حکایت ۲۴ سال عاشقی لیلی و مجنون/یک مازندران؛ یک عشق؛ یک نساجی !

۲۴ سال که در طول آن زحمات زیادی کشیده شد؛خون دل ها خورده شد؛فرازها و فرودهای فراوانی طی شد تا باز نساجی برای یک بار دیگر به سطح اول فوتبال ایران بازگردد.

به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،در تابستان ۱۳۳۸ و زمانی که اولین سنگ بناهای تیم نساجی مازندران گذاشته می شد تنها ۱۳ سال از پایه گذاری تاج سابق ( استقلال تهران ) می گذشت ؛ هنوز ۸ سال مانده بود تا پرسپولیس تهران در قامت یک باشگاه شکل بگیرد و تعداد تیم های ثبت شده در فوتبال نوپای ایران کمی بیشتر از انگشتان دو دست بود که قلب بخش اعظم این تیم ها از تپیدن باز مانده است.
اما نساجی با صلابت تر از همیشه هنوز زنده است …
نساجی مازندران در دیداری پرهیجان و با شکست سنگینی که بر راه آهن تهران تحمیل کرد،پس از ۲۴ سال دوری از سطح اول فوتبال ایران،به لیگ برتر رسید.
۲۴ سالی که پر بود از شکست ها و پیروزی ها و اشک ها و لبخندها و …
۲۴ سال که در طول آن زحمات زیادی کشیده شد؛خون دل ها خورده شد؛فرازها و فرودهای فراوانی طی شد تا باز نساجی برای یک بار دیگر به سطح اول فوتبال ایران بازگردد.
چندین نسل فوتبال مازندران و قائمشهر برای اعتلای نساجی تلاش کردند،مربیان بزرگی تمام توانشان را برای کامیابی آن به کار گرفتند و هواداران پرشماری نسل به نسل بر روی سکوهای ورزشگاه پیر شهید وطنی دست زدند و پای کوبیدند تا بالاخره امید شهر خسته،خستگی را از تن مردمان دیار دریا و درخت بیرون کرد.
شاید برای کسی که در تهران سکونت دارد یا در تبریز زندگی می کند و یا در اصفهان فوتبال را دنبال می کند،نساجی فقط یک تیم فوتبال باشد که مدت ها از سطح اول فوتبال ایران دور بوده و امروز سلامی دوباره به آن کرده است.
اما نساجی در بین مردم مازندران و عاشقان تیم نساجی نه تنها یک تیم که یک تاریخ است؛ یک فرهنگ است.
تاریخی که روزی از روی سکوهای ورزشگاه شهنا – نام سابق ورزشگاه شهید وطنی – شروع شد. آرام آرام در رگ و پی مردم قائمشهر و مازندران ریشه دوانید و رشد کرد تا تبدیل به آن عشقی شود که امروز دیگ خروشان ورزشگاه تختی را به وجود بیاورند.
نساجی ریشه در فرهنگ مازندران دارد. فرهنگی سرشار از تلاش،سختکوشی و وفاداری.
وفاداری مردمی که هیچ گاه تیم خودشان را تنها نگذاشتند. چه در روزهای اوج آن در لیگ آزادگان سال ۷۱. و چه در سقوط آن به لیگ دسته ی دوم در سال ۸۴.
در تمام این سال ها سکوهای سیمانی شهید وطنی مملو بودند از هوادارنی که با پیروزی های ببرها خندیدند و با ناکامی های آن اشک ریختند؛اما عهد وفاداری را زیر پا نگذاشتند تا قدیمی ترین تیم زنده ی شمال کشور همچنان استوار و سربلند به راهی ادامه بدهد که شش دهه ی قبل آن را آغاز کرده بود.
نساجی که روزگاری خانه ی بزرگانی چون حاج رحیم و نادر دست نشان،حسین مسگر ساروی،رحمان رضایی،هوشنگ تورانی،محمود فکری،بهرام فروتن،جوانشیر آقارضایی،علی علیپور و … بوده است،باز با صلابت به سطح اول فوتبال کشور بازگشت تا یک بار دیگر شاهد پرشورترین هوادارن فوتبال ایران که روزگاری عنوان رکورد دار حضور تماشاگر در لیگ آزادگان را داشتند،باشیم.
تا یک بار دیگر فوتبالیست های مازندرانی که قلبشان برای نساجی می تپد به خانه ی خودشان بازگردند و ما باز هم شاهد آن باشیم تا روزی فوتبالیستی مانند نادر دست نشان در تیم ببرها ظهور کند و رکورد گلزن ترین بازیکن ایرانی در بازی های متوالی را جا به جا نماید.
امروز تمام مازندران شادند. از گلوگاه تا رامسر. قائمشهر و ساری و چالوس و … حتی بابل.
امروز مازندران را اشک شوق و لبخند شادمانی فرا گرفته هست؛چرا که صبوری هواداران و تلاش دست اندرکاران فوتبال به انتظاری ۲۴ ساله پایان داد تا بازیکن سازترین استان کشور سال ها پس از نابودی شموشک باز هم در لیگ برتر نماینده ی شایسته و بزرگی داشته باشد.
و حالا که جشن صعود به پایان رسیده است بایستی از همین لحظه با برنامه ریزی درست برای حضوری مستمر و محکم برای فصل آینده و فصل های آینده آماده شد تا نساجی درگیر رفت و برگشت به لیگ برتر نشود و بتواند مانند تیم فوتسال شهروند ساری،مداوم و مستمر در لیگ برتر حضور داشته باشد.
نساجی در لیگ برتر پس از استقلال و سپاهان،سومین تیم از نظر قدمت می باشد و انتظار هواداران این است که مسئولان استانی و دست اندرکاران ورزش مازندران راهکارهایی بیاندیشند تا این تیم اعتلایی در خور نام خویش و حمایت هواداران را داشته باشد.