فوتبال را عشق بدانید، تیم های فوتبال رفاه و بازرگانان تاریخچه شهر چالوس هستند

ادارات ورزش و ادارات ذی ربط هیچگونه حمایت و ترغیبی نمیکنند ،باید در مسابقات چند پیشکسوت را دعوت کنند تا بجها با آنها آشنا و تشویق شوند و الگوبرداری کنند ،مسئولین شهر همه با هم یکدست باشند و برای ورزش و سلامتی مردم حمایت کنند تا ورزش به جایگاه اول خود بازگردد

به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،روح الله سلطانی خبرنگار ما در غرب استان گفتگویی خودمانی و محاوره ای را با علی حیدری پیشکسوت فوتبال ایران ترتیب داده که در ادامه این گفتگوی جذاب را می خوانید :

بیوگرافی :

بنده علی حیدری هستم بازیکن تیم شاهین تهران و من فوتبال را از چالوس با تیم بازرگانان شروع کردم و بعد هم به تهران رفتم و در تیم شاهین فعالیت میکردم .

وی در پاسخ به سوال چگونگی تشکیل تیم بازرگانان شهرستان چالوس اینگونه گفت: آن زمانی که در تیم بازرگان بازی میکردم چالوس یک تیم بیشتر نداشت و آن هم بانک ملی بود و بعد از گذشت زمان و سست شدن این تیم بازاری های چالوس این تیم را با نام بازرگانان دوباره جان بخشیدند و یکسری افراد مثل: رجبعلی حیدری، و اقای کیا و حاجی نور شفیعی، مرحوم اصغر زاده و اقای رافیک هزینه تیم را میدادند.

 

از بچگی (۱۳/۱۴سالگی) در تیم بازرگان بازی میکردم ،زمان قبل از انقلاب یک مسابقاتی بود ،مسابقات جوانان با نام جام ولیعهد که هر سال برگزار میشد و آن سال تیم جوانان نوشهر قهرمان استان شد و بعد آن ها آمدند ۴/۵ نفر بازیکن از چالوس کمکی گرفتند و بعد ما رفتیم به مسابقات در تبریز تیم جوانات کشور که در آنجا که بازی میکردیم مربی ها بازی ما را مشاهده کردند و بعد از مشورت با یکدیگر و با توجه به عملکرد و سرعت من در بازی من را در بازی گذاشتند و در همان روز اول گل زنی کردم و در آنجا هم جزو چهار تا تیم کشور شدیم و به نیمه نهایی راه پیدا کردیم و بعد با ناحقی ما را بردند و ما چهارم شدیم.
بعد از آن من و اقای مسعود افتاده انتخاب شدیم برای تیم ملی جوانان و رفتیم تهران و در انجا بازی و فعالیت خود را در پست های مختلف ادامه میدادم تا سال بعد که مسابقات جوانان شد و من دیگر در انجا بازی نمیکردم که از تیم شاهین تهران که بازی من را دیده بودند آمدند دنبالم و قرار داد بستم .

بعد از بازرگانان در تیم شاهین تهران چند سالی بودم تا اینکه انقلاب شد و سال بعد تیم ملی جوانان انتخاب شدم . به اردو رفتیم و بعد آن از همانجا رفتیم برای مسابقات آسیایی که در آسیا دوم شدیم و اولین سالی بود که تیم ملی جوانان میرفت برای جهانی ، ما با یه گروه خیلی سخت برزیل و ایتالیا با قنات افتادیم ، و اولین بازی را با برزیل افتادیم و ۵/۱ بازی را باختیم ، بازی دوم با ایتالیا افتادیم و ۱/۱ کردیم و در بازی اخرمان با قنا ۳ هیچ بردیم و بعد برگشتیم ایران و بعد هم انقلاب شد و مسابقات کمی تعطیل شد و من از روی تعصب حاضر نبودم پیرهن تیم دیگر را بپوشم ، و در مسابقات تیم شاهین قهرمان شدیم که دیگر انقلاب شد و بازی ادامه پیدا نکرد ،زمانی که در تیم شاهین که سطح اول فوتبال ایران بود، بودید چه ستاره هایی در آن زمان بودند که الان پیشسوت هستند: مرحوم ناصر حجازی ،نصرالله عبداللهی ، غلامحسین، عادل خواتی ، ابراهیم قاسمخانی، محمود حقیقیان، محمد صادقی، چرا با توجه به دانش و عملکرد حرفه ای خود به دنبال مربی گری نرفتید : زیاد علاقه به مربی گری نداشتم و زندگی سخت شده بود و بعد از انقلاب به آنصورت نه از پولی خبری بود نه چیزی و دنبال زندگی خود بودم که بگذره، و انقلاب در زمانی رخ داد که شاهین در اوج بود ، و بعد از انقلاب چه اتفاقی برایش افتاد؟ بعد از انقلاب یک مدتی خوب بود و بعد از فوت بزرگان تیم از هم پاشیده شد. معمولا در مقابل تیم های بزرگ گل زدن یک لذت دیگری دارد و خوشحال میشدم ، و مسابقه حذفی ایران بود ما گل اول را که زدیم .

آیا در قدیم هم فوتبالیست ها مانند حال از احترام ویژه ای در بین مردم برخوردار بودند؟؟ سطح علاقه مردم به فوتبال چقدر بود؟

مردم عاشق ورزش بودند ولی برای مردم ما وقتی می امدیم چالوس همه چی عادی بود، و هیچ احساسی از خود بروز نمیدادند ! فقط گاهی اوقات در مکان های مختلف بنده را میشناختند ، بعد از گرفتن مدرک لیسانس و بعد از انقلاب به اجبار رفتم به تیم پاس تهران نسل شما نسل سوخته است ، وقتی انقلاب شد چقدر در فعالیت و بازی شما تاثیرگذار بود؟ ما عقب افتادیم و همین توقف فوتبال و اجازه ندادن بازی کنیم و خود به خود تاثیر میگذارد ، در ایام جنگ فوتبال بود فقط یکی دو سال اول انقلاب و بعد دوباره رفتم تیم شاهین و بعد اتمام درس و بعد رفتم تیم پاس تهران ، و برای بازی در آن تیم هزینه ای نگرفتم و در مقابل تعهد دادند کار منو درست کنند ، و سال بعد رفتم در تیم بنیاد شهید بازی کردم و اقای امیر حاج رضایی مربی این تیم بودند ، مسابقات جام قائد اعظم پاکستان که قهرمان شدیم .

توقع شما به عنوان کسی که اسطوره این شهرید از نسل جوان چیست با توجه به اینکه در غرب استان مازندران نتواتستتد افتخارات خود را حفظ کنند بنظر شما چرا و چه عامل هایی باعث میشود؟
امثال ما که برای شهرشان افتخار افرینی میکنند این وظیفه مسئولین شهری هستش که بیایند و اعلام کنند این ها الگوی شهر هستند و جایگاه ما را مشخص کنند ، منطقه غرب مازندران استعداد زیاد است اللخصوص منطقه نوشهر و چالوس ولی هماهنگی وجود ندارد ، من تیم شهرداری چالوس را درست کردم و اقای میرحسینی و ابراهیم رئیسی که زحمت زیادی کشیدند و من مربی تیم شدم ، منابع طبیعی و نمک ابرود برای مربی گری رفتم و در قبالش برخی بچها را سرکار بردم .برخی جوانان که بجای ورزش و کار دنبال مصرف مواد و معضلات دیگر هستند ما باید به عنوان رسانه و شما به عنوان پیشکسوت باید چیکار کنیم: ما تیم با سنین پایین را به مسابقات کشوری بردیم و قهرمان هم شدیم و جواتاتی مثل اقای امید عالیشاه و میلاد زکی پور از افتخارات منطقه ما هستند که در تیم های برتر بازی میکنند، الان حرف اول را پول میزند تا تیم اسپانسر نداشته باشد نمیشود پیش برد ، چالوس در لیک یک استان تیم دارد،منطقه ما که قبلا در تیم و فعالیت های مختلف زبانزد بود در حال حاضر دیگر مانند سابق نیست ، و اداره ورزش و آن بودجه را ندارد که حمایت زیادی کند.

اگر به ۲۵ سال قبلتان برمیگشتید چیکار میکردید:

همین فوتبال خود را ادامه میدادم

اگر کسی یا مسئولی یا اسپانسری پیدا شود ما میتوانیم روی کمک شما حساب کنیم ؟

بله ۱۰۰ درصد من کمک میکنم ، الان ۴۱ سال از انقلاب گذشته در این سال ها هیچ کسی نیامد بگوید من که از نام اوران و افتخارات ورزشی منطقه هستم مشورتی بگیرند ازم،ما چرا از سرمایه و افتخارات منطقه خود حمایت نمیکنیم.

ادارات ورزش و ادارات ذی ربط هیچگونه حمایت و ترغیبی نمیکنند ،باید در مسابقات چند پیشکسوت را دعوت کنند تا بجها با آنها آشنا و تشویق شوند و الگوبرداری کنند ،مسئولین شهر همه با هم یکدست باشند و برای ورزش و سلامتی مردم حمایت کنند تا ورزش به جایگاه اول خود بازگردد تا جوانان دنبال چیزهای ناشایست دیگر نروند و امکانات شهر را محیا کنند تا جوانان به راه های دیگر کشیده نشوند ، و اینگونه جامعه ای سالم را رقم میزنیم.