حکایت قهرمانی که تا به حال رئیس هیات استان خود را ندیده/امین بوداغی:آقای رئیس، اگر نمی توانی و یا نميرسي لطفا برو !
آخر همین هفته امین بوداغی به همراه فرزین اسدی دیگر ملی پوش مازنی و سایر اعضای تیم ملی آب های آرام به اندونزی می رود تا در قهرمانی آسیا شرکت کند و البته شانس خود را برای کسب سهمیه المپیک بیازماید. به گزارش مازند اسپرت ؛ امین بابلسری است و با تجربه ترین عضو […]
آخر همین هفته امین بوداغی به همراه فرزین اسدی دیگر ملی پوش مازنی و سایر اعضای تیم ملی آب های آرام به اندونزی می رود تا در قهرمانی آسیا شرکت کند و البته شانس خود را برای کسب سهمیه المپیک بیازماید.
به گزارش مازند اسپرت ؛ امین بابلسری است و با تجربه ترین عضو تیم ملی.سالی هم نبوده که بدون درخشش و مدال بگذراند.حساب مدال هایش از دستمان در رفته است.می دانیم که از دو جین هم بیشتر است.تماس می گیریم تا هم تبریک ازدواجش را بگوییم و هم درباره میدان سرنوشت ساز اندونزی با او صحبت کنیم اما به شدت ناراحت است و برای اولین بار از زبانش انتقاداتی را می شنویم که باورش سخت است.
بوداغی معترض است و وقتی به حرف هایش گوش می دهیم، غفلت هایی که صورت گرفته را می پذیریم.آنقدر دلش پر است که اصلا درباره مباحث فنی حرفی به میان نمی آید.او پشت سر هم مطالبی می گوید که فقط بخشی از این رنجگویی را می آوریم.کاپیتان از رفتارها خسته است و با شتاب و بغض حرف می زند.
او همانی است که نگذاشته ورزش قایقرانی در مازندران حتی یک سال بی مدال بماند.در بازی های آسیایی گوانگ ژو مدال تاریخی مازندران را در کنار حسین سینکایی و فرزین اسدی گرفته و همیشه متواضع بوده و ساکت ولی این بار اینگونه نیست و می گوید:
من کوچک مردم مازندران امین بوداغی هستم! بدون هيچ چشمداشتي به مسائل مالي و بدور از حاشيه، یکسال تمام بعد از آنهمه سختي زندگي و دوري از زن و زندگي تمرين كردم تا برای اين كشور و مرز و بوم و استان افتخار آفريني كنم تا گوشه اي از شادي هاي مردم باشم اما ظاهرا دوستان ما رو كلا فراموش كردند.ما قرار است ۸ آبان روانه مسابقات معتبر کسب سهمیه المپیک شویم اما دریغ از یک تماس تلفنی.شاید مشکل این است که من وزنه بردار و کشتی گیر و فوتبالیست نیستم.قايقراني سالي ١٠ تا مدال آسيايي برای استان می آورد اما هميشه مورد بي مهري مسئولين قرار گرفته است.
همين قايقراني چند سال پیش در المپياد ايرانيان، مازندران را از رده پنجم جدول رساند به دوم، اما مثل اين كه دوستان يادشان رفته است.توقع از ما بالاست بدون آنکه یک بار سر بزنند و چیزی بگویند.باز دوران مدیران کل قبلی بهتر بود الان که دیگر همان بوس و تشکر خشک و خالی هم در کار نیست که حظ می بردیم و برایمان بس بود.
همين قايقراني وقتي مدال و مقام بیاورد آقايان واسه پز دادن سر و كله می شکنند برای عكس گرفتن که بگویند ما هم در قهرماني سهيم بوديم.خيلي زود همه چيز يادشان مي رود که چه وعده هایی دادند.آنها مسئولیت ورزش دارند آنهم در مازندران اما به ریزترین وظیفه خود نمی رسند که یک تماس معمولی با قهرمان می باشد.
بوداغی مثل خیلی از قهرمانان قایقرانی که با آنان صحبت کرده ایم هنوز ریاست هیات استان خود را ندیده است:گفتيم تاتينا مدیر کل بنادر كشتي راني مازندران مي آید و يک بودجه خوبي می آورد اما ديدیم بهتر كه نشد هيچ بدترم شد!من تاتينا را آخرين بار در همان جلسه مجمع هیات قایقرانی ديدم تا به الان كه اين مصاحبه را با شما مي کنم که بیشتر از یکسال شده است.آنوقت چطور انتظار دارند ورزشكار صدایش از این بی توجهی در نیاید ؟!
هر كسي يک صبري داره اينطور كه نمی شود مديريت کرد.آقای رئیس نمی توانی و یا نميرسي برو تا یک نفر دیگر بیاد و كار كند.شما باورتان می شود که ما هنوز ایشان را ندیده ایم؟ یعنی باور کنیم که حتی یکبار در تمام طول سال فقط ۱۰ دقیقه وقت ندارد که با قهرمانانش حرف بزند؟
عضو همواره موفق و درخشان قایقرانی از اداره کل ورزش و جوانان هم گلایه دارد:این از ریاست هیات مان که یک سال است ندیدیمش و این از اداره کل ورزش و جوانان استان.هر دفعه فقط در مراسم هاي تجليل آدم را مي بینند و مي گویند به به آقاي بوداغي مشتاق ديدار!چه مشتاق ديداري كه سالي یک بار در مراسم ها بايد بگویید مشتاق ديدار، شما موبايل نداری يه خبر از قهرمانتان بگيري؟!
من تا به حال از هيچ كس بد نگفتم اما بدانيد که اينها چه كاري كردن كه صداي من در آمده است. مطمئن هستم که مدیر کل و معاونینش مرا نمی شناسند و اگر با هم در جایی باشیم، باید خود را معرفی کنم.باز قبلا یک مراسم تجلیلی می گذاشتند امسال که این مراسم را هم دریغ کرده اند.جدیدا باب شده می گویند هیچ استانی مثل مازندران تجلیل نمی کند.پس یا خبر ندارند یا نمی خواهند خبر داشته باشند.مابقی استان ها زیاد قهرمان ندارند و این درست است، اما مهر و محبت بین تمامی رشته ها توزیع می شود نه اینکه از برخی رشته ها هیچوقت خبری نگیرند.چطور ممکن است مدیر کل وقت یک تماس نداشته باشد.حالا مدیر کل که هیچ، معاونین ایشان چطور؟
بوداغی در پایان صحبت هایش که بیشتر شنونده بوده ایم می گوید: از من که دیگر گذشته و هیچ امیدی به آقایان در استانم ندارم اما لااقل به فکر نسل بعدی باشند.نسلی که به اندازه ما سخت جان نیستند که بی معرفتی ببینند و باز در عرصه ورزش بمانند و بجنگند.ما واقعا تنهاییم و کسی پشت ما نیست.
برایم دعا کنید.می روم تا برای یک آرزوی بزرگ تمام جانم را بگذارم.روحیه ندارم و دلم خیلی شکسته اما توکلم به خداست و همان هایی که ورزش می کنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0