چالش نامنصفانه در وزنه برداری مازندران/خودی ها آتیش بیار معرکه ؛ وقت نمایش خوارج !

مازند اسپرت – حسن عبدالهاشم پور : ماجرای وزنه برداری در حال بدل شدن به یک غیض درونی و بغض برای دوستداران حقیقی ورزش مازندران شده است. با وجود توشه ای وزین از افتخار و اعتبار شاهدیم که وزنه برداری استان را به ورطه نیستی کشانده اند و هیچکس هم نیست که به پا خیزد. نماینده های مازنی در مجلس و متنفذین جملگی ایستاده اند تا تباهی آینده وزنه برداری را ببینند. اداره کل ورزش و جوانان مستاصل و درمانده است و یاریگری هم که نیست. چه بد که می توانند هر طوری بخواهند رفتار کنند. چرا صدایمان رسا نیست؟

به گزارش مازند اسپرت ؛ادامه دارد، چالش بزرگی که نامنصفانه در وزنه برداری مازندران ایجاد کردند تا یک مجموعه همگن و موفق را به نابودی بکشانند.

همه این دغدغه ها و عدم برگزاری مجمع انتخابات ریاست هیات وزنه برداری استان خلاصه می شود در یک اتفاق ساده. سعادتمند مدیر کل پیشین ورزش و جوانان استان، کاندیدای ریاست فدراسیون وزنه برداری شد و عباس رحیمی رئیس هیات وزنه برداری مازندران به رقیب سعادتمند و مرادی رئیس کنونی فدراسیون وزنه برداری گفت که به واسطه اینکه سعادتمند را می شناسد و هم استانی اش است، به او رای خواهد داد.

علی مرادی هم که منتظر تسویه حساب بود خوب موقعی را انتخاب کرد و آن زمان برگزاری مجمعی بود که فقط رحیمی ثبت نام کرده بود. جلوی مجمع را گرفتند تا عملا نشان دهند که علاقه ای به ادامه کار رحیمی ندارند آنهم در شرایطی که ۵ بار به انتخاب خود فدراسیون به عنوان برترین هیات کشور برگزیده شده بود!

تلاش فدراسیون برای ریشه کنی استانی که حتی با مدال ها و افتخاراتش از خود فدراسیون هم بهتر عمل می کرد با ورود چهره هایی که در این ورزش و در داخل استان هیچ شناسنامه و کارکردی ندارند، وارد فاز تازه ای شد.

این کنار گذاشته شده ها برای اینکه عقده های درونی خود را برطرف کنند همنوا با بدخواهان شدند و در روز روشن فریاد سیاهی سر دادند!

این خوارج وزنه برداری برای اینکه ورزش برتر استان را به خاطر مطامع شخصی از بین ببرند حتی با وقاحت دستاوردهایش را انکار می کنند.

مازندران در همه رده های سنی قهرمان شده و تمام افتخارات وزنه برداری ایران در دوران پس از حسین رضا زاده معطوف شده به چند پولاد مرد مازنی که همگی دست پرورده مربیانی هستند که اعتقاد دارند بدون رحیمی وزنه برداری این استان به فنا می رود.

در این بین یکی از خبرگزاری های استان، تنش آفرینی های همان خوارج را نشر داده و با بی انصافی هر چه تمام تر موفقیت هایی که سال هاست بدست آورده ایم انکار کرده است.

جالب اینکه این به ظاهر دلسوزان وزنه برداری و در واقع خودسوزان ورزش اشاراتی به دوپینگی معرفی شدن ۴ وزنه بردار نوجوان استان در قهرمانی آسیا و انتساب آن به هیات مازندران داشته اند که خود گواهی می دهد که آنقدر گمراه شده اند که حقیقت را نمی یابند. پیداست که این نوجوانان در اردوی تیم ملی دوپینگ کرده اند و نه در مسابقات ملی که بتوان هیات استان را متهم دانست.

در حالیکه تهرانی ها با تیشه به ریشه هیات استان می زنند و بدون هیچ دلیلی و تنها از سر کینه قصد براندازی این سیستم هدفمند را دارند و تمامی بزرگان و اهالی واقعی این رشته در قالب یک طومار خطاب به وزیر از آنچه بر سرشان نازل شده فریاد تظلم خواهی سر داده اند، چند دون پایه که در کارنامه اشان حضور روی سکوی سومی مازندران هم دیده نمی شود، با یک قلم ناصواب و مزدور گونه در نقش سازنده های قهرمانان در صف مقدم مخالفان ایستاده اند و آتش بیار معرکه شده اند!

وای به حال ما مازنی ها که گاهی آنچه بر سرمان می آید و می بارد حقمان است. هیچوقت نتوانسته ایم متحد باشیم و همیشه سازمان ناکوک بوده و دودش هم به چشممان رفته است.
این درست است که مازندران در همه حوزه ها از تلاش مذبوح خودی ها و پا گیری های شان لطمه می خورد اما در فضاهایی نظیر ورزش،  این اسفباری و تالم خودش را پر رنگ تر جلوه می دهد. افسوس و صد افسوس که استانی نیستیم با نمایش منافعی مشترک…