نادر،راه صعود نساجی را با دست،نشان داد ، با لگد دور کرد!
عملکرد دستنشان با نساجی در نیمفصل دوم، حاکی از این مسأله بود که تلاشهای نادر برای پوشاندن ضعفهای تیمش تنها بر یک بعد گلزنی متمرکز بود و وی نتوانست در همه ابعاد تیمی موفق باشد. به گزارش مازنداسپرت ، تیم فوتبال نساجی مازندران، فصل جدید لیگ آزادگان را با مدیریت صادق درودگر و […]

عملکرد دستنشان با نساجی در نیمفصل دوم، حاکی از این مسأله بود که تلاشهای نادر برای پوشاندن ضعفهای تیمش تنها بر یک بعد گلزنی متمرکز بود و وی نتوانست در همه ابعاد تیمی موفق باشد.
نبود بازیکنان خلاق و طراح برای نتیجهگیری در میادین مهم، نداشتن بازیکنان همطراز در پستهای مختلف و استفاده از ترکیب یکسان و مهمتر از همه فقدان هرگونه طرح و برنامهای در شکل بازی نساجی، از این تیم یک تیم شکننده و ضربهپذیر ساخت.
نساجی در بازی با تیمهای رده پایین جدول عملکرد نسبتاً مناسبی داشت اما در تقابل با تیمهای بالای جدولی سینوسی عمل کرد و بیشتر امتیازات را در برابر همین تیمها از دست داد؛ این امر نشانگر این نکته است که بازیکنان نساجی در مقابل تیمهای قویتر تمرکز کافی نداشتند و بهعبارتی مرد بازیهای بزرگ نبودند!
زدن تنها ۸ گل در ۱۱ مسابقه نیمفصل اول (میانگین ۰/۷۲ گل) در مقابل دریافت ۷ گل (میانگین ۰/۶۳ گل) موید این مساله است که نساجی ضعفهای اساسی در بازیسازی و گلسازی داشته و با تکیه بر کارهای دفاعی سعی کرد تا امتیازات لازم را کسب کند که در این راه موفق به کسب ۱۶ امتیاز از ۱۱ مسابقه (میانگین ۱/۴۵ امتیاز) شد.
در نیمفصل دوم با جذب مهرههایی نظیر طاهونی، شاهین مجیدی، بهمن طهماسبی و… دستنشان تمام تلاش خود را برای پوشاندن ضعفهای تیمی بهکار گرفت و شاید تا حدود زیادی در امر گلزنی در نیمفصل دوم نسبت به نیمفصل اول موفقتر عمل کرد اما ببرها همانقدر که در گلزنی موفقتر بوند، در حفظ دروازه در نیمفصل دوم ضعیف عمل کردند و در قبال ۱۵ گلی که به ثمر رساندند (میانگین ۱/۳۶ گل) ۱۳ گل نیز دریافت کردند (میانگین ۱/۱۸ گل) و تنها توانستند ۱۸ امتیاز (میانگین ۱/۶۳ امتیاز) کسب کنند.
عملکرد دستنشان با نساجی در نیمفصل دوم، حاکی از این مسأله بود که تلاشهای نادر برای پوشاندن ضعفهای تیمش تنها بر یک بعد گلزنی متمرکز بود و وی نتوانست در همه ابعاد تیمی موفق باشد، در حالی که تیم رقیب نساجی یعنی مس توانست به هارمونی و هماهنگی مناسبی دست پیدا کند و در حالی که در پایان نیمفصل اول ۵ امتیاز از نساجی کمتر اندوخته داشت، در پایان فصل با ۲ امتیاز اختلاف بیشتر، بالاتر از نساجی به پلیآف راه یافت.
در روزهای پایانی فصل، زمانی که دستنشان به این نتیجه رسید که نمیتواند در جدال با مس موفق شود، با ایجاد تنش بین هواداران و همچنین مدیرعامل سعی بر آن داشت که توپ را به زمین هوادارن و مدیریت بیندازد و اینگونه تداعی کند که مشکلات نساجی در ابعاد مدیریتی و خارج از چارچوب تیمی رقم میخورد که حاصل آن، دو تساوی نابودکننده در دو بازی انتهای فصل بود، دو تساوی در زمانی رقم خورد که رقیب جدی نساجی تنها در آن دو هفته یک امتیاز کسب کرده بود.
شاید اگر دستنشان با حواشی که در روزهای پایانی برای نساجی بهوجود آورد اجتناب میکرد، اکنون این هواداران نساجی بودند که جشن صعود به پلیآف را برگزار میکردند.
تمامی مسائلی که این فصل حول تیم فوتبال نساجی اتفاق افتاد، موید این نکته است که دیگر نمیتوان به مربیانی با کارکرد و تفکرات سنتی برای صعود به لیگ برتر تکیه کرد مگر اینکه مربیانی که هدایت این تیم پرطرفدار را برعهده میگیرند، شیوه کاری خودشان را بهطور جدی تغییر دهند.
دستنشان با یارگیری نامناسب در نیمفصل اول فرصتهای زیادی را از نساجی گرفت و با ورود حواشی به نساجی در روزهای انتهایی لیگ، این تیم را به ورطه نابودی کامل رساند، در حالی که روزهای ابتدایی لیگ، ببرها امید اول صعود از این گروه خیلی سخت بودند.
نساجی در این فصل با حمایت همهجانبه از سوی مالک باشگاه، مسئولان ورزشی و رسانهها هم به لیگ برتر صعود نکرد و امیدواریم مدیران ارشد ورزش استان و مدیریت نساجی با تدابیر مناسب در فصل آینده به نتیجهگیری این تیم بزرگ و پرهوادار کمک کنند تا آرزوی چندین ساله مردم ورزشدوست مازندران و قائمشهر برآورده شود و این تیم محبوب و ریشهدار به جایگاه اصلی خودش که سطح اول فوتبال کشور است، بازگردد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0