درآمد باورنکردنی دلالها از جابهجایی بازیکنان/فكري: واگذاری تیمها بحث سیاسی است!
مازند اسپرت :بازیکن سابق تیم ملی فوتبال با اشاره به نقش برخی مدیران در جذب بازیکن بیکیفیت، گفت: درآمد برخی دلالها از محل جابهجایی بازیکنان با درآمد فوتبالیستها برابری میکند. به گزارش مازند اسپرت ، محمود فکری بازیکنان مازندرانی سالهای نهچندان دور آبیپوشان پایتخت و عضو تیم ملی فوتبال در گفتوگویی به سوالات ما […]
مازند اسپرت :بازیکن سابق تیم ملی فوتبال با اشاره به نقش برخی مدیران در جذب بازیکن بیکیفیت، گفت: درآمد برخی دلالها از محل جابهجایی بازیکنان با درآمد فوتبالیستها برابری میکند.
به گزارش مازند اسپرت ، محمود فکری بازیکنان مازندرانی سالهای نهچندان دور آبیپوشان پایتخت و عضو تیم ملی فوتبال در گفتوگویی به سوالات ما درباره لیگ برتر فوتبال، وضعیت فوتبالیستها از گذشته تا امروز، نقش دلالان در فوتبال، مافیای فوتبال، وضعیت تیمهای پایه، نساجی مازندران و… پاسخ داد و بارها تکرار کرد «فوتبال ما مشکلات فراوانی دارد». این گفتوگو را بخوانید:
*آلودگی در فوتبال
**** فوتبال ما از زمانی که شما در مستطیل سبز بازی میکردید تا به امروز بهویژه در یک دهه اخیر چه تغییراتی را شاهد بوده است؟
فکری: مشکلات فوتبال ایران زیاد است، این مشکلات میتواند به بازیکنان، تیم، فدراسیون و مدیریت باشگاهها و فوتبال ما مرتبط باشد. زمانی که ما فوتبال بازی میکردیم مبالغ خیلی کم و ناچیز بود. اواخر دوران بازی ما، کمی پول وارد فوتبال شد. در آن دوره، فوتبال به عنوان شغل مطرح نبود که بخواهیم براساس آن، برنامهریزی کنیم. فوتبال عشق بود. کسانی که بازیکنان را انتخاب میکردند در فکر کسب درآمد نبودند بلکه بهدنبال این بودند یک جوان را به فوتبال کشور معرفی کرده و این استعداد را شکوفا کنند، برای خود افتخار میدانستند که یک استعداد را به جامعه ورزشی معرفی کنند، همه چیز صادقتر از امروز بود.
رفتهرفته وقتی پول وارد فوتبال شد نحوه استفاده و یا تقسیم پول مشخص نبود، به همین دلیل به بیراهه رفت. از این پول که بیمورد هم وارد فوتبال نشد، میتوانستیم استفاده بهتری کنیم، هم بازیکنان بیشتری به فوتبال ایران و هم فوتبال دنیا معرفی میکردیم.
هرچه فوتبالیستهای بیشتری به دنیا معرفی کنیم به نفع اقتصاد کشور است، چون از طریق ترانسفر بازیکنان، ارز زیادی وارد کشور میشد. مثل برزیل که بازیکنان زیادی را ترانسفر میکند و پول زیادی وارد اقتصاد این کشور میشود.
ما نتوانستیم این پول را مدیریت کنیم و فقط بهدنبال برنامههای کوتاهمدت خودمان بودیم و خواستیم سهم بیشتری از این پول ببریم. به سهم خود راضی نبودیم. اگر تفکرات بهگونهای بود که هر کسی به سهم خود راضی باشد، میشد فوتبال را گسترش دهیم.
با توجه به اینکه راه فوتبال ما به اروپا باز شده بود استفاده بهتری از این وضعیت ببریم اما آلودگیهای مالی و اقتصادی که وارد فوتبال شده همه را آلوده کرد. هر کسی که در فوتبال دستی داشت به نوعی آلوده شد و فوتبال ما درجا زد و حتی در سیر سقوط قرار گرفت. اکنون بودجهای که صرف فوتبال ما میشود خوب است اما در مقایسه با دنیا البته کم است. سفره را جمع کردیم به جای اینکه پهن کنیم و همه از آن بهره ببرند.
*تیمهای پایه را رها کردیم
**** چرا فوتبال ما به این روز افتاده است؟
فکری: مشکلی که داریم دولتی بودن فوتبال ما است. اگر فوتبال ما خصوصی شود برای مدیریت این پولها هم دلسوزی میشود و به دنبال این خواهند بود از این پولها استفاده بهینه شود و به هدر نرود و میتوانستند جلوی خیلی از تخلفها و فعالیت دلالان را بگیرند.
الان بسیاری از مدیران سهمی از پول جابهجایی بازیکنان دارند، این خوب نیست. شاید یک مدیر دنبال این باشد که معرفی ضعیفی را به تیم بیاورد و به همان معرفی هم پول بیشتری بدهد اما نصف آن پول، خرج مدیریت شود. اگر فوتبال ما خصوصی باشد مدیرعامل بهدنبال مربی میرود که در حد پول دریافتی، توانایی داشته باشد. مشکلات مالی که در فوتبال ما به وجود آمده باعث شده که فوتبال ما راه خودش را گم کند و به دنبال آن خیلی مشکلات دیگر هم به وجود آمده است.
پایهها را رها کردیم و هیچ توجهی به تیمهای پایه نمیشود. اگر میخواهیم به تیمهای پایه توجه کنیم ابتدا باید به مربیان این حوزه توجه ویژه داشته باشیم و از نظر امکانات مالی تامین بوده و محتاج مسائل روزمره نباشند. گاهی مربیانی داریم که انسانهای شریفی هستند اما وقتی میبینند حق و حقوق کافی ندارند مجبور هستند به بیراهه بروند و آلودگی در فوتبال به وجود میآید.
دنبال این نیستند که بازیکن خوبی را به فوتبال معرفی کنند بلکه به سراغ بازیکنانی میروند که اگرچه از سطح بازی خوبی برخوردار نیستند اما از نظر مالی در رفاه به سر میبرند و همین موضوع باعث میشود که خروجیها خوب نباشد.
بیشتر بازیکنان ما که به درجات عالی در فوتبال رسیدند در بچگی از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودند و جزو طبقات ضعیف جامعه بودند، بچههای مرفه، فوتبالیست نمیشوند. فوتبال ورزشی است که بیشتر، فقرا با آن همراه هستند. شروع فوتبال با فقر است و اگر به درجات بالا برسند به ثروت هم دست مییابند.
*سطح آلودگی در فوتبال تا ناکجا
**** نقش فدراسیون فوتبال در بروز این آلودگیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
فکری: سطح آلودگی آن قدر زیاد است که در جاهایی فدراسیون هم نمیتواند این آلودگی را کنترل کند. این آلودگی را یا نمیخواهند کنترل کنند و یا نمیتوانند و یا اینکه از دستشان خارج شده است. افرادی در فدراسیون در این بیبند و باری دست داشتند که برکنار شدند اما شاید دست عده زیادی از این افراد هنوز برای فدراسیون و سازمان لیگ رو نشده است. فدراسیون باید نظارت بیشتری داشته باشد و تا بتواند مشکلات را حل کند.
یک سری از دلالها در این جابهجاییها پولهایی دریافت میکنند که از درآمد چند فوتبالیست بیشتر است. توزیع عادلانه منابع مالی در فوتبال ما وجود ندارد که سبب افت فوتبال شده است.
*یواشکی فوتبال بازی میکردیم
مربیانی داریم که پروندههای مختلف داشتند اما به جای برکناری، به راحتی در تیمهای دیگری جابهجا میشوند. اگر یک مربی در لیگ برتر، خلافی را مرتکب شده، فرستان آن مربی به لیگ یک هیچ فرقی ندارد چون آنجا هم همان کار را انجام میدهد و شاید فقط چرخه مالی آن تخلف کمتر شود. مهم نیست چه کارنامهای دارند، حتی باعث سقوط یک تیم از لیگ برتر به لیگ یک یا از لیگ یک به لیگ دو میشوند اما بعد از برکناری از این تیم، به تیم دیگری میروند.
فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بالاخره تصمیمگیرنده فوتبال ما هستند و میتوانند خیلی تاثیرگذار باشند و فوتبال ما را متحول کنند. اگر دقت و وسواس بیشتری باشد میتوانند دوباره فوتبال ما را به روزهای اوج برگردانند چون استعدادهای زیادی داریم و علاقه به فوتبال هم در بچهها و خانوادههای آنها افزایش یافته است. خانوادهها امکانات بسیاری در اختیار فرزندان خود قرار میدهند تا در مسیر فوتبال قرار گیرند. در دوران بچگی ما باید یواشکی برای فوتبال میرفتیم اما خانوادهها الان از فرزندان خود برای ورود به فوتبال، حمایت میکنند.
*کاهش کیفیت بازیها فوتبالیستها
**** در برههای فوتبالیستهای ما به تیمهای درجه یک اروپایی ترانسفر میشدند. امروز چنین موضوعی را شاهد نیستیم سطح توقع فوتبالیستها کاهش یافته یا اینکه سطح فوتبال ما ضعیف شده است؟
فکری: توقع فوتبالیستهای ما پایین نیامده بلکه سطح کیفیت کاهش یافته است. اگر در تیمهای پایه بازیکنی انتخاب میشد که از نظر فوتبالی قوی بود رشد میکرد و به علی داییها، کریم باقریها، جواد زرینچهها، خداداد عزیزیها و … تبدیل میشد. چون در بحث تیمهای پایه عملکرد خوبی نداریم خروجی ما هم در حدی نیست که به درد تیمهای بزرگ دنیا بخورد، خیلی هنر کنیم میتوانیم این بازیکنان را به تیمهای حوزه خلیج فارس بفرستیم.
سردرد یا گوشهنشینی؛ مسئله این است
**** بازیکنان خارجی که وارد فوتبال ما میشوند از نظر فنی، قوی نیستند در این مورد چه نظری دارید؟
فکری: پولی که برای بازیکنان خارجی میپردازیم خیلی کم است و طبیعی است که با این پول نمیتوانیم فوتبالیستهای تراز اول دنیا را به کشورمان بیاوریم، بازیکنان خوب اروپایی با ۳۰۰ هزار دلار به ایران نمیآیند وقتی که میتوانند از کشورهای عربی چند ۱۰ میلیون دلار پول بگیرند. پولی که به اندازه بودجه یک باشگاه در ایران است، ما چنین پولهایی برای بازیکنان لژیونر در تیمهای ایرانی خرج نمیکنیم.
نباید نقش دلالان را هم در این مسیر، بیتاثیر دانست. حتی بعضی مدیران هم در این آتش، دست دارند، بازیکن بیکیفیت وارد فوتبال میکنند با یک مبلغ خوب اما به آن بازیکن، پول چندانی نمیدهند چون خودشان هم در مبلغ آن قرارداد، سهم دارند. اگر بازیکن خوب به کشور بیاورند دیگر سهمی از قراردادها به خود این افراد نمیرسد.
اینها مسائل و مشکلات فوتبال ما است که مطرح کردن آن، جز ضرر، چیزی عاید ما نمیکند. اگر بخواهیم واقعیتها را بیان کنیم باید گوشهنشین شویم و اگر هم بخواهیم چشم روی این مشکلات ببندیم سردرد به سراغمان میآید. نمیدانیم با کدام یک از این مشکلات بسازیم، گوشهنشینی را انتخاب کنیم یا سردرد را و یا اینکه بخواهیم مثل بقیه، آلوده شویم.
*واگذاری صورت نمیگیرد
**** چندی قبل موضوع واگذاری تیمهای پرسپولیس و استقلال مطرح شد اما این اقدام صورت نگرفت، در این زمینه چه نظری دارید؟
فکری: جز چند تیم، در ایران بقیه تیمها دولتی هستند و از طریق دولت، به نوعی بودجه دریافت میکنند. اگر بخواهیم تیمهای فوتبال خصوصی شوند، باید این تیمها با اختیار کامل، واگذار شوند و این اتفاق نمیافتد چون دوست ندارند تیمها واگذار شوند و این یک بحث سیاسی است.
بخواهیم یا نخواهیم فوتبال ما دولتی است و بحث واگذاری صورت نمیگیرد و این واقعیتی است که وجود دارد. براساس قوانینی که در دنیا وجود دارد فوتبال حرفهای نباید دولتی باشد؛ فوتبال ما نام حرفهای دارد اما شکل و اداره کردن فوتبال ما تغییر نکرده و لیگ حرفهای و فوتبال دولتی ما همخوانی ندارند.
فوتبال جریانی است که میتواند بسیاری از معضلات و آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد چون اقشار بسیار زیادی از جامعه را درگیر میکند و مسئولان باید به دنبال مسیری باشند که از این فوتبال به خوبی استفاده کنند. نمونه بارز انسجام فوتبال را میتوان در میان حامیان تراکتورسازی مشاهده کرد، مردم با بودن این فوتبال، احساس غرور میکنند. بعد از بازی تیم ملی ایران با آمریکا، ایرانیان مقیم آمریکا با افتخار از ایرانی بودن خود میگفتند شاید تا قبل از آن، سخت بود بگویند ایرانی هستند. فوتبال میتواند ابزار قوی در خیلی از مسائل باشد و اگر مسئولان بتوانند از این ابزار بهره ببرند اتفاقات خوبی را در جامعه شاهد خواهیم بود.
دولتمردان نسبت به جوانان این مملکت وظیفه دارند و اگر برنامهریزی مناسبی برای جوانان داشته باشیم به سراغ مسائل غیراخلاقی نمیروند و فوتبال میتواند در این مسیر به مسئولان کمک کند.
*شهرهای مدعی، مشکل بزرگ مازندران
**** برای فوتبال مازندران چه آیندهای متصور هستید؟
فکری: مازندران از نظر نیروی انسانی، بسیار غنی است و بازیکنان زیادی در تیمهای مختلف فوتبال دارد اما از داشتن یک تیم فوتبال لیگ برتری محروم است. مدیریت استان و نمایندگان مردم در مجلس باید برای این مسئله، فکری کنند و با حمایت از بازیکنان استان، زمینه ورود تیم فوتبال به لیگ برتر فراهم شود.
مشکل بزرگی که مازندران با آن مواجه است، تعدد شهرهایی است که هر یک مدعی هستند، سارویها، قائمشهریها، بابلیها، آملیها، غرب استانیها و … هر یک دیگری را قبول ندارند و این مسئله به جای تقویت جایگاه استان به تضعیف منجر میشود. مازندرانیهای بسیاری در سطوح ملی حضور دارند و از وجود این افراد در استان بیبهره هستیم. شاید حس ناسیونالیستی مازندرانیها در ظاهر بسیاری قوی باشد اما در باطن این حس، ضعیف است و هیچ توجهی به استان نداریم و هر کسی به شهر خود فکر میکند و این مسئله باعث شده مازندران رشد نکند.
سال ۶۹ تا ۷۱ در نساجی بازی میکردم و از سال ۷۲ که به استقلال رفتم تیم نساجی از لیگ سقوط کرد و بعد از ۲۲ سال هنوز نتوانسته به لیگ برتر برگردد. چرا باید چنین اتفاقی بیفتد، به نظر من اختلافات سلیقهای و نبودن مدیریت درست، باعث بروز چنین مسئلهای شده است. مردم مازندران حدود ۲٫۵ دهه است از داشتن تیم در لیگ برتر محروم هستند.
—————————
گفتوگو از کلثوم فلاحی / فارس
————————–
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0