مقاله زنان، جامعه، كوهنوردی+عکس
زنان، جامعه، كوهنوردی به گزارش مازند اسپرت كوهنوردی تنها ورزشی است كه انسان را با طبیعت مانوس كرده و بر روی جسم و روان انسان تاثیری عمیق و ژرف مینهد. كوهنوردی تنها ورزشی است كه سكو مدال ندارد، چرا كه زندگی سكو و مدال ندارد. تنها ورزشی است كه افراد در زمان بروز مشكل تعویض نمیگردند. در […]
زنان، جامعه، كوهنوردی
در بیشتر كشورهای جهان امروز، به ظاهر زنان و مردان از حقوق مساوی نسبت به یكدیگر برخوردارند. اما اگر كمی عمیقتر به این موضوع نگاه نكنیم درمییابیم كه همه چیز تحت تسلط یك تفكر كاملا مردانه است.
امروزه در ظاهر تمام امكانات برای زنان فراهم است. اما مشكلاتی گریبانگیر، آنان است كه همه به یك مشكل اساسی باز میگردد محدودیت كه این در هر جامعهای به گونهای نمایان است. در بیشتر كشورهای در حال توسعه زنان فقط حق زنده ماندن و عمل كردن به آن گونهای كه مردان میخواهند را دارند. رسم پدرسالاری در خانوادهها و افكاری بیشترا سنتی و مرتجع، حاكی از آن است كه دختر در نهایت تحصیل و موفقیت، با ازدواج درحصار زندگی زناشویی زندانی می شود و باید خانهداری كند یا آنكه به علت دختر بودن (كه او را احساساتی مینامند) باید در زیر ذرهبین باشد تا مبادا دست از پا خطا كند ونمونهای بسیاری از این دست همه نشان دهنده گوشههایی از محدودیت زنان درجوامع است. این شیوه نگرش نه تنها در كشورهای درحال توسعه بلكه در تمامی كشورها، به صورتی پیدا و نهان، وجود دارد و نمود پیدا میكند. كه همه ناشی از باورها و سنن نادرست ماست. كه این مشكلات باعث ایجاد یك نوع نگرش پرطرفدار درجامعه زنان گردیده است، واژهای آشنا با نام «فمینیسم» اما در حقیقت آنچه امروز برآن باورند از آن دفاع میكنند فمینیسم نیست !!!
اگر نگاهی ریزبینانه به اصول این دیدگاه بیندازیم درمییابیم كه بر تمام این اصول خواستهای مردانه سایهافكنده است. بسیاری از این اصول از افكار مردانه به ظاهر زنانه نشات میگیرد. بهعنوان مثال در بسیاری از كشورها برهنگی با آزادی در یك جهت است و این خواستی مردانه است كه زنان آن را به نفع خود تعبیر میكنند و با حضور زنان در تمامی عرصههای اجتماعی وسیاسی به ظاهر یك نوع برابری تعبیر میشود اما در حقیقت كمتر این اتفاق رخ داده و اگر هم اتفاق افتاده است در جهت تاثیرگذاری بر افكار عمومی و جلب رضایت آنان بوده است و نه باور به كارایی و لیاقت زنان. اما آنچه كه باعث به وجودآمدن این موج شده است افكار، باورها و سنن نادرست و محدودیتها و خودخواهیهای مردانه و گاهی زنانه است. امروز نیز دیدگاه جامعه مانند قرنها پیش به زن چون یك كالای تجاری است. هنوز هم مانند قرنها پیش آنان جنسی ضعیف هستند و مردانند كه جنس اول و برتر شناخته میشوند. همچنان جای زن در خانه است. «هنوز هم در پس هر قانون زنانهای تبصرهایمردانهخفتهاست.»
هنوز زنان در مشاغل پایین دست هستند و كمتر ارتقای شغلی مییابند. هنوز هم درهیچ جای این دنیای به ظاهر بزرگ زنان امنیت ندارند. امنیتی كه زنان در پی آن هستند از جنس دیگری است. آنهامحدودیتها ونگاهها را نوعی ناامنی میدانند. زنان امروز خواهان رفع محدودیتهایی كه آنها را از دست یافتن به خواستههایشان باز میدارد. اگر به تمامی تحقیقاتی كه در محبث جامعهشناسی زنان انجام شده است نگاهی گذرا بیندازیم، درمییابیم كه بیشتر این تحقیقات را مردان انجام شده است.
نگاهی گذرا بینداریم، درمییابیم كه بیشتر این تحقیقات را مردان انجام داده اند. پس طبیعی است كه دیدی مردانه براین تحقیقات حام باشد. حتا در بررسی خرده فرهنگها هم به زنان نپرداختهاند.
در بررسی یك قشر خاص رفتار نوجوان دستكم تا اندازهای محصول تفارت، برخوردهایی است كه با دختران و پسران میشود. از آنجا كه دختران را بیشتر نیازمند توجه و حمایت میدانند، والدین در مورد تفریحات دختران بیشتر سختگیری میكنند. این سختگیری در پیوند با عرف حاكم درباره رفتار مناسب برای زنان است. جالب اینجا است كه این سختگیری را با بهانه اعتماد نداشتن به جامعه رفع و رجو میكنند. پسران اگر از دیوار راست بالا بروند غیر منتظره نیست، ولی اگر همین رفتار از دختران مشاهده گردد با توبیخ شدید و حتی القاب تحقیر آمیز روبهرو میشوند. با این وجود دختران همچنان در آرزوی بهدست آوردن خواستههای صحیح خود هستند. رفتارهای نادرست و درست آنها درجامعه، لباس پوشیدنها، حركات و صحبتها و … همگی نشان از تلاش آنان برای بهدست آوردن آنچه بدان نیاز دارند میباشد. هرچند در تعریف آزادی در معنای حقیقی آن باید بیشتر خواستهها را به فراموشی سپرد (جان استوارت میل آزادی مثبت راچنین تعریف میكند: آزادی عمل برای اینكه آنچه را به واقع میخواهیم، انجام دهیم كه این با آزادی منفی كه با بیبند و باری همراه است و جان لاك آن را آزادی كامل برای انجام دادن هركاری كه باب میل شماست بدون هیچقید و بندی معنا مینماید، كاملا متفاوت است.)به تمامی این خواستهها باید جوامع و محدودیتهای فرهنگی آن را نیز افزود. از آنجا كه هرگاه زنان در اندیشه فعالیتی بودهاند، همواره مخالفتها و كارشكنیهایی وجود داشته و خواستههای مردانه بر آنان تحمیل گردیده است، اكنون زنان كمتر در فكر بهدست آوردن اندیشه های جدیدتر هستند و بیشتر سعی در حفظ خواستههای برآورد نشده خویش مینمایند. امروز سرنوشت دختران و زنان جوان متاثر از ایدئولوژی زنانگی است، به ویژه از اینكه خود میپذیرند جز همسری و مادری وظیفه دیگری ندارند. دختران در ظاهر از فرصتهای آموزشی برابر با پسران برخوردارند اما در برنامه ریزی آموزشی،تصوری كه دختران از موقعیت خود در مدرسه و كاردارند و نیز مفروضات معلمان و والدین و كارفرماها همگی دستبهدست هم میدهند تا دختران به انتخاب دروسی رغبت نشان دهند كه آنان را به سوی مشاغل زنان سوق میدهد و برای خانهداری آماده میكند. «و از همان پیه آنان را با مشاغل و وظایفی آشنا میكنند كه همگی منشا در خودخواهیهای مردانه دارد. در هر جامعهای دخترانی كه به جامعه مردانه برای كار وارد شوند با سه برخورد مواجهاند كه نشان دهنده تضاد میان آنهاست. اول «اعتماد به اینكه دختران كاری ظریف را بهتر از مردان انجام میدهند و صبورترند.» دوم «آنكه وقتی دختران به كارهایی كه به طور سنتی مردانه به حساب میآید وارد میشوند باید با فشارها و متلكپرانیهای همكاران مرد خود كنار بیایند. سوم «تاثیر محافظه كارانه شبكه غیررسمی و خانوادگی است كه بیشتر تمایل دارند پسرها در كارهای پسرانه و دخترها در كارهای دخترانه به خدمت گرفته شوند. اما با تمامی این محدودیتها زنان همچنان در حال فعالیت و تلاش برای تغییر افكار، سنتها و فرهنگهایی كه به مخالفت با آنان برخاستهاست، هستند.
كوهنوردی زنانه یا مردانه؟
كوهنوردی تنها ورزشی است كه انسان را با طبیعت مانوس كرده و بر روی جسم و روان انسان تاثیری عمیق و ژرف مینهد. كوهنوردی تنها ورزشی است كه سكو مدال ندارد، چرا كه زندگی سكو و مدال ندارد. تنها ورزشی است كه افراد در زمان بروز مشكل تعویض نمیگردند. كسی برای رسیدن به مقصد عجله نمیكند و دیگران را به جای نمیگذارد. همه با هم و در كنار هم در تلاش هستند تا یك برنامه به خوبی به پایان رسد و در زمان سختی ها همه در كنار هم هستندتنها ورزشی است كه زنانه و مردانه ندارد ولی به ظاهر آن را مردانه تلقی می كنند. برای اثبات اهمیت حضور زنان در تیمهای كوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ كوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ كوهنوردی مراجعه میكنیم و تعدادی از زنان كوهنورد و فعالیتهای شاخصشان را بر میشماریم.
اولین ركورد كوهنوردی زنان اروپا در سال ۱۷۹۹ میلادی در آلپ به ثبت رسیده است. درسال ۱۸۰۸ میلادی، پارامیز ۱۸ ساله فرانسوی برفراز مونبلان ایستاد، كه نخستین صعود كننده این قله نام گرفت. نخستین زن صعود كننده اورست «جونكو تابئی» نام داشت كه در ۳۵ سالگی برفراز این قله ایستاد.
اما در ایران، نخستین زنی كه برفراز دماوند ایستاد مهری زرافشان بود. در همان سالها نیز چند كوهنورد آلمانی عكسی از ملوك تیموری را كه قله توچال از وی تهیه كرده بودند در نشریات خود منتشر ساختند.
فروغ حاجی كریمی، كوچكترین دختری بود كه در آن سال ها توچال را صعود نمود. پنج دوشیزه عضو كانون كوهنوردان تهران نخستین زنانی بودند قله توچال را در زمستان صعود نمودند. مهری زرافشان و نلی یقاییان اولین شبمانی زنان ایرانی را برفراز قله دماوند انجام دادند. نلی یقاییان نخستین زن ایرانی است كه برفراز مونبلان گام نهاد. مهری زرافشان نخستین زن ایرانی است كه دماوند را در زمستان صعود نمود. نرگس حكیمی نخستین مربی زن كوهنوردی ایران است .
از دیگر زنان دهههای ۲۰ تا ۵۰ میتوان به عصمت قاضی، نصرت كوهكن، فرخكوهكن، مهرانگیز حكیمی، لیدا ماركاریان و بسیاری دیگر اشاره كرد كه از خود فعالیتهای شاخصی به یادگار نهادهاند.
دهه ۶۰ را میتوان آغاز كوهنوردی فنی زنان دانست در دهه ۷۰ با شكلگیری انجمنها و گروههای بانوان، سیل عظیمی از زنان به این ورزش پرداختند. دهه ۸۰ ، دیگر صعودهای برون مرزی زنان بود كه مورد توجه قرار گرفت. افرادی چون فریده یزدآبادی، لاله كشاورز و فرخنده صادق از پیشگامان كوهنوردی فنی و صعود دیوارهای بلند هستند . از لیلا اسفندیاری (نخستین زنی كه به انتهای پراو دست یافت) (۱۳۸۱)سرپرست غار نمكدان طولانیترین غار نمكی جهان،(۱۳۸۶) سرپرست تیم صعود قله نانگاپاربات(۱۳۸۷)، شیما شادمان پرستو ابریشمی (موستاق آتا ۱۳۸۶) مهشید مهدیان (غار پرآو و صعود انفرادی كورژنفسكایا ۱۳۸۴) نیز میتوان به عنوان زنانی كه دارای كارنامه خوبی هستند نام برد.
اینها تنها نامهای اندكی از زنان كوهنورد ایرانی است كه افتخاراتی سترگ را كسب كردهاند و همواره با مشكلاتی بس عظیم روبهرو هستند. رفتارهای تبعیض آمیز در بسیاری از گروهها باعث شده است كه در بسیاری از گروههای زنان فقط حق عضویت میپردازند وگروههای اندكی پذیرای آنان هستند.
زنان تمایل بیشتری به كارهای گروهی دارند و این تمایل با نفس كوهنوردی كه ورزش گروهی و جمعی است هم راستا است . خانمها به دلیل آناتومیخاصی كه دارند تنها ۶۵ درصد قدرت بدنی مردان را دارا هستند. كه از این میزان ۶۰ تا ۷۰ درصد آن دراندامهای تحتانی آنان است كه به معنی قویتر بودن آنان نسبت به مردان است .نوع فیبرهای عضلانی بهگونهای است كه نسبت به خستگی مقامترند. پس عملكرد بیشتری نسبت به مردان دارند. اشباع اكسیژن خون زنان در ارتفاع به ویژه در دوران قبل از یائسگی كمتر باعث ارتفاع زدگی مزمن Mountain Sickness می شود. همچنین در مطالعهای در دماوند میزان بروز بیماری حاد ارتفاع AMS در زنان كوهنورد بسیار كمتر از مردان بوده است. هیچ اختلافی در بروز و شیوع خیز مغزی بین خانم ها و آقایان وجود ندارد. زنان به دلایل مسایل بارداری و زایمان مقداری از كلسیم بدنشان به جنین منتقل شده و مستعد انواع بیماریهای استخانی و آرتروز در میانسالی می گردند و نیاز مبرمی به ورزش هایی چون پیادهروی و كوهنوردی دارند. عواملی چون شیوع كمخونی ناشی از فقرآهن(كه در ۹۹ درصد از زنان ایرانی وجود دارد) تغییرات هورمونی و وضعیت حساس دوران بارداری نیز از عوامل محدود كننده فعالیتهای كوهنوردی زنان است، تاثیر روحی این ورزش روی زنان هم غیرقابل انكار است بهطوری كه ۸۲ درصد از زنان كوهنورد ایرانی معتقدند كه كوهنوردی علاوه بر جسم، تاثیر بسزایی در روح و روان آنها دارد.
اما چرا زنان در عرصه كوهنوردی بطور گسترده حضور ندارند؟
كوهنوردی در ذهنیت عوام ورزشی پر ریسك ومخاطره آمیز است، این ذهنیت موجب بدبینی خانوادهها به این ورزش شده و كمتر خانوادهای چنین ریسكی را میپذیرد تا دختر و یا زن خانواده را به دل خطر بفرستد.
عوام معمولا زنان را سرزنش میكنند كه چرا خود را به خطر میاندازند . از دیگر سو جامعه مرد كوهنورد را سمبل پایداری و مقاومت میداند و زن كوهنورد را لجام گسیخته و بی بند و بار و به دور از مناسبات خانوادگی می نگرد. متاسفانه هنوز نگرشهای مردسالارانه در ایران وجود دارد وعدهای معقتدند كه زن ضعیف، بدون قدرت وموجودی است كه تنها قابلیت آن ادامه نسل می باشد.
اما پرسش این است: آیا زنان نیازمند سلامت جسمانی و روانی، رسیدن به علایق و خواستههای خود نیستند؟
زنان كوهنورد بارها توسط خانواده، اطرافیان و جامعه مورد سرزنش واقع میشوند و گاهی حتا طرد هم میشوند و این از فقر فرهنگی نشات میگیرد.
آیا تا به حال كسی شنیده است كه زنان به علت قوای جسمی خود مجبورند تا بتوانند همپای آنان باشند وهیچگاه اعلام نارضایتی نمی كنند. آیا تا به حال كسی توجه به زنانی كه با تمام این مشكلات به كوهنوردی می پردازد كرده است؟ بیشتر افراد سعی نمودهاند كه آنان را نفی و یا كارآنان را كم ارزش ودر مواردی نادر هم پای مردان نشان دهند. تا مادامی كه به كوهنوردی كردن ورزش وجود داشته باشد و در پس كوهنوردی ذهنیتی مردانه خفته باشد، هیچ كمكی به رشد كیفی كوهنوردی بانوان نكردهایم. البته این عوامل در شهرستانها باید برای صعودهای خود، حتا یكروزه، ساعتها و روزها پاسخگوی خانواده و اطرافیان باشند و در جامعه هم گاهی مورد تمسخر و در بسیاری از موارد طعنهها و نیش های مردم باشند و اعتراضی ننمایند. افسوس كه جامعه سنتگرای امروزی با افكاری بیشترا راكد مانع از حركت آنان میگردد. محدودیتهای اجتماعی آنان را از اموری باز میدارد كه علایق آنان را تشكیل میدهد.
علت دیگری كه محدودیت كوهنوردی را برای زنان به همراه دارد نداشتن محدودیت جغرافیایی و مكانی در كوهنوردی است كه احساس ناامنی روحی، خانوادهها را وا میدارد تا از انجام چنین اموری توسط دختران و زنان خود جلوگیری بهعمل آورند. اگر سرزنشها، طرد شدنها، محدودیتهای خانوادگی و اجتماعی و تردید نسبت به توانایی زنان (كه همواره آنان را موجوداتی افسرده و احساسانی و با نیروی اندك تصور میكنند) وجود نداشت و این افكار به آنان القا نمی گردید، آنان با این مشكلات مواجه نبودند. پس جنس برتر وجود ندارد. برتر آن است كه در همه زمینهها تفكر و تلاش نماید و پیشرفت بهتری داشته باشد.
زنان بسیاری بودند كه در تاریخ كوهنوردی ایران و جهان درخشیدهاند . تاریخ ۷۰ ساله كوهنوردی زنان نشان داده است كه اینان از جمله كسانی هستند كه با وجود دشواری های بسیار، هدفشان را دنبال كرده اند و همواره موفق خواهند بود.
راز موفقیت این است: هدفی را بیوقفه دنبال كنید(آنتونی رابینز)/ورزش۱۱
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0