یادداشت ویژه : سهم زنان ورزشکاراز رسانه ها/ زن، ورزش، رسانه !

اختصاصی مازند اسپرت  : فراموش نکنیم که نیمی از جامعه ما را بانوان تشکیل می دهند و نیمی دیگر را بانوان تربیت می کنند.نمی شود ساده از کنارش رد شد.   در دنیای امروز هر آدمی در هر جایگاه و نقشی، درگیر رسانه است. این روزها هر کسی رسانه خودش را دارد. تعداد شبکه های […]

141422اختصاصی مازند اسپرت  : فراموش نکنیم که نیمی از جامعه ما را بانوان تشکیل می دهند و نیمی دیگر را بانوان تربیت می کنند.نمی شود ساده از کنارش رد شد.

 

در دنیای امروز هر آدمی در هر جایگاه و نقشی، درگیر رسانه است. این روزها هر کسی رسانه خودش را دارد. تعداد شبکه های اجتماعی هر روز بیشتر می شود و کم کم دیگر نیازی نیست برای انتشار اخبار و دیدگاهتان دست به دامن سردبیر روزنامه صبح یا دبیرخبرگزاری معتبر شوید.

امروزه هر کسی با مراجعه به صفحه شخصی اش در هر ساعتی از شبانه روز می تواند به راحتی دیدگاهش را منتشر کند. سردبیر، مدیرمسوول، گرافیست، صفحه آرا، همه و همه در وجود نویسنده جمع شده اند و یک نفرند! توضیح اینکه این جهان چقدر مطلوب است و چه تحلیل هایی برایش وجود دارد در این مطلب نمی گنجد اما در کنار این نسل جدید از رسانه در جهان، هنوز هم بسیاری از مردمان جهان هر روز صبح را با ورق زدن روزنامه ها آغاز می کنند و ظهر و شب در تلویزیون و رادیو به دنبال اخبار و یافته های جدید جهان هستند.

حالا با همه این تفاسیر شما با شنیدن این سه واژه چه تصوری در ذهنتان بوجود می آید:«زن، ورزش، رسانه»…رابطه زنان ایرانی با ورزش چگونه است؟ چقدر از رسانه های ایران سهم زنان می شود؟ چقدر از رسانه های ایران سهم زنان ورزشکار می شود؟

 در این میان شاید بتوان گفت که بسیاری از حوزه ها و موضوعاتی که پیشرفت شان چندان چشمگیر نبوده و در جایی که باید نیستند، بخاطر غافل شدن و نقش کمرنگشان در رسانه ها بوده است.

 زنان ایرانی که سالهاست به شکل حرفه ای ورزش می کنند، تلاش کرده اند تا با اثبات خودشان در ورزش حقی برابر با مردان داشته باشند. در تصمیم گیری های ورزشی صاحب جایگاه شوند و برای رسیدن به اهدافشان نیازمند بازوی توانمندی به نام رسانه بوده و هستند که اگر غیراز این باشد، بسط و گسترش ورزش بانوان در کشور ناممکن است.

اینکه بعد از سال ها می دیدیم مدیرانی هستند ورزش بانوان مورد حکایت قرار دهند، اتفاق خوشایندی بود، اتفاقی که در سال های گذشته کمتر شاهد آن بودیم. مدیرانی که روز و شبشان برای پیشرفت ورزش بانوان صرف شده است و اگر واژه «جنگیدن» را برای آنچه در سالهای عمرشان انجام داده اند بکار ببریم، بیراه نگفته ایم.

اگر مدیران رسانه هم همانند این مدیران حمایت خود را نسبت به بانوان بیشتر کنند. تا بانوان سهمشان از رسانه بگویند و خواسته ها و نیازهایشان را تکرار کنند. تا شاید حالا که بسیاری از افرادی که سکوت کرده بودند، فرصت صحبت دارند، بسیاری از گوش هایی که بسته بودند هم شنوا شوند و با همدلی و کمک یکدیگر، ورزش بانوان همچنان پر رونق و در مسیر پیشرفت باشد. و فراموش نکنیم که نیمی از جامعه ما را بانوان تشکیل می دهند و نیمی دیگر را بانوان تربیت می کنند.

 نمی شود ساده از کنارش رد شد.

 حالا همه معتقدند که بانوان ورزشکار ایران که امروز پرچم های افتخاررا در جای جای جهان به اهتزار درمی آورند، باید در معرض توجه رسانه ها قرار بگیرند. وقتش رسیده است که سهم ورزش بانوان از تک ستون های روزنامه ها و مجله ها و چند خبر در هفته سرویس های ورزشی خبرگزاری ها، فراتر رود و جایگاه ورزش بانوان در رسانه ها آن بشود که باید باشد. حالا که چراغ مدال های طلای کاروان ورزشکاران ایران در بازی های آسیایی را بانوان روشن می کنند، حالا که دختران ایران در اولین حضورشان در مسابقات جهانی کاراته روی سکو می ایستند، حالا که زنان ورزشکار ایران به دنبال سهمی بیشتر از نایب رییسی فدراسیون های ورزشی هستند، حالا که  دختران ورزشکار دوشادوش مردان افتخار می آفرینند و نام آور شده اند، وقتش رسیده است که زنان ورزشکار ایرانی سهم بیشتری از رسانه های کشور داشته باشند و این مهم تنها با همت ودغدغه فرد فرد ورزشی نویسان و حمایت و حرکت مدیران تصمیم گیرنده ورزش  محقق می شود.