درخواست بازنشستگی بهداد هنوز به فدراسیون جهانی نرسیده!

فدراسیون وزنه برداری هنوز برای تنظیم و ارسال نامه بازنشستگی بهداد سلیمی به فدراسیون جهانی وزنه برداری اقدام نکرده است!

به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،اگرچه با خداحافظی ظاهری بهداد سلیمی در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ مسوولان فدراسیون اینطور وانمود کردند که سلیمی بازنشسته شده و در سیستم کنترل دوپینگ بین‌المللی دیگر ورزشکار به شمار نمی‌رود اما با حضور سرزده افسران کنترل دوپینگ در اردوگاه تیم ملی و درخواست آنها برای گرفتن آزمایش دوپینگ از بهداد، معلوم شد که فدراسیون وزنه‌برداری ایران هیچ‌ حرکت مثبتی در خصوص پیگیری مکتوب و رسمی نامه بازنشستگی سلیمی و ارسال آن به فدراسیون جهانی وزنه‌برداری انجام نداده است!

تقریبا اغلب کسانی که پیگیر مسابقات و نتایج کسب شده در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ اندونزی بودند، از طریق رسانه ملی و پخش مستقیم مسابقه بهداد سلیمی در دسته فوق سنگین دیدند که ملی‌پوش شایسته ایران بعد از درخشش در مسابقه دسته ۱۰۵+ کیلوگرم و هت‌تریک طلایی در جاکارتا و نیز تاریخ بازی‌ها، کفش‌هایش را به نشانه خداحافظی با دنیای قهرمانی از پا درآورد و با بوسیدن تخته مسابقه رسما با دنیای قهرمانی خداحافظی کرد اما تازه بعد از اینکه افسران کنترل دوپینگ وادا (آژانس بین‌المللی مبارزه با دوپینگ) به صورت سرزده برای گرفتن آزمایش دوپینگ از لیستی که در دست داشتند به اردوگاه تمرینی آزادی آمدند و درخواست نمونه‌گیری از بهداد را داشتند، مشخص شد که فدراسیون وزنه‌برداری ایران هیچ حرکت مثبتی در خصوص ارسال نامه مکتوب غیرفعال شدن بهداد سلیمی به فدراسیون جهانی وزنه‌برداری ارسال نکرده است. یعنی اگر بخواهیم به خوشبینانه‌ترین شکل ممکن این موضوع را ببینیم اینطور می‌توان گفت که مسوولان فدراسیون وزنه‌برداری خیلی داستان را جدی نگرفته و با ساده عبور کردن از کنار ماجرایی به این مهمی با غیرفعال اعلام نکردن سلیمی در حوضچه جهانی دوپینگ فدراسیون بین‌المللی، شرایط ستاره‌ وزنه‌برداری ایران را برای ادامه فعالیت در عرصه مربیگری داخلی و بین‌المللی اندکی به مخاطره انداخته‌اند.

چرا نامه بازنشستگی سلیمی مکتوب نشد

بهداد سلیمی در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۸ اندونزی، به صورت رسمی و خیلی جدی با دنیای قهرمانی و وزنه زدن خداحافظی کرد و اتفاقا در مصاحبه‌های بعد از مسابقه خود در اندونزی و یا حتی در بازگشت به ایران، خیلی واضح اعلام کرد که دیگر تمایلی برای ادامه وزنه‌زدن ندارد و می‌خواهد در بخش‌هایی دیگر (مدیریتی یا فنی) به رشته تخصصی خود خدمت کند. حال سوال ما از رییس فدراسیون وزنه‌برداری به‌عنوان فردی متخصص در این رشته که سابقه طولانی مدیریتی در وزنه‌برداری چه در سیستم داخلی و چه در عرصه‌های مختلف بین‌المللی دارد، این است که چرا شما با این همه تجربه و تخصص در این رشته و دانستن چم و خم‌های قانونی همان موقع بعد از اینکه مطمئن شدید بهداد سلیمی دیگر قصد بازگشت به دنیای قهرمانی و تیم ملی را ندارد از این وزنه‌بردار نخواستید که با تنظیم یک درخواست کتبی و امضای این تعهدنامه دست فدراسیون وزنه‌برداری را برای پیگیری موضوع بازنشستگی‌اش باز بگذارد؟
آیا به سرانجام رساندن پرونده‌ای به این سادگی برای سیستم مدیریتی که پیش از این بارها مدعی کسب کرسی‌های مهم و ارزشمند فدراسیون جهانی وزنه‌برداری بوده واقعا کاری دشوار و انجام نشدنی است؟ اصلا مگر رییس فدراسیون وزنه‌برداری همین چند وقت پیش چند مرتبه با بهداد سلیمی به صورت خصوصی جلسه نداشته تا از ستاره‌ فوق سنگین وزنه‌برداری ایران که با دنیای قهرمانی خداحافظی کرده در پست‌های مدیریتی و فنی تیم‌های ملی وزنه‌برداری استفاده کند؟ پس مطمئنا هیچ توجیهی از سوی فدراسیون وزنه‌برداری در این باب که خود ورزشکار مقصر این وضعیت است و ما از قطعی شدن خداحافظی او مطمئن نبودیم، پذیرفته نمی‌شود زیرا اگر رییس فدراسیون وزنه‌برداری از خداحافظی قطعی بهداد با دنیای قهرمانی اطمینان نداشت؛ هیچ وقت دنبال این نمی‌رفت که بهداد سلیمی را برای پذیرفتن سکان هدایت فنی و سرمربیگری (تیم‌های نوجوانان و جوانان) مجاب کند. بنابراین مقصر اصلی در این سهل‌انگاری و کوتاهی بابت ارسال نکردن نامه بازنشستگی بهداد سلیمی به فدراسیون جهانی وزنه‌برداری مجموعه مدیریتی فدراسیون وزنه‌برداری است. البته خود بهداد هم وقتی تصمیم گرفته که رسما و به صورت قطعی با دنیای قهرمانی خداحافظی کند باید هر طور شده پیگیر موضوع ارسال نامه بازنشستگی‌اش به فدراسیون جهانی وزنه‌برداری و خروج اسمش از جمع ورزشکاران فعال در سیستم بین‌المللی آدامز بود، تا حالا اینطور به هم ریخته و ناراحت نباشد.

مشکلی از جنس مصائب سهراب
اگر کمی به عقب برگردیم، در ابتدای شروع به کار سیستم مدیریتی فعلی فدراسیون وزنه‌برداری ماجرای بازنشستگی سهراب مرادی بعد از خاتمه دوره محرومیتش تقریبا موضوعی بود مشابه به همین اتفاقی که برای بهداد سلیمی رخ داد. البته ماهیت موضوع مقداری با یکدیگر متفاوت است. آن زمان سهراب مرادی که دوره محرومیتش تمام شده بود و قصد داشت دوباره روی تخته مسابقه بازگردد، به دلیل بازنشستگی از سیستم کنترل دوپینگ فدراسیون جهانی خارج شده بود و چون وزنه‌بردار غیرفعال اعلام شده بود، نمی‌توانست مسابقه بدهد. آنجا هم دقیقا عکس این وضعیتی که هم اکنون برای بهداد سلیمی ایجاد شده است، برای سهراب مرادی رخ داد. البته مدیریت فعلی فدراسیون با تمام ادعاهایی که در خصوص اشراف بر قوانین بین‌المللی داشت، دیرتر از زمانی که باید از اصل موضوع مطلع شد و هم اینکه بعد از اطلاع یافتن از اصل ماجرا به قدری دیر وارد عمل شد که اگر همراهی و رایزنی برخی مدیران کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش و جوانان نبود، قطعا کار سهراب مرادی گره می‌خورد.
حالا هم شرایط بهداد چیزی شبیه به وضعیت قبلی سهراب مرادی است. با این تفاوت که سهراب مرادی آن زمان دنبال این بود که بازنشستگی اجباری که ندانسته درگیرش شده بود را برطرف کند و به‌عنوان ورزشکار فعال شناخته شود اما بهداد سلیمی امروز درگیر این موضوع شده که دیگر قصد ادامه حضور در عرصه بین‌المللی ورزش در قامت ورزشکار را ندارد اما به رغم خداحافظی رسمی از دنیای قهرمانی هنوز فدراسیون وزنه‌برداری ایران او را به‌عنوان وزنه‌بردار بازنشسته به فدراسیون جهانی معرفی نکرده است. بنابراین بهداد همچنان به‌عنوان یک وزنه‌بردار فعال در سیستم آدامز (کنترل جهانی دوپینگ) به شمار می‌رود و هر لحظه ممکن است ماموران آژانس بین‌المللی مبارزه با دوپینگ برای گرفتن آزمایش دوپینگ، در خانه یا محل کار و یا هر جایی که آدرسش را داشته باشند سروقت او بیایند، مگر اینکه ظرف همین چند روز و بعد از اتفاقی که در اردوگاه تیم ملی وزنه‌برداری رخ داد، مسوولان فدراسیون وزنه‌برداری سرانجام بعد از این همه مدت به هوش آمده و برای ارسال نامه بازنشستگی و غیر فعال شدن رسمی و مکتوب بهداد سلیمی در سیستم جهانی وزنه‌برداری سریعا دست به کار شوند.