همراه با حواشی جام جهانی قطر

بایرن علیه آلمان؛ فوتبال تک قطبی بلای جان مانشافت!

سومین شب از دور سوم مرحله ی گروهی جام جهانی قطر دست خوش حوادث عجیبی بود که اوج این حوادث، حذف آلمان از مرحله ی گروهی جام برای دومین بار متوالی بود.

به گزارش مازنداسپرت، سومین شب از دور سوم مرحله ی گروهی جام جهانی قطر دست خوش حوادث عجیبی بود که اوج این حوادث، حذف آلمان از مرحله ی گروهی جام برای دومین بار متوالی بود.

آلمان ها که بر خلاف دور قبل، این بار هانسی فلیک را به جای یواخیم لو در راس هدایت خودشان می دیدند، با تفکرات این مربی جوان هم نتوانستند به دور حذفی صعود کنند و به سرنوشتی مشابه جام جهانی روسیه مواجه شدند.

دوره ی افول مانشافت که بعد از قهرمانی ۲۰۱۴ شروع شده با گذشت حدود یک دهه و با تغییر در کادر فنی هم ادامه یافت و پیش بینی می شود با سیر حرکت فوتبال باشگاهی آلمان به سوی تک قطبی گری مطلق، همچنان سال ها و شاید دهه ها ادامه پیدا کند. و البته متهم اول این تک قطبی گری و افول فوتبال آلمان، بی شک بایرن مونیخ است.

در بوندس لیگایی که گردش مالی کم تری نسبت به لیگ های طراز اول اروپا دارد، تنها بایرن مونیخ از بنیه ی مالی نسبتا مناسبی برخوردار است و همین مساله سبب شده تا به سادگی بتواند به ذخایر سایر باشگاه ها هجوم آورده و باشگاه ها را خالی از ستاره کند.

در این شرایط طبیعی ست که نه باشگاه ها ت ان رقابت با بایرن برای حفظ ستاره های خودشان داشته باشند و نه توان درخشش و قهرمانی در فوتبالی که تنها یک قطب مطلق دارد.

بایرن مونیخ به مدد توان مالی، تخریب موازنه در سطح باشگاهی و به خدمت گرفتن ستاره هایی که در دیگر باشگاه ها پرورش یافته اند توانسته در دهه ی اخیر به قهرمان بلامنازع بوندس لیگا تبدیل شود.

حتی پیشنهادهای مالی بسیار بالا به ستارگان آلمانی باعث شده تا این ستارگان علاقه ای به حضور در باشگاه های دیگر اروپایی نداشته باشند و حضور در آلمان و درآمدهای هنگفت را به بازی در سطوح دیگر بین المللی ترجیح بدهند.

نتیجه ی این تفکر و عملکرد به شرایط امروز فوتبال آلمان منجر گردیده است.

فوتبالی فاقد رقابت، بدون پویایی و تهی از ستاره های دارای تجربیات بین المللی.

در حالی که برای موفقیت در سطح اول فوتبال ملی دنیا، تجربیات بین المللی بازیکنان اولین و مهم ترین فاکتوری ست که تیم ها می توانند به ان تکیه کنند.

حضور بازیکنانی از فرایبورگ، اینتراخت فرانکفورت، وردربرمن و … که در سطح بالای فوتبال اروپا تجربه بازی کمی دارند و عدم درخشش تک ستاره های بایرنی مانشافت منجر به حذف زود هنگام آن ها از جام جهانی شد.

اندک درخشش تیم آلمان هم به چند بازیکنی بر می گشت که در لیگ جزیره مشعول به بازی هستند.

یعنی گوندوگان (منچستر سیتی) و کای هارتز و آنتونی رودیگر (چلسی).

اگر بخواهیم بنای مقایسه با قهرمان ۲۰۱۴ را بگذاریم خواهیم دید که آن تیم متشکل از ستاره های فراوانی از تیم های طراز اول اروپا بود.

کلوزه (لاتزیو)، خدیرا (رئال مادرید)، پودولسکی، مرته ساکر و اوزیل (آرسنال)، شورله (چلسی)، هوملس، گروسکروتز و رویس (بورسیا دورتموند) در کنار ستارگانی از بایرن مونیخ نظیر نویر،لام، مولر و گوتزه بنای منسجمی را تشکیل دادند که به قهرمانی جهان انجامید.

بعد از آن سال سرعت هجوم بایرن به ذخایر و ستاره های باشگاه های آلمان بیشتر و بیشتر شد و این هجوم منجر به قدرت گرفتن بایرن و تضعیف فوتبال آلمان شد.

هر چند که این سطح بالا از دستبرد هم باعث این نشد که بایرن به قدرت مطلق اروپا تبدیل شود و ماحصل آن تنها یک قهرمانی در سال ۲۰۲۰ بود.

حال اگر این رویه همچنان در فوتبال آلمان ادامه پیدا کند، بی شک افول مانشافت هم ادامه دار خواهد بود و با نسخه هایی نظیر تغییر کادر فنی نمی توان بر آن غلبه کرد.

فوتبال ملی زمانی پویا خواهد بود که فوتبال در سطح باشگاهی پویا، رقابتی و مهیج برگزار شود.

چیزی که به هیچ عنوان در بوندس لیگای این سال ها دیده نمی شود و این بوندس لیگا کمکی به فوتبال آلمان نخواهد کرد.