به گزارش مازند اسپرت؛تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان که مدافع عنوان قهرمانی المپیک و قهرمان چندین دوره جهان و جام جهانی و آسیا محسوب می شود در حالی پا به تشک مسابقات المپیک ریو در برزیل گذاشت که بنابر پیش بینی های اکثر کارشناسان این رشته به خصوص شخص سرمربی تیم ، کسب حداقل سه مدال طلا و جمعاً ۶ مدال المپیک حداقل کارنامه ای بود که می شد برای ملی پوشان کشتی ما متصور بود اما در عمل شاهد کلکسیونی از ناکامی های نفرات تیم ملی چه طلایی های المپیک قبل و چه مسابقات قهرمانی جهان و آسیا بوده ایم اما اجازه بدهید نقد فنی بر علل ناکامی همه نفرات تیم ملی داشته باشیم :

ضمن تقدیر و تشکر از زحمات همه اعضای کادر فنی به خصوص سرمربی و شورای فنی و اعضای هیأت رئیسه فدراسیون ابتداً باید اشاره داشت که همه نفرات تیم ملی در قرعه نه تنها بدشانس نبوده اند بلکه با خوش اقبالی نیز مواجه شدند که برای تصدیق این ادعا باید عنوان کنم هیچ یک از نفراتی که عامل حذف و ناکامی قهرمانانی چون نوروزی / سوریان / اخلاقی / باباجان زاده / عبدولی شدند نتوانستند مدال طلای مسابقات را از آن خود کنند یعنی نفراتی بر قهرمانان ما پیروز شدند که گروه بندی نفرات ما قرار نداشتند .

حمید سوریان در گروهی قرار گرفت که قهرمان این وزن حضور پیدا نکرد کشتی گیر ژاپنی که مقابل سوریان به برتری رسید در فینال با ضربه فنی و امتیاز زیاد ف کشتی را به قهرمان کوبایی واگذار کرد .

عبدولی نیز مقابل قهرمانی تن به شکست داد که صاحب مدال طلای این وزن نشد ضمن اینکه با اقبالی بلند به علت رفتار و گفتار ناجوانمردانه ای که داشت با محرومیت سنگین روبرو نشد و حتی مدال برنز او با آن حرکات ناشایست غیراخلاقی ارزشی برای جامعه ورزشی ما نداشت و ندارد .

اخلاقی دیگر کشتی گیر ما نیز در گروهی قرار داشت که مرد طلایی این وزن شرکت نداشت و با ضربه فنی به کشتی گیر روسی با ضربه فنی باخت .

امید نوروزی دیگر کشتی گیر تیم ملی ما مقابل حریف گمنام گرجستانی تن به شکست داد همین گرجستانی نیز از گردونه خارج شده بود .

قاسم رضایی از مازندران با کسب مدال برنز مسابقات المپیک ریو ، کارنامه ای به مراتب ضعیف تر از دوره قبل در لندن از خود برجای گذاشت که ضمن تبریک به وی ، باید واقعیت ها را پذیرفت که رضایی باید کشتی را به جوانان واگذار کند تا همچون سوریان و اخلاقی و دیگران با حذف از جدول خداحافظی نکند. البته وی با قرعه مناسبی که برایش رقم خورده بود براحتی می توانست صاحب دومین مدال طلای المپیک شود و از هم اکنون منتقدین انتصاب او در تیم ملی ، اعتراض شدیدی به روند انتخاب او دارند چرا که اله یاری حریف مستقیم او بر نفری که قاسم رضایی را شکست داد ، پیروز شده بود و می توانست شانس بالایی برای کسب مدال طلا داشته باشد .

بشیر باباجان زاده نیز مقابل حریف گمنام آلمانی شکست خورد و به طور کلی باید اذعان داشت باباجان زاده / قاسم رضایی / حبیب اله اخلاقی / عبدولی و سوریان به حریفانی کشتی خود را واگذار کردند که به هیچ عنوان مرد طلایی المپیک و جهان نبودند که این مسئله اثباتی بر قرعه مناسب کشتی گیران ما داشته است .

اما چرا همه نفرات ما به این راحتی ناکام و با حذف روبرو شدند :

۱-  کل تشکیلات کشتی فرنگی ما قائم به شخص محمد بنا شده بود ؛ او عقل کل خود را می دانست و کمیته فنی / شورای فنی و فدراسیون کشتی و همه و حتی رسول خادم باید گوش به فرمان او بودند و تفکرات انفرادی حاصل آن شد.

۲-  عدم برگزاری مسابقات انتخابی و تعیین نفرات به صورت انتصابی قابل تأمل بوده است ؛ مسابقات انتخابی ملاک و معیار شایسته سالاری در تیم ملی فرنگی بوده که متأسفانه این مهم جایگاهی در تعیین نفرات تیم ملی نداشته است .

۳-  عدم نظارت بر عملکرد سرمربی و مربیان تیم ملی کشتی فرنگی مزید بر علت بود .

۴-  عدم اعتماد و اطمینان و اعتقاد به جوانان و امیدهای آینده .

۵-  انتصاب نفرات تیم ملی به صورت باندبازی و همه نفراتی که بعد از استعفای محمد بنا تیم ملی را ترک کرده بودند برای همیشه به عضویت تیم ملی درآمدند.

۶-  عدم برگزاری مسابقات انتخابی و آزمون های لازم یا حضور لازم در مسابقات مختلف ماقبل المپیک

۷-  روش غلط بدنسازی نفرات تیم ملی ؛ کشتی گیران تیم ملی فرنگی هیچ کدام از نظر فنی مقابل حریفان کم نداشتند و همه نفرات ما در تایم دوم کشتی مقابل حریف از نظر جسمانی و نفس کم می آوردند .

۸-  تیم ملی ما در هیاهوی تبلیغات پیروزی مسابقات ضعیف جام جهانی یا کشتی فرنگی باشگاههای جهان حریفان ما به هیچ عنوان دست خودشان را مقابل حریفان ما رو نکردند و از نفرات پنجم و ششم در مقابل ما استفاده کردند تا ما در باد پیروزی در آن مسابقات مغرور مانده باشیم .

۹-  تمرینات دیمی و غیرعلمی به صورت سنتی که خروجی آن ناآمادگی برای شرکت در مسابقات المپیک بود.

۱۰- بزرگنمایی رسانه ملی و تیم رسانه ای فدراسیون کشتی از پیروزی های کوچک و کم اهمیت و قهرمانان ما در باد این قهرمان کوچک اسیر توهمات کاذب شدند.

۱۱-  بی انظباطی در تیم ملی ؛ متأسفانه گزارشگران رسانه ملی هرگاه قهرمانان ما تن به شکست می دادند بلافاصله گزارشگر رسانه ملی یا داوران را متهم به تبانی برای شکست قهرمانان ما به نوعی بی توجهی می کردند و از بازنده ها به عنوان قهرمانان ملت مظلوم و قهرمانان ما را به جای اینکه وادار به اطاعت پذیری از رأی داوران نماییم که این روش باعث ترویج بداخلاقی و بی انظباطی در اردوی تیم ملی بوده است .

۱۲- به هر حال در خاتمه مجدداً زحمات همه دست اندرکاران تیم ملی را ارج می نهیم اما ضرورت دارد کادر هیأت رئیسه فدراسیون و کادر فنی تیم ملی خانه تکانی اساسی در تیم ملی را در دستور کار خود قرار دهند. البته اشک ریختن برای یک مربی بزرگ همچون بنا کار درستی نیست به یاد داریم در مسابقات انتخابی تیم ملی فوتبال ، زماینکه تیم ایران مقابل کره به برتری رسیده بود مربی کره گریه می کرد خیابانی به تمسخر دم از قدرت ایران و ذلت مربی کره می زد اما زمانی که در المپیک ریو محمد بنا به جهت شکست شاگردانش و عملکرد خودش اشک های زیادی می ریخت آقای خیابانی این بار این اشک ها را نشانه غیرت و تعصب می دانست که این نیز نشان از بی تقوایی گزارشگر رسانه ملی ما است .