ایران-انگلیس؛ مزد ترس/ترسو، زشت و بی برنامه!

نخستین بازی تیم ایران در جام جهانی قطر، یک شکست همه جانبه برای کادرفنی و فدراسیون فوتبال بود.

کیروشبه گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش) _ اردشیر هادوی لولتی | فدراسیون فوتبال که پس از روی کار آمدن مهدی تاج، با شعار شخصیت دادن به نیمکت تیم ملی و با همراهی جمعی از ژورنالیست های نزدیک به کیروش، تصمیم به حذف دراگان اسکوچیچ از نیمکت تیم و جایگزینی کارلوس کیروش گرفته بود، اولین و بزرگ ترین بازنده ی این بازی تحقیرآمیز است.

هنوز بر کارشناسان فوتبال، تحلیلگران و منتقدین ورزشی پوشیده است که دلیل کنار گذاشتن اسکوچیچ و جایگزینی وی با کیروش چیست؟ و هنوز هیچ فردی از فدراسیون فوتبال و حامیان طیف کیروش پاسخی درباره ی شخصیت بخشی مدنظرشان برای نیمکت تیم ملی ندادند.

اسکوچیچ که به گواه آمار بهترین سرمربی تاریخ تیم ملی ایران می باشد موفق شد در ۱۸ بازی، ۱۵ برد، ۲ مساوی و تنها یک شکست در کارنامه ی خودش ثبت کند؛ و این آمار به سختی توسط کس دیگری قابل تغییر خواهد بود.

همچنین اسکوچیچ در بدترین مقطع ممکن و سخت ترین شرایط، هدایت تیم ملی را در اختیار گرفت و تیم در حال سقوط از مرحله ی اول گروهی را به عنوان سریع ترین صعود، به جام جهانی رساند.

در مقابل کارلوس کیروش پس از برکناری از تیم ایران در دو ماجراجویی دیگر به بدترین شکل ممکن عمل کرد و از رساندن کلمبیای آماده و بهترین تیم تاریخ مصر به جام جهانی باز ماند؛ و بدترین شکست تاریخ فوتبال کلمبیا با نتیجه ی ۶ بر ۱ در مقابل اکوادور را رقم زد.

ترکیب ابتدایی بازی با انگلیس نشان گر ترس و سردرگمی کیروش و عدم تحلیل درست وی از تیم انگلیس بود.

به کارگیری ۵ مهره در خط دفاعی به جای محکم کردن خط میانی اولین و بزرگ ترین اشتباه کیروش در این بازی بود.

در فوتبال مدرن امروز همه ی مربیان می دانند که در برابر تیم هایی که قوی تر هستند و سطح بازی بهتری دارند بایستی کمربند میانی را محکم تر کرد تا با پیروزی در دوئل ها و جنگ های میانه ی میدان، اجازه ی نزدیک شدن حریف به یک سوم دفاعی را نداد.

اما کیروش به جای این تفکر مدرن، از تاکتیک پوسیده و نخ نمای دهه ی ۷۰ که به کارگیری ۵ بازیکن دفاعی است، استفاده کرد تا با ضعف در خط میانی و عدم جنگندگی و توپ گیری بازیکنان میانی، یک سوم دفاعی ایران محل جولان و حیاط خلوت انگلیس بشود و انگلیسی ها هر طور که دوست داشتند توانستند توپ را به گردش در بیاورند.

در مقابل ساوتگیت با تحلیل درست از ایران و با پیش بینی فشردگی در یک سوم دفاعی ایران، از به کارگیری بازیکنان سرعتی نظیر راشفورد، گریلیش و فیل فودن خودداری کرده و با استفاده از بازیکنان قدرتی تر و تکنیکی تر نظیر بیلینگهام، ساکا، کین و رایس توانست عنان بازی را در دست بگیرد.

قاطعیت مطلق انگلیس در این بازی با مالکیت ۷۹ به ۲۱ درصد، پاس های ۷۹۶ به ۲۱۴، دقت پاس ۹۰ به ۶۶ درصد، تعداد کرنر ۸ به صفر و … تماما به سیستم استفاده شده توسط کیروش مربوط است و هیچ مساله ی داخلی و خارجی دیگری نمی تواند باعث این حجم از اختلاف بوده باشد.

از سیستم بد اتخاذ شده که بگذریم، چینش بازیکنان در این بازی چیزی فراتر از فاجعه بود.

یکی از اتهاماتی که کیروش پرستان به اسکوچیچ می زدند، استفاده ی پکیجی از بازیکنان بود که البته هیچ وقت نه اثبات شد و نه کسی منظور از این واژه را فهمید.

در حالی که همگان مستحضرند کیروش به یک پکیج از بازیکنان اعتقاد دارد که در هر حال و شرایط از آن ها استفاده می کند و هیچ گاه قصد کنار گذاشتن آن ها را ندارد.

در پکیج کیروش، امیری پس از ۸ ماه مصدومیت به تیم دعوت می شود و کریمی پس از ۵ ماه مصدومیت و بدون بازی کردن، در آوردگاه مهمی مانند جام جهانی، مورد استفاده قرار می گیرد.

روزبه چشمی کند و کم تاثیر جایگاه ثابتش در تیم ملی را حفظ می کند و بازیکنانی نظیر حاج صفی حتی در پست های غیر تخصصی در ترکیب وی حضور دارند.

کیروش در شرایطی به پورعلی گنجی، حسینی و چشمی اعتماد کرد که زوج کنعانی زادگان و شجاع، در سه سال گذشته بهترین عملکرد را داشتند و بهترین میانگین گل خورده در تیم را ثبت کردند.

کریمی و حاج صفی در روزی به کار گرفته شدند که عزت اللهی آماده و مهدی پور دونده، روی نیمکت نظاره گر بازی بودند.

و اصرار وی برای به کارگیری جهانبخشی که در دو سال اخیر از سطح متوسط هم پایین تر بود منجر به نیمکت نشینی قلی زاده ی آماده و بی اثر شدن خط آتش ایران شد.

از دیگر اشتباهات تاثیرگذار کیروش، جایگزینی حسینی به جای بیرانوند بود. روزی که کیروش در جواب انتقادات در خصوص بردن ۴ دروازبان به جام جهانی گفت هر چهار دروازبان استحقاق ملی پوش بودن را دارند و ما حق شان را به آن ها دادیم؛ دقیقا منظورش از استحقاق داشتن چه بود؟

و اصولا چرا در حضور عابدزاده و نیازمند که تجربیات خارجی بیشتری دارند، حسینی به زمین فرستاده شد؟

استرس حسینی در زمان تعویض، از قاب تلویزیون هم کاملا مشهود بود؛ آیا خود کیروش این استرس و ترس را در چهره ی حسینی مشاهده نکرد؟ یا کسی حضور نداشت تا در این باره به وی تذکر بدهد؟

حسینی بی اغراق یکی از بدترین بازی های عمرش را پشت سر گذاشت و در سه گل می توانست مانع از بلز شدن دروازه شود؛ اما همین مساله هم به انتخاب اشتباه کیروش و کادر فنی او باز می گردد.

در نیمه ی دوم و با تصحیح ترکیب، شکل بازی تیم کمی بهتر شد و همگی دیدیم که انگلیس تیم نفوذ ناپذیری نیست.

شاهد این مدعا همین که ایران از سه تلاش در محوطه ی جریمه، به دو گل و یک اصابت به دیرک رسید.

اما ایران در بازی که می توانست به شکل دیگری رقم بخورد، به خاطر ترس کیروش به بدترین شکل ممکن تحقیر شد.

اما از سیستم افتضاح و ترکیب فاجعه آمیز که بگذریم، هنوز شاهد آن هستیم که کیروش همچنان خوی ستیزه جویی و نگاه از بالا به پایین نسبت به فوتبال و مردم ایران دارد؛ که این خوی را می توان در درگیری لفظی وی با هواداران ایرانی پس از گل ششم انگلیس به وضوح دید.

آیا کیروش انتظار داشت که پس از دریافت ۶ گل از انگلیس، هواداران کلاه از سر بردارند و ایستاده او را تشویق کنند؟

طبیعی ست که پس از چنین شکست فاجعه باری هواداران از مربی انتقاد کنند و برای وی هو بکشند.

او این ستیز را به کنفرانس خبری هم کشاند و در تذکری که اصلا در حیطه ی اختیارات وی نیست از هواداران خواست که به ورزشگاه ورود نکنند.

همچنین یکی از مضحک ترین گفته های کیروش در کنفرانس خبری جمله ای بود که در آن اظهار داست که این بازی فقط یک تمرین برای دو بازی گذشته بود و نتیجه ی آن اهمیتی برای وی ندارد.

یک نفر به این مربی مغرور بفهماند که این نتیجه ای که برای وی اهمیتی ندارد، سال ها و دهه ها به عنوان تحقیرآمیزترین نتیجه ی تاریخ فوتبال ایران در جام های جهانی ثبت خواهد شد و شرمندگی آن به سادگی از رخسار فوتبال ما پاک نخواهد شد.

در کل کیروش در روزی که قصد داشت با سیستمی بسته و ترکیبی سردرگم، و با استفاده از اعتبار ایران از انگلیس یک تساوی کسب کند و آن را در اعتبارات کارنامه ی خود ثبت کند، با شکستی سنگین موجبات تحقیر فوتبال ایران را فراهم آورد و بدون حتی یک کلمه ندامت و عذرخواهی کنفرانس خبری را ترک کرد.

البته گناه فدراسیون فوتبال و کیروش پرستان در این فاجعه کمتر از شخص کیروش نیست.