پرورش نیروی انسانی کارآمد/چالشهایی که ورزش کشور با آن روبرو است
در دنیای پیشرفته امروز توسعه ورزشی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با نیروهای انسانی سالم و کارآمد پیوندی ناگسستنی دارد و در این راستا تربیت بدنی و ورزش جایگاه مؤثری در کشورهای توسعه یافته به خود اختصاص میدهد.
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،تجربه کشورهای موفق و پیشرفته ورزشی نمونه بارزی از این واقعیت می باشد و در یک نگاه عمیق و اجمالی، کارکردهای ورزش و تربیتبدنی در یک مدل اجتماعی پیشرفته و سیستمی شامل ورزش پایه، ورزش همگانی، ورزش بانوان و ورزش قهرمانی در سه مفهوم ساده و اساسی خلاصه میشود که عبارتند از: سلامتی، دوستی و شادابی.
به عبارت دیگر، ورزش و تربیت بدنی پیشرفته به دنبال پرورش انسانهایی با این سه ویژگی برتر میباشد که نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیز برای تحقق اهداف و آرمانهای ارزشمند خویش به چنین انسانهایی نیازمند است.
انسانهای کارآمد و متعهد در نگاه بسیاری از صاحب نظران مشهور اجتماعی و ورزشی رکن رکین امر خطیر پیشرفت و توسعه در همه بخشهای جامعه میباشند به طوری که هیچ عامل دیگری با آن قابل مقایسه نیست.
مدیران ورزشی باید با بررسیهای لازم و اتخاذ تصمیم مناسب به سوی ترقی و تحول واقعی در چارچوب ارزشهای نظام اسلامی حرکت کنند چرا که امر ورزش همانند سایر عرصههای جامعه از اولویت بالایی برخوردار است و در غیر این صورت دردهای قدیمی و ریشه دار ورزش کشور همچنان به قوت خویش باقی میماند.
مطالعات نشان میدهد از نظر بسیاری از نیروهای متعهد جامعه ورزش کشور مشکلات زیرساختی و انسانی بسیاری در پیکره ورزش کشور اعم از ورزش پایه، ورزش همگانی، ورزش بانوان، ورزش قهرمانی و حرفه ای وجود دارد که تعیین یک تیم مدیریتی لایق و شیفته خدمت در راستای ترقی و توسعه ورزش کشور میتواند برای کاهش و زدودن آن حرف اول را بزند.
توسعه کشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و رسانهای، خود تأثیر بسیاری بر پیشرفت ورزش نیز بر جای میگذارد و ورزش بازتاب جامعه ونظام اجتماعی است.
البته در نگاه بسیاری از صاحبنظران ورزش و تربیت بدنی، مشکلات ساختاری، انسانی و مدیریتی عدیده ای وجود دارد که توسعه ورزش را تقریباً غیرممکن میسازد.
شاخصهای کلان ورزش و تربیت بدنی در بخشهای کمی و کیفی با ناهنجاریهای جدی و عمده ای اعم از: عدم برنامه ریزیها و سازماندهیهای مناسب و نداشتن طرحهای جامع و قابل عمل و اجرا، عدم پاسخگو بودن متولیان ورزش به مراجع مسئول و به تبع عدم امکان نظارت و کنترل و اصلاح مدیریت و عملکردهای آنان، صعود و نزولهای دیمی و شانسی بسیاری از تیم های ملی در رشتههای مختلف ورزشی، جریان مدیریتی غیرکارآمد و غیرمتعهد و دایره بسته مدیریت در ورزش کشور و عدم توجه و بکارگیری پژوهشها و علوم ورزشی بهصورت مستمر و اصولی، سیاست درهای بسته مدیران و بی نیازی به نظرات نخبگان و صاحبنظران و نویسندگان خبره ورزشی، عدم توجه به الگوها و استانداردهای ملی و جهانی و کشورهای پیشرفته، عدم توجه و حمایت از باشگاههای بازیکن ساز و مناطق قهرمان خیز در کشور، عدم داشتن طرح و برنامه مشخص و منسجم برای استعدادیابی ورزشی و فقدان مدارس ورزشی دائمی و سازمان یافته، بی توجهی به ورزشهای پایه، بومی و منطقهای و سنتی، تقویت روحیات و رفتارهای غیرورزشی و غیراخلاقی و سلطه اهداف شخصی و سودجویانه بر بسیاری از اجزای ورزش، عدم توجه به شایسته سالاری و بهکارگیری نیروهای لایق و متعهد ورزشی در بخشهای مختلف، سیاسی شدن و دولتی شدن افراطی ورزش کشور مواجه است که همواره پیکره جذاب و جوانگرای ورزش کشور را با آفات متعددی تهدید میکند.
در یک جریان سالم و بهکارگیری همه ظرفیتها و همه نیروها در جایگاه واقعی و متناسب آنها میتواند مرهمی اساسی بر زخمهای کهنه ورزش کشور بوده و در میان مدت ورزش و تربیت بدنی را در مسیر توسعه همه جانبه کشور قرار دهد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0