ِیادداشت هفته :بررسی جایگاه مدیریت علمی در ورزش کشور

اختصاصی مازند اسپرت:مدیریت ورزشی متأثر از ویژگیهای بسیار از جمله شخص مدیر است و امروزه، در بسیاری از محافل ورزشی نقادی آن بسیار شایع است .   در بسیاری از مواقع شاهد این موضوع بوده ایم كه در پی شكست و یا پیروزی برای یك رشته ورزشی در كنار بررسی عوامل مختلف اجرایی ورزشی و […]

3000اختصاصی مازند اسپرت:مدیریت ورزشی متأثر از ویژگیهای بسیار از جمله شخص مدیر است و امروزه، در بسیاری از محافل ورزشی نقادی آن بسیار شایع است .

 

در بسیاری از مواقع شاهد این موضوع بوده ایم كه در پی شكست و یا پیروزی برای یك رشته ورزشی در كنار بررسی عوامل مختلف اجرایی ورزشی و مباحث آن، درباره نقش مؤثر یا غیرمؤثر یك مدیر و یا مدیریت ورزشی آن بحث های داغی در گرفته است. نتایج حاصل از این مباحث حول محور تصمیمات صحیح یا نادرست یك مدیر می گردد كه او را موفق یا ناموفق بخوانند. امروزه مدیریت و نقش آن از یك جایگاه علمی و تكنیكی برخوردار است و بسیاری از كارشناسان نه فقط در حوزه ورزش بلكه در سطوح مختلف مدیریتی در رشته های مختلف اعم از فرهنگی، هنری، علمی و اقتصادی و… بر این نكته صحه گذارده اند.
كارشناسان بر این باورند كه مدیریت به عنوان یك موضوع علمی و هنری دارای نیازهای ذاتی و اكتسابی خاصی است تا در پی آن یك مدیریت بتواند با تصمیمات درست و تحولات به موقع از عهده وظایف خود به خوبی برآید و سیستم خود را كارآمد و یا آن را منزوی و ناكارآمد كند. مدیریت در ورزش در سطوح مختلف نیاز به برنامه ریزی، هدایت و كنترل، سازماندهی مناسب، كارگزینی درست، هماهنگی و بودجه ریزی و گزارش دهی دقیقی دارد. برای این مهم و وظایف اساسی ضروری است كه یك مدیر از همگی این نكات مطلع باشد و تلاش كند با بهره گیری از مشاورین مجرب، سازمان متبوع خود را هر چه بیشتر به سمت دستیابی به اهداف مدون خود یاری دهد.
سازمان نقش مهم و ارزشمندی در موفقیت سازمانی ایفا می كند و این مدیریت است كه با تلفیق هنر و علم مدیریت كه امری اجتناب ناپذیر است در سازماندهی سازمان خود تلاش می كند تا به اهداف تعریف شده دست یابند. اكنون در جهان توسعه یافته، دیگر سرمایه های مادی و طبیعی را به عنوان یك عامل موفقیت به شمار نمی آورند بلكه نقش نیروی انسانی را به عنوان یك عامل مهم تر و اثربخش در تولید فكر و اندیشه در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، سیاسی، هنری، فرهنگی و ورزشی معرفی می كنند. به این معنی كه تنها فرد مدیر به تنهایی نیست كه سازمان را به موفقیت می رساند. بلكه نیروی مولد به همراه علم و هنر مدیریت است كه تجلی بخش موفقیت ها به شمار می رود. مدیر مجموعه، وظیفه دارد از منابع موجود در سازمان به خصوص نیروی انسانی آموزش دیده بهره برده و به سمت پویایی حركت كند. آنچه كه مسلم است اگر مدیر در هر سازمانی محور فعالیت خود را براساس نیروی انسانی ماهر، متخصص و آموزش دیده استوار كند به طور حتم كارآمدی و بهره وری سازمان را بالا و با توجه به نیروی انسانی آموزش دیده و متخصص در رشد و بالندگی سازمان كمك می كند.
مجموعه ورزش كشور از پتانسیل موجود به خوبی استفاده نمی كند و باید تلاش كند تا با استفاده از مدیران هوشمند و آگاه، سیستم موجود در ورزش را به گونه ای ساماندهی و هدایت كند كه بتوان از توان علمی نیروهای ورزیده، بهره وری مناسب را داشت، و این نیروها را به سمتی هدایت كرد كه بتوان از توان و پتانسیل آنها در راستای اهداف سازمانی به خوبی بهره برد.
دكتر قراخانلو رئیس كمیته ملی المپیك نیز درخصوص دانش مدیریت در ورزش و عملیاتی كردن آن این دیدگاه را دارد: ما از بعد منابع سخت افزاری رشد خوبی در ورزش داشته ایم و شاید منابع انسانی موفق ترین بخش در این قسمت باشد. زمانی كه انقلاب به پیروزی رسید ۵ تا ۶ نفر دارای مدرك دكتری مدیریت و تربیت بدنی بودند اما هم اكنون به بیش از ۱۰۰ نفر رسیده است كه باید به این میزان تعداد معلمان، محققان و تحقیقات انجام شده را نیز در عرصه ورزش افزود.
قراخانلو با اشاره به استعدادهای بی نظیر موجود ورزش كشور گفته است كه به یك مدیریت علمی و نظام مند برای بهره مندی بهینه نیاز است.وی اضافه كرد،من در نشست هایی كه با افراد خارج از كشور داشته ام متوجه شده ام آنها استعداد ایرانیان را عجیب می دانند و واقعاً به این حرف ایمان دارند. برخی مواقع من احساس می كنم كه شاید آنها غلو می كنند، اما آقای  لیندنر می گوید كه شما از نظر استعداد جزء خوشبخت ترین كشورها هستید.
هرچند ورزش ایران رو به جلو حركت می كند، اما سرعتش كند است. در یك نگاه واقع بینانه می توان گفت نسبت به بسیاری از رقبای جدی خود عقب هستیم و باید تلاش زیادی برای كم كردن فاصله ها انجام دهیم كه به نظر می رسد در این زمینه باید از دانش مدیریت بهره بیشتری ببریم و مباحثی از جنس مدیریت را بیشتر عملیاتی كنیم. اگر این مهم صورت پذیرد بسیاری از مشكلات مالی حل خواهد شد.
هم اكنون اكثر فدراسیونهای ورزشی برنامه های بلندمدت ۵ تا ۱۰ساله تدوین كرده اند. این برنامه رویكردی به سوی مدیریت علمی ورزشی در كشور است.

باید از سطحی نگری در ورزشی كه سالهاست گریبان ورزش كشور را گرفته است رها شویم و مدیریت علمی را جایگزین این سطحی نگری ها كنیم. واقعیت تلخ و تاریخی كه در طول دوران ورزش ایران وجود داشته است همین نداشتن مدیریت علمی است.
در روزمرگی افتادن از دیگر مشكلات اصلی ما در ورزش است چرا كه برنامه ریزی جدی نداریم و سبب شده تا هم اكنون از این خلأ رنج ببریم. هم اكنون ضعف جدی برای پیوند دانشگاه ها با بخش اجرایی ورزش داریم كه باید با تلاش كارشناسان از بین برود.
كارشناسان درخصوص عدم وجود اراده ای برای علمی شدن در كشور به ویژه در سطوح مدیریتی مباحث متعددی را تاكنون ارائه داده اند.
بهروز منتقمی مدیركل ورزش و جوانان استان اصفهان در این باره می گوید: مدیریت نوین در ورزش كشور باید جایگزین مدیریت سنتی شود. باید با ایجاد زیرساختهای ورزشی گام مؤثری در دگرگونی ورزش كشور برداریم و با كاهش فاصله میان علم و ورزش از مدیریت سنتی كه همواره ورزش كشور از آن رنج برده است، فاصله بگیریم و از نظر ملی _ كاربردی این نوع مدیریت را جایگزین كنیم.
در دنیایی كه با شتاب به سوی مدیریت نوین و علمی گام برمی دارد باید ما نیز در عرصه مدیریت ورزش گامهای بزرگتر و با سرعت بیشتری برداریم.محمد احسانی دارای دكتری مدیریت ورزش از دانشگاه منچستر انگلستان در این خصوص گفته است: اگر بخواهیم با جهان در سطح ورزش نزدیك شویم راهی به جز رفتن راه كشورهای پیشرفته در ورزش نداریم. امروزه دیگر وقتی برای آزمون و خطا نداریم و باید زیركتر شده و راه هایی را كه تجربه های موفقی در پی دارد، انتخاب كنیم.
برای این كار باید به منابع علمی و تحقیقاتی كه نتایج موفقی داشتند رجوع كرد و نباید در این كار تعصبی نشان داد چراكه در تمام دنیا نیز از ابعاد مختلف فرهنگی ما استفاده می كنند.
شواهد نشان داده است كه كشورهایی كه در زمینه ورزش موفق بوده اند برای رسیدن به اهداف خود ابتدا برنامه ریزی و روش های اجرایی آن را طراحی كرده اند. ما نیز باید ابتدا اهداف خود را براساس بودجه، منابع مالی و انسانی موجود تعریف كنیم و روش اجرایی مناسبی برای آن به دست آوریم و سپس گام در این راه بگذاریم. بررسی كنیم ببینیم كه ابتدا در كشور ما كدامیك از ورزش همگانی یا قهرمانی مقدم و یا اینكه هركدام در نوع خود در اولویت هستند و سپس برای آنها برنامه ریزی كرد.در این برنامه ریزی ها به طور حتم زمان بندی بسیار حائز اهمیت است. همچنین نظارت و ارزشیابی از مواردی است كه در هر مرحله باید اعمال شود، تا اگر در پایان برنامه ریزی به اهداف خود نرسیدیم علت ها را شناسایی كنیم و بدانیم كه علت نرسیدن ها چه بوده و در كدام مرحله اتفاق افتاده است.
در كشورهای پیشرفته هدف گذاری ها دنبال می شود .در این راه به ویژه روی منابع انسانی سرمایه گذاری بیشتر می شود تا در ابتدا منابع انسانی متخصص برای بهره گیری از منابع مالی داشته باشند.
كمیته آموزش فدراسیون ها باید نظارت و كنترل كند و برنامه های كوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت طراحی كند و براساس مسایل علمی هدف گذاری كنند تا برنامه ها از مسیر خود منحرف نشود. وی می افزاید: نقش ورزش در آموزش و پرورش باید جدی گرفته شود چراكه اصلی ترین مركز برای نهادینه كردن ورزش است و مدیران ورزشی بدون این نگاه از یك پایه اساسی ورزش غافل می مانند و این موضوع یك فرصت استثنایی است كه می توان از آن بهره برد.
این موضوع را نباید ازنظر دور داشت كه مدیریت ورزش از سایر عوامل جامعه متاثر است و در مدیریت كلان باید این موضوع همواره موردتوجه قرار گیرد. امروزه در دنیا ۹۰ درصد در مدیریت ورزش خود برنامه تخصصی دارند.مدیریت ورزشی امروزه در دنیا یك نوع مدیریت علمی و مدرن و تخصصی گراست و از اهرم های مهم مدیریتی در مدیریت كلان كشور است و باید در ابعاد مختلف تخصص های لازم را دارا باشد.
 تجربه ها نشان داده است كه یك مدیر قوی غیرمتخصص در كوتاه مدت با استفاده از منابع علمی مدیریتی توانسته است نتایج خوبی بگیرد اما در درازمدت عملی نبوده است.تعریف مدیریت ورزش از تعریف عمومی كه برای آن می شود هرچند فاصله زیادی ندارد اما درواقع بخش تخصصی ورزشی تعریف كامل تری است.
سازماندهی، برنامه ریزی، كنترل و نظارت در ورزش و تربیت بدنی تعریفی است كه برای مدیریت ورزشی ارائه می شود و هویت مدیریت ورزش، امروزه در جهان كه در دانشگاه های بزرگ و شناخته شده تدریس می شود حاكی از این موضوع مهم دارد. هم اكنون مدیریت ورزشی در دو بخش مهم یعنی اماكن ورزشی و تاسیسات و دانشكده ها و دیگری در ورزش قهرمانی ازنظر اجرا و برنامه ریزی تقسیم بندی می شود.

متاسفانه در طول دوران ورزش كشور بسیار دیده شده كه افراد غیرمتخصص در پست یك مدیر متخصص ورزشی كاركرده است كه هرچند در كوتاه یا میان مدت توانسته است موثر عمل كند اما در بلندمدت با موانع بسیاری مواجه شده است. این موضوع را برخی از مدیران ورزشی كه خود در رأس كار بوده اند اذعان داشته اند و موضوع آزمون و خطا را یكی از مسایل پیش روی خود یاد كرده اند.
كارشناسان بر این باورند كه یك مدیر ورزشی باید فردی باشد كه بتواند اهداف سازمان كوچك یا بزرگ ورزشی خود را عملی كند. به عنوان مثال مدیر یك فدراسیون ورزشی با یك سری اهداف سازمان باید در نهایت بتواند در تعمیم رشته خاص تحت پوشش موفق عمل كند. بسیاری دیده شده است كه یك مدیر موفق اقتصادی یا صنعتی در رأس یك مدیریت ورزشی قرار گرفته است اما در آن سازمان نتوانسته است به خوبی عمل كند.
جایگاه یك مدیر ورزشی به دلیل نوع و هویت آن در حدی است كه عموم مردم و یا حداقل بسیاری آنها را می شناسند.اما جایگاه یك مدیر صنعتی چنین نیست. لذا برنامه ها نیز تا این حد فراتر از برنامه یك سازمان عمل می كند.كارشناسان بر این باورند كه ارزشیابی مدیران ورزشی هرگز كار ساده ای نیست و بسیار مشكل است زیرا گستردگی ورزش این پیچیدگی را فراهم كرده است.
شرایط حوزه ورزش در سطحی است كه هر كس به خود اجازه می دهد آن را ارزشیابی كند. متاسفانه در سیستم مدیریت ورزش ما، سیستم ارزشیابی مدرنی وجود ندارد و ارزشیابی نیز تاكنون در این خصوص دقیق و كامل عمل نكرده است.

مرتضی اسدپور
کارشناس ارشد فیزیولوژی ورزش