از جام جهانی و عشق به مازندران تا قر های منشوری با فریدون !
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)، فریدون اندرخورا برای علاقهمندان به ورزش در مازندران، چهرهای شناخته شده است. چهلوهفتمین سال زندگیاش را پشت سر میگذارد، از هفت- هشت سالگی، با بچه محلههایش به ورزشگاه میرفت. فریدون، سروینه باغی است، آن وقتها شهید محمد نیکمهر، بوقچی نکاچوب بود. فریدون از آن دوران خاطرات زیادی دارد، میگوید […]
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)، فریدون اندرخورا برای علاقهمندان به ورزش در مازندران، چهرهای شناخته شده است. چهلوهفتمین سال زندگیاش را پشت سر میگذارد، از هفت- هشت سالگی، با بچه محلههایش به ورزشگاه میرفت. فریدون، سروینه باغی است، آن وقتها شهید محمد نیکمهر، بوقچی نکاچوب بود. فریدون از آن دوران خاطرات زیادی دارد، میگوید آن وقتها برای لیگ استانی، دو- سههزار نفر میآمدند و بلیت میخریدند. او به معنای واقعی کلمه، عاشق و هوادار ورزش است. نوزده- بیست ساله بود که بهطور رسمی، لیدر شد. از او میپرسم که این علاقه به ورزش، به زندگیات لطمه نزد؟ مکث میکند و میگوید: خلاصه، انسان به یک چیزی عشق میورزد. هیچکس بدون عشق به دنیا نمیآید.
لیدرها حقوق نمیگیرند
از او میپرسیم، چقدر حقوق میگیرد و میشنویم: من سالهاست آرایشگرم. شغلم این است. هیچکدام از لیدرها، حقوق نمیگیرند، لیدر ملی هم همینطور. لیدر ملی که شهرستانی باشد، خیلی کم است. ما، دو- سه نفر بیشتر نیستیم. من تنها لیدر بینالمللی شمال کشور هستم. برای رفتن به جام ملتهای آسیا، چند نفری را گلچین کردند و از شمال، فقط من بودم. ما حقوقی نداریم، اما برای بازیهای برون مرزی، پولی در اختیارمان میگذارند که سوغاتی بخریم.
مازندران سرزمین ورزش است
فریدون، مازندران را سرزمین ورزش میداند و میگوید: مازندران در همهی رشتههای ورزشی، قهرمان دارد. مردم مازندران، به ورزش علاقهی زیادی دارند. همین الان در لیگ برتر فوتبال، خیلی از تیمها هستند که تماشاگر ندارند، اما در مازندران این علاقهمندی به ورزش، در بین مردم وجود دارد. در فوتسال هم همینطور. ما در رشتههای دیگر ورزشی هم، علاقهمندان زیادی داریم.
مردم ساری نسبت به جاهای دیگر، کمتر فحاشی میکنند
فریدون اندرخور، دربارهی فحاشی در ورزشگاهها میگوید: به نظر من، مردم ساری نسبت به شهرهای دیگر، کمتر فحاشی میکنند؛ مثلاً در والیبال، چندبار پشت سر هم، بهعنوان هواداران نمونه انتخاب شدیم. حالا گاهی داور اشتباه میکند و تماشاگران سروصدا میکنند و فحاشی میکنند که نباید این اتفاق بیفتد. درست است که لیدر، نقش زیادی دارد، اما نمیتواند چند هزار نفر را ساکت کند، اما همیشه من تذکر میدهم که فحاشی نکنند. درست و اخلاقی نیست. این مسائل باید فرهنگسازی شود. کلاً این مسائل، همه جای دنیا هست.
گل قوچاننژاد
یکی از شیرینترین خاطرات من، در کرهی جنوبی اتفاق افتاد. دو- سه هزار ایرانی، توی ورزشگاه بودند. کرهایها پشت دروازه، طبل میگذارند و تماشاگران هماهنگ با صدای طبل، تشویق میکنند. ما هم یکسره تشویق میکردیم. قوچاننژاد که گل زد، به هوا پریدیم. بعد از بازی هم بیرون ورزشگاه جشن گرفتیم. کرهایها فرهنگشان بالا است. چه در صورت پیروزی و چه در صورت شکست، با رقیب کاری ندارند.
برزیل و جامجهانی
همیشه آرزو داشتم بازیهای جامجهانی را از نزدیک ببینم. در برزیل، این آرزو برآورده شد. در بازی با آرژانتین، ما خیلی خوشحال بودیم که ایران خوب بازی میکند. وقتی ایران حمله میکرد، آرژانتینیها صورتشان را برمیگرداندند تا حملهی ایران را نبینند. در آنجا، از اینکه ساروی میدیدم، خوشحال میشدم.
شهرداری نباید در همهی رشتههای ورزشی، تیم داشته باشد
فریدون از نحوهی تیمداری شهرداری، انتقاد میکند و میگوید؛ درحال حاضر، ورزش حرفهای شده است، به نظر من، شهرداری باید در دو- سه رشتهی ورزشی، سرمایهگذاری کند، نه در همهی رشتهها. اگر در چند رشته سرمایهگذاری کند، نتیجهی بهتری میگیرد.
حق مازندران دو تیم در لیگ برتر است
در شمال کشور، استعداد ورزشی زیاد است. مازندران، در سه رشتهی کشتی، والیبال و فوتبال، همیشه موفق بوده و اگر در این رشتهها سرمایهگذاری شود، حتماً موفق خواهند شد. الان پنجاه- شصت نفر از بازیکنان لیگ برتر فوتبال، مازندرانی هستند. یعنی ما به اندازهی دو تیم، بازیکن داریم. به عقیدهی من، حق مازندران، داشتن دو تیم در لیگ برتر است. به نظر من، باید از نساجی و خونهبهخونه حمایت کنیم، صعود آنها به لیگ برتر، مایهی افتخار مازندران است، من دلم میخواهد استان موفق شود.
ساری، پایتخت فوتسال است
به نظر من، ساری پایتخت فوتسال است. شما در هیچ شهری، اینقدر علاقهمند به فوتسال، پیدا نمیکنید. همیشه ورزشگاه سید رسول حسینی، پر است. بعضی وقتها، در این سالن که سههزار نفر گنجایش دارد، تا پنجهزار نفر هم میآیند. از طرفی دیگر، ما همیشه در تیم ملی، بازیکن داشتهایم. مرتضی عظیمینیا و محمود لطفی، اینها ساروی هستند، الان هم در تیم ملی بازیکن داریم. ضمن اینکه، قدیمیترین باشگاه ایران هم هستیم. در فوتسال، بعضی وقتها، آدم بد میآورد. راه ساری، تیم خوبی بود، منتهی حمایت نمیشد و به همین خاطر، نمیتوانست بازیکنان خوبی جذب کند. الان شهردار از تیم شهروند حمایت میکند و سعید نجاریان هم در شورای شهر، هوای این تیم را دارد. شهروند، امسال وضعیت خوبی دارد. سال قبل، چند باخت پشت سر هم آورد و ما تصمیم گرفتیم که تیم را تشویق نکنیم، در بازی با رشت، نمایندهی باشگاه، از ما تقاضا کرد که از تیم حمایت کنیم و آن بازی را هم برد، درحالیکه عقب بود.
قدیمیها تیم والیبال بانک صادرات ساری را به یاد دارند
وقتی تیمی، اولین حضورش را در لیگ برتر تجربه میکند و تیمهای بزرگ را یکی پس از دیگری از پیش رو برمیدارد، شگفتیساز هم میشود، تیم والیبال شهرداری عمران ساری هم شگفتیساز شده است. این تیم، واقعاً خوب است. با دست خالی، به جنگ میلیاردرها رفته است. والیبال یک ورزش روحیهای است و تماشاگران خیلی تأثیرگذار هستند. البته ساری، از قدیم در والیبال حرفهای زیادی برای گفتن داشت. زمانی که آمل تیم نداشت، بانک صادرات ساری، در لیگ والیبال میدرخشید و بازیکنان خوبی داشت. ساری در بستکبال و هندبال هم تیمهای خوبی داشت.
من نساجی را دوست دارم
فریدون دربارهی دربیهای مازندران میگوید: آنقدر تلویزیون و روزنامهها به دربی اهمیت میدهند و مینویسند، که خودبهخود بزرگ میشود. بازیکن هم حساس میشود که نکند ما ببازیم و آبرویمان برود. به همین خاطر، دربیها کمی جنجال دارد. همه جای دنیا، همین است. البته من دلم میخواهد که استان موفق باشد. برای تشویق نساجی، به ورزشگاه میروم و تشویقشان میکنم. نساجی، تیم ریشهداری است. ایران، مازندران را در فوتبال، با نام نساجی میشناسد. فرقی هم نمیکند، خونهبهخونه یا نساجی، یکی از اینها باید به لیگ برتر برود.
با لیدرهای نساجی مشکلی ندارم
من با هیچکس مشکلی ندارم، حالا ممکن است آنها مشکلی با من داشته باشند. هواداران نساجی به من لطف دارند. در بازی با سپیدرود، مدام میگفتم اگر تشویق کنید، تیم گل میزند که در آخرین دقایق، گل هم زد. آرزوی من این است که یکی از تیمهای مازندرانی، به لیگ برتر صعود کند.
بیستوپنجهزار مازندرانی در ورزشگاه شیرودی
دههی هفتاد بود که منتخب مازندران، با تیم منتخب تهران بازی داشت. از سیهزار نفر جمعیت در ورزشگاه، بیستوپنجهزارنفر، مازندرانی بودند. یک نفر، یک خاور برگههای ریز شده آورد و وقتی که منتخب مازندران به ورزشگاه آمد، ما برگهها را داخل زمین ریختیم. صحنهی فوقالعاده و باشکوهی بود. به مازندرانی بودن خودمان افتخار میکردیم. حیف که آن بازی را باختیم. بازی صفر- صفر تمام شد و در ضربات پنالتی، ما باختیم. یادم نیست که چه کسی پنالتی خراب کرد. بهترینهای مازندران، در آن تیم بودند. دستنشان، مهران نجفی، جوانشیر، فرامرز اضطراری، مسگر ساروی، عباس وفادار، برادران تقوی، همه بودند.
رضا تکنیکی بود و محمد، عالی
رضا و محمد تقوی، در نکاچوب ساری بازی میکردند. مردم برای دیدن بازی رضا، صف میکشیدند. رضا تکنیکی بود و محمد، هم از نظر بازی و هم از نظر اخلاقی، عالی بود.
رامین رضائیان، دیوید بکهام ایران است
به نظر من، بهترین هافبک ایران، رامین رضائیان است. شاید یک روز، این شعار را در ورزشگاه برایش بسازم: دیوید بکهام ایران، رامین رضائیان.
اگر برانکو به او بازی بدهد، میتواند خیلی مؤثر باشد. من بازی او را میپسندم.
حسن یزدانی باید تمریناتش را دوبرابر کند
حسن یزدانی نابغه است. اگر میخواهد دوباره در المپیک طلا بگیرد، باید تمریناتش را دوبرابر کند، نباید اسیر حاشیه شود.
قِرهای منشوری!
از فریدون، دربارهی قرهای منشوریاش میپرسیم، میخندد و میگوید: کلاً، دلم میخواهد تماشاگران را خوشحال کنم. به نظر من، باید این چیزها باشد تا بتوانم جو ورزشگاه را در اختیار خودم بگیرم.
میکروفون و شوک
وقتی تیم عقب است، گاهی این کار را میکنم و بین دو نیمه، با میکروفون برای بازیکنان تیم، حرف میزنم تا به نوعی، شوک بهشان وارد شود، گاهی جواب میدهد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0