها بازیکن صغر سنی داشتند؟
تیم عراق مطمئناً صغر سنی داشت و تا یکی دو ماه آینده، نتیجه بررسیها مشخص شود. بازیکنان بالای ۱۸ سال را نمیتوان با اشعه ایکس تشخیص داد و مدارکی نظیر سابقه آنها در باشگاهها باید بررسی شود. ما در این خصوص اعتراض کردیم. برخی تیمهای دیگر هم چنین مشکلی داشتند اما این مشکل فقط برای یک بازیکن بود. ارزیابی ما از تیمها بر اساس پیشینه تیمها در تیم ملی این کشورهاست. عراق در این مسابقات بدون اینکه سابقه درخشانی در تیم ملی داشته باشد، اینقدر راحت از گروه خود صعود و تیمهای ژاپن و ازبکستان را حذف کرد و برای ما هم کری میخواند.
مربی این تیم مقابل دوربین برای ما کری خوانده بود که بازیکنان ما تحریک شدند. گفته بود آمدهام ایران را شکست دهم. زمانی که این تیم در فینال به زمین آمد هم مغرور بود و فکر میکردند ایران هم تیم راحتی است. مربی عراق فردی ناشی بود و با بررسی سابقه این مربی، فهمیدم او فردی نظامی است و اهل فوتسال نیست. او گمان میکرد ما هم مانند تایلند و ژاپن هستیم و فکر نمیکرد بازیکنان ما در لیگ ایران ما بزرگ شده باشند. ایران کشوری فوتسالبلد است و میدانیم مقابل چه تیمی به چه شکلی بازی کنیم.
شاید سرمربی عراق بازی ایران و تایلند را دیده بود.
ایران مقابل تایلند خیلی باز بازی کرد، چون حریف بیمحابا حمله میکرد. این تیم بسیار جوان بود و نمیتوانست تحت تأثیر ۱۰ هزار تماشاگر خود، دفاعی بازی کند. به اعضای تیم هم گفتم مطمئن باشید ما در این بازی گل میخوریم. این تیم در همه بازیهای خود هم گل زده بود و هم گل خورده بود. گفتم باید ما هم حمله کنیم و به گل برسیم. مسابقه بسیار هیجانانگیزی هم از آب درآمد. عراق اینگونه نبود و خیلی دست به عصا حرکت میکرد. اگر این تیم به گل میرسید، بازی چرک و دفاعی ارائه میداد. میدانستیم مقابل چه تیمی بازی داریم و ما هم بااحتیاط بازی کردیم.
پس از اینکه به عراق گل زدیم، مربی تیم حریف به هم ریخت. چون او فوتسالی نبود، دنبال مسائل حاشیهای بود اما نیمکت تیم خودش را به هم ریخت. گل دوم هم به خاطر استرس خوردند و به خاطر اشتباه فردی بود. شاید اگر بازیکنان در این مسابقه استرس نداشتند، به گلهای بعدی هم میرسیدیم. بازی را خوب آغاز کردیم و خوب هم به پایان رساندیم تا همه بفهمند با ایران بازی دارند. با اینکه تیم بزرگسالان خود را به این مسابقات آورده بودند، اما این مسائل مقابل ایران جواب نداد. برخی از اعضای تیم عراق تا ۳۰ ساله هم به نظر میرسیدند.
من در رختکن به بازیکنان گفتم یادتان باشد که شما در لیگ برتر مقابل تیمهایی با بازیکنان بزرگسال خیلی خوب بازی میکردید، پس اگر تیم عراق هم بزرگسال باشد، نباید نگران باشید. همچنین ما دو بازی با تیم ملی برگزار کردیم که خیلی به ما کمک کرد. بازیکنان ما در دیدار فینال، اثری از یک تیم جوان نداشتند و خیلی خوب بازی را کنترل کردند. تیم زیر ۲۰ سال هم به المپیک صعود کرد و هم قهرمان بازیها شد که اگر هم به این عنوان نمیرسیدند، چیزی از ارزشهای این تیم کم نمیشد، اما کار ناتمام خود را تمام کردند. اینها نسلی طلایی هستند و امیدوارم در آینده برای فوتسال کشورمان مفید باشند.
کفپوش تنها سالن استاندارد ایران خاک میخورد
همیشه موفقیتها سبب میشود مشکلات تیم فراموش شود. کمی از شرایطی بگویید که برای تیم فراهم نشد.
من از فدراسیون فوتبال تقاضا کردم که زودتر تکلیف تیم المپیک را مشخص کند. اگر قرار است کادر فنی دیگری فعالیت کند، ما به تیم ملی بزرگسالان برسیم و اگر قرار است ما به کار خود ادامه دهیم، زودتر برنامهریزی کنیم. چون کارمان را دیر آغاز کردیم، مشکلاتی برای ما ایجاد شد. نزدیک دو سال بود که میگفتم کار تیم امید را زودتر آغاز کنید و برای این، دلیل هم داشتم. من در سال ۲۰۰۷، دستیار آقای جوراندیرو در کادر فنی تیم امید بودم. ما کار خود را از سال ۲۰۰۵ آغاز کردیم و در نهایت در بازیهای سالنی آسیا در ماکائو در سال ۲۰۰۷ که به مقام قهرمانی رسیدیم. آن زمان تیم ما زیر ۲۳ سال بود و پنج بازیکن کمکی بزرگسال هم گرفتیم. استخوانبندی همان تیم در جام جهانی ۲۰۰۸ به مقام پنجمی جام جهانی رسید.
باید اوایل فروردین، نام ۲۵ بازیکن خود را ارسال میکردیم. وقتی این کار را کردیم، از این بازیکنان تست پزشکی گرفتیم چون باید پرونده پزشکی آنها را برای فیفا ارسال میکردیم. در این زمان تازه متوجه شدیم که دو بازیکن تیم مشکل پزشکی دارند. فهمیدیم یکی از بازیکنان دچار مشکل قلبی است و دو هفته در بیمارستان بستری شد. هموگلوبین خون یکی دیگر از بازیکنان ما کم بود و او هم یک هفته در کنار ما نبود. ما به خاطر توانایی فنی این بازیکنان، از آنها نگذشتیم اما اگر تیم ما چند ماه پیش تشکیل شده بود، چند ماه قبل با این مشکل مواجه میشدیم.
کفپوش کمپ تیمهای ملی باید استاندارد AFC باشد. ما سالن طبق استانداردهای کنفدراسیون فوتبال آسیا تنها سالن اصفهان است. آن هم کفپوشی که تیم تأسیسات دریایی سال ۲۰۱۵ به خاطر جام باشگاههای آسیا در این سالن پهن کرد که آن نیز اکنون خاک میخورد و برای ما آماده کردند. ما گفتیم تمرینات تیم بانوان را اینجا بیاورید یا آن را به کمپ تیمهای ملی بدهید چون حیف است.
در این میان اردوی ازبکستان هم لغو شد…
ما مشکلات مالی فدراسیون فوتبال را درک میکنیم. آقای تاج مانند پدر ما هستند و یک زمان برای ما اردوی فرانسه را تدارک دیدند، اما یک زمان پولی نداشتند. حرف ما این بود که کاش لغو اردوی ازبکستان را حدود ۲۰ روز زودتر به ما میگفتند و ما هم راهکار میدادیم، استعفای من هم به همین خاطر بود. در جلسهای خصوصی با آقای تاج این موضوع را عنوان کردم و او هم این مسئله را پذیرفت.
لغو این سفر برای بازیکنانی که از شهرستان چمدان خود را بستند و آماده سفر بودند، سنگین بود و من هم به خاطر بازیکنان ناراحت شدم، وگرنه این سفر برای من اهمیتی نداشت. اگر زودتر این مسئله به ما گفته میشد، اردوی سه روزه اصفهان را تا ۶ روز تمدید میکردیم یا تیم لبنان را برای یک دیدار تدارکاتی به ایران دعوت میکردیم، البته نمیخواستیم عراق را دعوت کنیم چون پس از دیدار مقابل این تیم در اسفند ماه، چهار بازیکن جدید به تیم ما اضافه شدند و نمیخواستیم آنها این بازیکنان را بشناسند.
نکته خوب اردوی اصفهان این بود که سالن ۲۵ آبان برای مسابقات آسیایی ساخته شده بود و حتی برچسبهای AFC هم کنده نشده بود. این شبیهسازی به شکلی بود که زمانی که بازیکنان وارد سالن اصفهان شدند، انگار که وارد سالن مسابقات آسیایی شدند. درخواست ما این است که سالن فوتسال کمپ تیمهای ملی و کفپوش آن اصلاح شود، فدراسیون فوتبال هم این را قبول دارد.
**ترکش اختلافات بین جیووا و فدراسیون فوتبال به ما خورد
مشکل البسه نداشتید؟
مشکل دیگری که وجود داشت، لباس تیمها بود که ما برای تیم زیر ۲۰ سال آن را حل کردیم. من از فدراسیون درخواست کردم از برند داخلی برای لباس تیم استفاده کنیم تا اگر لباس پاره شود یا سایز لباسها مناسب نباشد، دیگر منتظر باشیم تا از خارج از کشور برای ما لباس بیاورند و میتوانیم به برند تولید کننده لباس بگوییم برای ما لباس بیاورد. امیدوارم این مشکل لباس برای همه تیمهای ملی فدراسیون فوتبال حل شود. خود فدراسیون فوتبال هم این مشکل را قبول دارد و میگوید قراردادی با یک برند بسته شده که اشتباه بوده و باید منتظر اتمام این قرارداد باشیم.
در جام جهانی، ما چهار ماه زودتر برند جیووا را به عنوان برند تولید کننده لباس معرفی کردیم. من به عنوان مدیر تیم هنگامی که باید رنگ لباسها را معرفی میکردم، به رنگهایی که جیووا داشت توجه نکردم و به این فکر کردم که چه رنگهایی برای لباس دروازهبانان در ایران داریم. به سپهر محمدی دروازهبان تیم ملی که با یکی از برندهای داخلی کار میکند گفتم کدام رنگها را در ایران داری؟ او هم دو رنگ معرفی کرد و من هم این دو رنگ را معرفی کردم. من به دروازهبانان تیم گفتم لباس به هر رنگی که میخواهید برای خودتان درست کنید. چون لباس دروازهبانان حساس است.
جالب بود رنگی که به عنوان لباس معرفی کردیم، جیووا نداشت که به ما بدهد. به ما کاتالوگ دادند و قرارداد فدراسیون و جیووا هم به مشکل خورده بود، به ما گفتند این رنگها را نداریم. در زمان جام جهانی ترکش اختلافات بین جیووا و فدراسیون فوتبال به ما خورد. ما نه میتوانستیم برند خود را تغییر دهیم و نه لباس درست داشتیم. فیفا به برند ما کاری نداشت. مثلاً باید روی لباس تیم، ۲۰ سانتی متر مربع تبلیغ برند باشد و جیووا از این حد تخطی کرده بود. برای همین مجبور بودیم روی برند جیووا روی آستینها و شورت برچسب بزنیم. جیووا روی یکسری لباسها این مشکل را حل کرده بود، اما مشکلاتی که بین این شرکت و فدراسیون فوتبال ایجاد شده بود، باعث شد لباس جدید به ما ندهند.
اگر این اختلافات ۲۰ روز قبل از جام جهانی ایجاد شده بود، میتوانستیم در آن مسابقات برندی دیگر معرفی کنیم که اگر موافقت میشد، دیگر با مشکلات لباس در جام جهانی روبهرو نمیشدیم. البته مقداری لباس برای ما فرستاده شد اما این لباسها مشکلدار بود. این چیزها گذشته است. تیم ملی فوتسال و فوتبال ساحلی ایران نباید دغدغه لباس داشته باشد و به نظر میرسد این مشکل در حال حل شدن است. آقای ساکت به انبارها و ورود و خروج لباسهای تیمهای ملی نظم داده و مقرر کرده که هر سه ماه، یک دست لباس کامل به اعضای تیم بدهند.
** فدراسیون برای پاداش ما منتظر صعود تیم ملی فوتبال است
تکلیف پاداش تیم ملی پس از جام جهانی ۲۰۱۶ چه شد؟ قولی در این خصوص به تیم زیر ۲۰ سال داده شد؟
یک پاداش وزارت ورزش و جوانان برای تیم ملی تعیین کرد و یک پاداش جداگانه هم خود آقای تاج مشخص کرد که هنوز داده نشده است. گفتند این پاداش را پرداخت میکنند اما فدراسیون منتظر صعود تیم ملی فوتبال به جام جهانی است تا مبلغ خوبی از فیفا بگیرد. فدراسیون مبلغی هم از فیفا طلبکار است که به خاطر تحریمها نمیتواند آن را دریافت کند.
به اعضای تیم زیر ۲۰ سال گفتند زمانی که بازگشتید پاداش میدهیم تا ذهن بازیکنان درگیر این مسئله نباشد. مقداری پول تو جیبی به بازیکنان دادند و قرار شد هم گواهینامه بازیکنان را بدهند، هم پاداش آنها را پرداخت کنند. بازیکنان بزرگسال سرد و گرم چشیدهاند، دستشان به دهانشان میرسد و شاید مشکلات فدراسیون را درک کنند، اما بازیکنان زیر ۲۰ سال از لحاظ مالی واقعاً ضعیف هستند و برخی از آنها کرایه ماشین نداشتند تا به خانههای خود بروند. این بازیکنان پولی هم از باشگاههای خود نمیگیرند. زمانی که مبلغ قرارداد بهترین بازیکن تیم ما یعنی توحید لطفی را شنیدم، بسیار تعجب کردم و واقعاً خندهدار است. اگر به این بازیکنان که قهرمانی آسیا و سهمیه المپیک را کسب کردند و در طول مسابقات هم پاداشی نگرفتهاند مبلغ پنج میلیون تومان پاداش بدهند، راه دوری نمیرود. پنج میلیون تومان برای این بازیکنان مبلغ بسیار زیادی است.
** عراق تمام معادلات را به هم ریخت
تیم ما از سایر تیمها شناخت زیادی نداشت و به قهرمانی رسید، این موفقیت چطور محقق شد؟
اگر تایلند سرگروه گروه A میشد، میتوانستیم تیمهای ایران، تایلند، ازبکستان و ژاپن را در نیمهنهایی داشته باشیم، اما عراق همه معادلات را به ریخت. شناخت ما نسبت به سایر تیمها به جز مغولستان که فکر نمیکردیم اینقدر خوب باشد، تقریباً درست بود. به بازیکنانم گفتم که ما در سالهای ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ که عضو تیم ملی بودیم، بازی تدارکاتی مناسبی نداشتیم و همیشه به مرحله گروهی به دید دیدارهای تدارکاتی نگاه میکردیم. به بازیکنان گفتم فکر کنید بازیهای مرحله گروهی دیدارهای تدارکاتی هستند و چیدمان تیم ما در بازیهای گروهی شکل گرفت. در مراحل بعد بازی به بازی بهتر شدیم و به قهرمانی دست یافتیم.
ژاپن هم با وجود تدارک زیاد برای این مسابقات، کار به جایی نبرد.
این تیم با وجود اینکه حذف شد، تیم بسیار شایستهای بود. سال گذشته که تیم ملی برای آمادگی در جام جهانی ۲۰۱۶ به تورنمنت چهارجانبه تایلند رفت، ژاپن با تیم زیر ۲۰ سال خود به اضافه سه بازیکن بزرگسال شرکت کرده بود. این تیم یک سال پیش تقریباً شکل گرفته بود.
ژاپن تنها با یک گل مقابل عراق حذف شد که آن گل هم خطا بود. ژاپن تیمی بسیار خوب، منظم و تاکتیکی بود و حیف بود که از دور مسابقات حذف شوند. حداقل حق این تیم کسب مقام سوم مسابقات بود. مطمئناً در آینده از این تیم ژاپن زیاد خواهید شنید. سه تیم ژاپن، ایران و تایلند در این مسابقات بسیار خوب ظاهر شدند. ازبکستان، اندونزی و ویتنام هم خوب بودند.
**جو سالن روی بازیکن تایلند تاثیر گذاشت
پیچیدهترین بازی ما مقابل تایلند بود و کار برای ایران بسیار سخت شد.
سختترین بازی ما مقابل تایلند بود چون تماشاگران جو سنگینی در سالن ایجاد کرده بودند. بازی مقابل عراق هم چون تیم بزرگسالان خود را به این مسابقات آورده بود، بسیار سخت بود اما چون این تیم تماشاگر نداشت، کار ما را راحت کرد. عراق شاید به خاطر غرورش بازیهای قبلی ما را ندیده بود و فکر میکرد ما به این تیم فشار میآوریم و میتوانند از فضای عقب زمین استفاده کنند، اما ما در زمین خود ماندیم و عراق تاکنون مقابل چنین تیمی بازی نکرده بود.
تیم زیر ۲۰ سال تایلند بسیار خوب و از تیم ملی خود هم به مراتب بهتر بود. چون بازیکنان این تیم بسیار به حرف مربی خود گوش میدادند. چند بازیکن تیم ملی این کشور به حرف مربی خود گوش نمیکنند و همین باعث میشود ریتم این تیم به هم بخورد، اما تیم زیر ۲۰ سال تایلند خیلی خوب بازی میکرد و بازیکنان خوبی هم داشت. این تیم یک بازیکن دو رگه تایلندی – پرتغالی داشت و میتواند در چند سال آینده یکی از بهترین رأسهای آسیا و جهان باشد.
چنین بازیکنی را به بازیکنان خوب و نیز تماشاگران این تیم اضافه کنید. سالن بانکوک آرهنا سه طبقه است و طبقات دوم و سوم آن عمودی بالا رفته است و تماشاگران انگار روی سر بازیکنان هستند. بازی کردن در چنین سالنی برای تیم جوان ما بسیار سخت بود. ما دو گل بد دریافت کردیم، یکی در ثانیههای آخر وقت قانونی و دیگری در ثانیههای آخر پنج دقیقه اضافه اول که تماشاگران حریف روی هر دو گل تأثیر زیادی داشتند. مطمئناً اگر سالن بدون تماشاگر بود گل نمیخوردیم. اینقدر سر و صدا زیاد بود که صدای ما به بازیکنان نمیرسید. بازیکن هم در خستگی اشتباه میکند و هر کاری هم کردیم، نتوانستیم آنها را جمع کنیم.
این جو روی تیم تایلند هم تأثیرگذار بود. زمانی که دروازهبان حریف به جای بازیکن تایلند قرار بود به بازی برود، نفهمید بازیکن این تیم از زمین بیرون آمده و به خاطر جو سنگین سالن، فراموش کرد که به دروازه خود برود، ما هم از این فرصت استفاده کردیم و توپ را به تور دروازه خالی چسباندیم. این جو اما روی عراق تأثیر نگذاشت و اینکه مقابل تایلند نتیجه خوبی گرفتند، به این خاطر بود که بازیکنان بزرگسال و باتجربه زیادی داشتند.
چون میدانستیم باید در مرحله نیمهنهایی به تیمی از گروه A بخوریم، من بازیهای این گروه را بررسی میکردم. دیدارهای ایران صبح بود و بازیهای گروه نخست بعداز ظهر برگزار میشد و من پس از بازی تیم ایران، دیدارهای این گروه را یا از طریق تلویزیون تماشا میکردم، یا به سالن محل برگزاری بازی میرفتم و عراق را هم به خوبی آنالیز کرده بودم. عراق یک بازیکن رأس داشت که بیشتر با او بازی میکرد، اما در بازی فینال او کمکارترین بازیکن زمین بود. افغانستان هم در گروه A بود و من چند بازیکن این تیم را هم میشناختم. شانس آوردیم این تیم هم از گروه خود صعود نکرد، چون میتوانست معادلات را به هم بزند.
** به احتمال ۹۹ درصد عراق از المپیک محروم میشود
گفته میشود عراق به خاطر استفاده از بازیکنان بزرگسال از المپیک کنار گذاشته میشود.
من میدانم تایلندیها خیلی سخت پیگیر این قضیه هستند و مستنداتی هم ارائه دادند. به احتمال ۹۹ درصد عراق از المپیک محروم میشود و جریمه سنگینی خواهد پرداخت. تایلند که تیم شایستهای است و از اعتبار فوتسال آسیا دفاع خواهد کرد، به المپیک جوانان میآید. اگر از بازیکنان عراق در المپیک جوانان که زیر ۱۸ سال است تست اشعه ایکس بگیرند، تقلب آنها محرز میشود و آبروریزی برای آسیا در پی خواهد داشت.
**پتانسیل قهرمانی در جام جهانی را داریم
تیم زیر ۲۰ سال فعلی میتواند ما را به افتخاری فراتر از سومی در جام جهانی برساند؟
پتانسیل این را داریم که به فینال جام جهانی برسیم و حتی قهرمان شویم. برزیل را در ۲۰۱۶ شکست دادیم که چند دوره قهرمان جام جهانی شد، اما این پتانسیل زمانی به واقعیت میرسد که همه شرایط فراهم باشد. من مربی تیمهایی بودم که در جام جهانی به مقامهای سوم و پنجم رسید و مربی تیم هم بودم که خیلی زود حذف شد. در مجموع شکستهای زیادی از جمله مقابل کلمبیا که در برتری مطلق باختیم که شاید هم تقصیر من بود، تجربه کردم اما تلاش کردم که از همین این تجربیات در مسابقات زیر ۲۰ سال استفاده کنم. شکستها همیشه هم بد نیست و میتوان از آنها درس گرفت.
برای رسیدن به قهرمانی جهان باید از چند فاز بگذریم. تیم نباید مشکل زمین و پیراهن داشته باشد. بازیکن باید بداند از گروه خود که صعود میکند و نیز از هر مرحله حذفی که عبور میکند، مبلغ مشخصی به عنوان پاداش دریافت خواهد کرد و ذهنش دیگر درگیر این موضوع نشود، نه اینکه خودش پیگیر پاداش باشد چون در شأن بازیکن تیم ملی نیست. ما در تیم زیر ۲۰ سال همین کار را کردیم، پول تو جیبی آنها را دادیم و گفتیم پاداش شما در تهران پرداخت میشود. در تیم ملی نیز باید این مشکل را حل کنیم و مشخص شود که اگر تیم روی سکوی اول تا سومی جام جهانی قرار گیرد، به ازای هر سکو چقدر پاداش میگیرد.
باید از حالا برای جام جهانی ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴ برنامهریزی کنیم، نه اینکه یک سال به جام جهانی مانده بخواهیم کار را شروع کنیم. باید مثلاً بگوییم ما تا جام جهانی ۲۰۲۰، به ۲۰ بازی تدارکاتی نیاز داریم و به این نکته که چند بازی در ایران یا خارج از کشور باشد، توجه داشته باشیم. در این خصوص باید برنامه لیگ را هم طبق همین بازیهای تدارکاتی بچینیم. نباید فکر کنیم که همه خواب هستند چون همه مشغول کارند.
برزیل که در جام جهانی ۲۰۱۶ حذف شد، سرمربی خود در سال ۲۰۰۸ یعنی پسه را استخدام کرد. این مربی هم مخالف فالکائو است. آنها به این نتیجه رسیدند که به جز بحث تبلیغات و گلزنیهای فالکائو، او در بخش دفاعی ضعیف عمل کرده است و قسمت عمده شکست روی دوش فالکائو بوده است. آنها به این نتیجه رسیدند کسی را بیاورند که دیسیپلین داشته باشد و ساختار برزیل را بسازد.
باید برنامهریزی دقیقی داشته باشیم و لیگ برتر ما هم ساختار خوبی پیدا کند. بازیهای جام باشگاههای آسیا در چند سال قبل نداشتیم و مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیا هم به برنامههای ما اضافه شده است. به همین خاطر تشکیل تیم زیر ۲۳ سال را پیشنهاد دادم چون با این تیم میتوانیم به مرحله انتخابی جام ملتهای آسیا برویم. نباید بازیکنان اصلی را برای این مرحله درگیر کنیم و لیگ را به این خاطر تعطیل کنیم. لیگ نباید لطمه بخورد چون در این صورت باشگاههای ما لطمه خواهند خورد.
کشورهایی چون ویتنام و قطر شاید کمتر از ۱۰ تیم فوتسال داشته باشند اما ایران لیگ برتر، دسته اول و دسته دوم دارد. لیگ برتر فقط باید برای دیدارهای تدارکاتی مهم تعطیل شود. میتوانیم برای انتخابی جام ملتها، از هر باشگاه یک بازیکن بگیریم و بقیه بازیکنان از تیم زیر ۲۳ سال باشند. اگر قرار است شُل جلو برویم، این اتفاق رخ نمیدهد.
** پخش تلویزیونی نباشد اسپانسر نمیآید
هر سال افتخاراتی در فوتسال کسب میکنیم، اما چرا این افتخارات سبب نمیشود اوضاع فوتسال کشور و باشگاههای آن بهبود یابد؟
نخستین عامل برای پیشرفت فوتسال، پخش تلویزیونی است. پول، فوتسال و ساختار آن را تغییر میدهد و پول هم زمانی به فوتسال میآید که پخش تلویزیونی داشته باشد. فدراسیون فوتبال بابت فوتبال از صدا و سیما پول میگیرد اما صدا و سیما فوتسال را پخش نمیکند چون پولی بابت فوتسال نمیگیرد. فوتسال دارد به گونهای زیر سایه فوتبال میسوزد.
اگر پخش تلویزیونی نداشته باشیم، اسپانسری نمیآید. خیلی از تیمهای ما سالی یک میلیارد تومان از اسپانسرها پول بگیرند و تیم خیلی خوبی ببندند. اگر برای بخش خصوصی از لحاظ مالی توجیهی وجود نداشته باشد و مدیران آن شرکت هم علاقهمند به فوتسال باشند، پس از چند سال دلسرد میشوند و از فوتسال میروند. مثلاً والیبال با پخش تلویزیونی دیده شد و مدارس والیبال تأسیس شد وگرنه مثلاً زمان المپیک همه به کشتی و وزنهبرداری علاقهمند میشوند اما پس از آن از این رشتهها میروند. فوتسال باید دیده شود، وگرنه مشکلات آن حل نمیشود.
**حضور در المپیک شوخی نیست
* برای تیم المپیک ایران صحبتی با شما شده است؟
صحبتهای مقدماتی انجام شده و باید صحبتهای نهایی آن صورت گیرد. فکر میکنم مراحل آمادهسازی تیم المپیک زیر نظر کمیته ملی المپیک هم هست و این کمیته، متولی تیم المپیک میشود. المپیک مانند مسابقات آسیایی نیست و نباید حتی یک ماه را هم از دست بدهیم. این المپیک، زیر ۱۸ سال است و بازیکنان این تیم از لحاظ عاطفی با بازیکنان زیر ۲۰ سال متفاوت هستند.
این مسابقات در آرژانتین برگزار میشود. من حدود ۱۰ بار به قاره آمریکای جنوبی رفتم. برای رسیدن به آرژانتین باید یا به فرانکفورت برویم و سپس راهی آمریکای جنوبی شویم یا ابتدا به دبی برویم و سپس راهی این قاره شویم. طی این مسیر حدود ۱۶ ساعت طول میکشد. پس تیم زیر ۱۸ سال باید یک بار این مسیر را تجربه کند. در مسیر رفت، شما فقط روز را میبینید اما در مسیر بازگشت، دو بار شب را میبینید. ساعت نزدیک ۷ ساعت تغییر میکند. باید ببینیم آیا این جوانان میتوانند این مسیر را تحمل کنند یا خیر.
هر کسی برای اولین بار این مسیر را با من میآید، میگویم به پرواز فکر نکن. زمانی که نخستین بار به این قاره رفتم، احساس میکردم میخواهم بمیرم و کاملاً گیج شده بودم. این جوانان باید یک بازی در آنجا برگزار کنند و دیگر با بازیهای آسیایی متفاوت است. این تیم دیگر شوخی نیست و باید به المپیک برود، چون بهترین تیمهای جهان نظیر برزیل، ایتالیا و پرتغال مقابل ما هستند. این بازیکنان باید آماده باشند و اگر همه شرایط در اینجا فراهم باشد اما شرایط خوبی در آنجا نداشته باشیم. اگر واقعاً فقط میخواهیم در این مسابقات شرکت کنیم که بگوییم آمدهایم المپیک، بهتر است خودمان را خسته نکنیم، چون موهای ما در این فوتسال سفید شده است. اگر چنین اتفاقی رخ دهد و بدون برنامه به المپیک برویم، فرد دیگری به جای ما برود و لذت المپیک را ببرد.
خودم دوست دارم زمانی که جایی میروم، برای کسب موفقیت بروم. اگر قرار است فقط همین سفر را برویم و نتیجه نگیریم، ما میرویم به کار خود برسیم. باید برنامهریزی و سرمایهگذاری کنیم تا تیم بسیار خوبی بسته شود. جو المپیک بسیار سنگین است و همان شرایط مراسم افتتاحیه، آدم را میگیرد. محیط کشور ما بستهتر است و ناگهان وارد جو بسیار بازی میشویم و شرایط بسیار متفاوت میشود. قطعاً به کادر فنی باتجربهای نیاز داریم که این کادر در المپیک خودش را نبازد. وقتی بازیکنان میفهمند سایر مربیان، مربی آنها را میشناسند و به او احترام میگذارند، این مانند یک ستون برای آنها است.
در فینال جام ملتهای بانوان آسیا که به مقام قهرمانی رسیدیم، همه فکر میکردند در فینال به ژاپن میبازیم. من به بازیکنان گفتم اگر کسی فکر میکند شکست میخوریم، همین الان ساکش را جمع کند و برود. من ۶ بازیکن جگردار میخواهم که بازی کنند. ما به پنج نفر داخل زمین و یک ذخیره نیاز داریم که برای پیروزی به زمین بروند. قرار است برویم که پیروز شویم. زمانی که جوان بودم شاید مقابل یک مربی میترسیدم، اما اکنون از تقابل با هیچ مربی نمیترسم. خودم احساس میکنم تجربه دارم. من چهار جام جهانی را تجربه کردم و اگر بخواهم از یک مربی بترسم، پس خاک بر سر دیگران!
در تایلند زمانی که مقابل میزبان گل خوردیم، بعضی از بازیکنان گریه میکردند. گفتم فدای سرتان که خوردیم. بین دو نیمه وقتهای اضافه گفتم تکلیف این بازی را پنالتی از نقطه دوم تعیین میکند. گفتم تایلند پنجمین خطا را روی ما مرتکب میشود و با زدن گل از روی نقطه پنالتی دوم، بازی را میبریم. جالب است که این را شانسی گفتم اما چنین اتفاقی رخ داد. تصور میکردم تایلند رو به پرس تیم ما میآورد و درست هم بود. بازیکنان ما تکنیکی هستند و تایلندیها روی ما خطا کردند. ما خودمان را نباختیم. مربی خیلی مهم است و نباید خودش را ببازد. با مربیانی بودهام که از ابتدای سفر دوربین در دستش بوده است. من هم گفتم مگر از کدام روستا آمدهای که اینقدر عکس میگیری! مشخص است که چنین کسی فقط آمده که عکس بگیرد اما یک مربی هست که بقیه با او عکس میگیرند.
** به کسی که موقع تمرین حال نداشته باشد، اجازه تمرین نمیدهم
در تمرینات هم انگیزه زیادی دارید؟
نوع تمرین کردن تیم برای من خیلی مهم است. خودم اینقدر موقع تمرین شور و شوق دارم که اگر کسی موقع تمرین حال نداشته باشد، اجازه ادامه تمرین به او نمیدهم. بازیکنانی که صورت آنها در تیم ملی عوض نمیشد را خط زدم! این چه بازیکنی است که صورت او زمانی که از حریف جلو هستیم، همانگونهای است که عقب افتادهایم. انگار با آدم خنثی طرف هستیم. وقتی تیم عقب افتاده، بازیکن باید صورتی افروخته داشته باشد و بجنگد، همچنین زمانی که جلو هستیم هم بازیکن باید از نتیجه دفاع کند. من نمیتوانم با چنین بازیکنانی کار کنم. به شاگردانم گفتهام که اگر قرار است در صورت عقب یا جلو بودن یکسان بازی کنید، اصلاً بازی نکنید.
من با بازیکنانی که واقعاً میجنگند، دوست هستم. در بازی تیم زیر ۲۰ سال ایران مقابل لبنان، یکی از بازیکنان ریزنقش ما علی خدادادی است که مأمور مهار بازیکن رأس قدبلند لبنان بود. در یک صحنه روی سر بازیکن لبنانی پرید و ضربه سر زد که کل سالن او را تشویق کردند. در یک صحنه هم که روی زمین افتاد، سرش را جلوی توپ گذاشت. اینها باعث میشود تیم پیشرفت کند. اگر قرار باشد یک بازیکن که به زمین میرود تأثیر مثبتی روی سایر بازیکنان نداشته باشد و هیجانش به تیم منتقل نشود، به چه دردی میخورد؟ اینها حاصل تجربیات مربیگری من است و گاهی اوقات لازم است تیم را تهییج کرد.
آقای برونو سرمربی ویتنام در این مسابقات، از ویتنامِ کلنگی، تیمی جنگجو ساخت. اینقدر این مربی بازیکنانش را تحریک کرد که بازیکنان این تیم اکنون بیمحابا بازی میکنند. من همیشه به مربیان میگویم شما که در خانه نشستهای، نسکافه میخوری و درباره تیم ملی حرف میزنی، باید کنار خط زمین باشی تا شرایط را تجربه کنی.
شاید به آقای کیروش انتقاداتی وجود داشته باشد، اما تیم او شکیل بازی میکند، نظم و انضباط خاصی در تیم ملی فوتبال حاکم است و کسی بیش از حد خودش حرف نمیزند. فرق مربیان بزرگ و کوچک در همین نکات است. من این موارد را از کیروش آموختم و تلاش میکنم به شاگردانم آموزش دهم. همین انضباط بیرون زمین باعث میشود نظم در تیم ملی در زمین هم دیده شود و همین باعث میشود تیم ملی ساختار دفاعی اینقدر خوبی داشته باشد. شاید اگر تیم فوتبال جوانان هم چنین انضباطی داشت، از گروه خود صعود میکرد. آقای پیروانی هم مربی خوبی است و تیم خوبی داشت.
همیشه به بازیکنانم میگویم باید همه تلاش خود را در زمین مسابقه انجام دهید. دیگر نتیجه آن دست خداست. من پایین فوتسال را دیدهام و پیروزی مقابل برزیل را هم تجربه کردهام. بازیکنان باید همه زحمت خود را بکشند و در رختکن نگویند کاش آن تکل را میزدم یا دو متر بیشتر میدویدم. خدا به دل بازیکنان ما نگاه کرد و کاری کرد توپ وارد دروازه حریف شود تا قهرمان شویم. شاید آن توپ وارد دروازه ما میشد و شکست میخوردیم.
** بهتر است بازیکنان تیم امید در ایران بازی کنند
بازیکنان ایرانی در این مسابقات، پیشنهاد خارجی داشتند؟
چند بازیکن از باشگاههای خارجی پیشنهاد داشتند. این پیشنهادها به من ارتباطی نداشت و اگر بازیکن با این پیشنهاد موافقت میکرد، باید با باشگاه این بازیکن صحبت میکرد. برخی کشورها هستند که قانونی در کشورشان وجود دارد که همه تیمها باید یک بازیکن زیر ۲۰ سال در تیم خود داشته باشند. به نظر من اکنون بهتر است که این جوانان در ایران بازی کنند، چون در ایران فوتسالی با سطح بالا یاد میگیرند که شاید در کشور دیگری آموزش نبینند. البته خوب است که این بازیکنان به خارج از کشور ترانسفر شوند، تجربه خوبی کسب میکنند. بیشتر بازیکنان برای نخستین بار از کشور خارج شده بودند و زمانی که بوی غذای تایلندی به آنها خورد، حالشان بد شده بود و غذا هم نمیخوردند، اما محمد طاهری که در قطر بازی میکرد، مشکلی از این بابت نداشت. خوب است که بازیکنان به خارج از کشور بروند و تجربه کسب کنند، به خصوص اینکه با مربیان خوب کار کنند.
من خیلی راحت پیروزی و شکست را فراموش میکنم و از هفته بعد درباره قهرمانی تیم زیر ۲۰ سال صحبت نمیکنم. شکست را هم باید فراموش کنیم. سرمربی ژاپن به خاطر حذف از مسابقات، خودش را دار نزد، بلکه سرمربیگری ویتنام را پذیرفت. شکست در جام جهانی ۲۰۱۲، خیلی به من در مسیر فوتسال کمک کرد و تجربیات زیادی به من منتقل کرد. من هم تلاش کردم این تجربیات را به کادر فنی تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۶ انتقال دهم. باید از فردا تلاش کنیم تا در مسابقات بعدی موفق باشیم
/محمد بهشتیامین
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0