پایان لیگ« غرغروها»!/فرمول طلایی فوتبال؛بی حساب و کتاب نباشید
هجدهمین دوره لیگ برتر با سومین قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید در حالیکه میتوان بدون تعارف نام این فصل مسابقات را لیگ «غرغروها» نامید!
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،دفتر هجدهمین دوره لیگ برتر به پایان رسید مسابقاتی که حواشی زیادی داشت و اشتباهات داوری در آن در برخی مسابقات بسیار پر رنگ بود. مسابقاتی که با درخواست کارلوس کیروش فشرده تر از همیشه برگزار شد و باشگاهها، مدیران، مربیان، بازیکنان و رسانهها نیز این فشردگی را تحمل کردند تا شاید بعد از سالها تیم ملی بتواند قهرمان جام ملتهای آسیا شود اما نشد!
فاصله بازیها آنقدر نزدیک بود که حتی رسانهها فرصت بررسی اجمالی هر هفته از مسابقات را نداشتند و بازیکنان هرچه به پایان لیگ نزدیکتر میشدند، خسته و فرسودهتر میشدند. با این حال در این لیگ هم تیمی که بهتر از بقیه برنامهریزی کرده بود، بیشتر از سایر تیمها ثبات داشت به مقام قهرمانی رسید. پرسپولیس در قهرمانی هت تریک کرد نه بخاطر اینکه به قول برخی از هواداران فوتبال تیم حکومتی بود بلکه به خاطر اینکه مربی کاربلدی چون برانکو ایوانکوویچ داشت. پرسپولیس قهرمان لیگ برتر شد نه بخاطر شایعه پرسپولیسی بودن وزیر ورزش بلکه بخاطر اینکه این تیم از دانش فنی و مدیریت فنی خوبی بهره برد. پرسپولیس قهرمان شد چون فوتبال بیحساب و کتاب نیست! به قول دوستان برای موفقیت در فوتبال باید عوامل زیادی داشت و پرسپولیس اکثریت این فاکتورها را داشت.
هر چند ایجاد شائبه برای هواداران و علاقه مندان به فوتبال بی شک و بی تردید به بی داریتی و بی فکری مسئولان وزارت ورزش باز می گردد و این همه فضای منفی در فضای مجازی و حتی روی سکوها علیه مسئولان ورزشی و پرسپولیس تلنگری است برای مسئولان تا در گفتار و رفتار و حتی کنترل اطرافیان و وابستگانشان که علاقه زیادی هم به حضور در فضای مجازی و خودنمایی برای مطرح شدن دارند، به گونه ای عمل کنند که از این شائبات جلوگیری شود.
داوران در لیگ برتر اشتباهات زیادی داشتند اما این داوران نبودند که پرسپولیس را قهرمان کردند بلکه این تلاش، جنگندگی وتعصب بازیکنان بود که این تیم را به سومین جام قهرمانی رساند. اشتباههای داوران به سود یک تیم نبوده است. پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تراکتورسازی تبریز، ذوب آهن و… همه از این اشتباهات سود بردند و البته ضرر هم کردهاند، بنابراین بیانصافی است که قهرمانی پرسپولیس را به داوران ربط بدهیم. لیگ برتر هجدهم بدون تعارف لیگ «نق نقوها» بود. لیگی که هر ۱۶ تیم لیگ برتر علیه داوران بیانیه دادند.
برانکو مربی متین و باشخصیت خارجی هم در لیگ برتر ایران گاهی در کنار زمین برافروخته و عصبانی دیدیم. این لیگ «غربزنها» بود که باعث شد گاهی اوقات حاشیه جای متن را بگیرد. در لیگ گاهی میدیدیم که یک مربی به نشانه اعتراض میگوید سکوت آخرین سنگر است! مربی دیگر میگوید چون در مسابقهای دیگر در شهری دیگر ترکیب تیم حریف را دیدیم تمرکزمان از دست رفت و باختیم و سقوط کردیم!
در لیگ «هجدهم » میبینید که یک مربی بعد از برد سهم خود را در موفقیت ۸۰ درصد میداند و بعد از باخت مدیرعامل، تماشاگر، داور، زمین و زمان را مقصر ناکامیاش جلوه میدهد. در لیگ پرحاشیه و جنجالی دیدیم که مدیران یک باشگاه از مدیرعامل گرفته تا اعضای هیات مدیره یک بند علیه یکدیگر مصاحبه میکنند و رفقای دیروز دشمنان قسم خورده امروز میشوند و در رسانهها پردهدری میکنند! حرفهای مگوی جلسات گل و بلبل را بازگو میکنند تا خود را تبرئه کنند.
در لیگ «نق نقوها» فقط دیدیم که سرمربی اخراجی نشست خبری علیه باشگاهش برگزار میکند و مدیرعامل را زیر رگبار جملاتش خرد میکند.
در این لیگ فشرده و خسته کننده دیدیم که مدیری بعد از مردود شدن گل تیمش صحبت از شرط بندی میلیون دلاری در لیگ برتر میکند بی توجه به اینکه قبل از آن مسابقه تیم محبوبش بردهای زیادی داشته است!
به هر حال اگرچه غیرقابل پیش بینی بودن فوتبال یکی از عوامل جذابیتش است اما بدون تعارف فوتبال بی حساب و کتاب نیست! در فوتبال فقط یک فرمول جادویی وجود دارد و آن هم تمرین و تمرین و تمرین برای بهتر شدن است. در کنار تمرین البته در فوتبال ایران نیاز دارید که امکانات اولیه! مناسبی مثل زمین تمرین خوب، پرداخت به موقع پول و مدیریت حاشیهها را هم داشته باشید وگرنه به جایی نمیرسید.
اکنون نگاهی گذرا به عملکرد ۱۶ تیم لیگ برتری خواهیم داشت. شاید با مرور شرایط باشگاهها متوجه شوید که چرا دو تیم استقلال خوزستان و سپیدرود رشت سقوط کردند و باشگاههای دیگر چرا رتبههای بهتری به دست آوردند.
۱- پرسپولیس؛ فرمول طلایی پروفسور
شاید مهمترین دلیل قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر ثبات باشد. کادرفنی این تیم بیش از ۳ فصل است که در پرسپولیس حضور دارد و بازیکنانش هم تقریبا همین وضع را دارند به همین دلیل با وجود اینکه در ابتدای فصل بازیکنان کلیدی چون وحید امیری، صادق محرمی، مهدی طارمی و… از این تیم جدا شدند با این حال برانکو بارها گفت بازیکنانش را باور دارد. او تلاش کرد به بازیکنانش اعتماد به نفس حقیقی بدهد نه اعتماد به نفس کاذب! او از گفت و گو با رسانهها و خبرنگاران هراسی نداشت. با دلیل و منطق پاسخ سوالات و ابهامات را میداد و هیچ وقت بعد از ناکامی علیه بازیکنش صحبت نکرد و باخت را به گردن یک بازیکن نینداخت.
بازیکنان تیم هم برای اینکه مقابل هواداران رو سفید باشند و پاسخ اعتماد برانکو را بدهند در میدان با تمام وجود بازی کردند. فرمول طلایی برانکو برای قهرمانیهای متوالی پرسپولیس در لیگ برتر همین بود؛ کار و کار و دوری از حاشیه. با همین فرمول بود که پرسپولیس فقط یک بار بازنده شد.
۲- سپاهان اصفهان؛ تهاجمیترین تیم
زردپوشان اصفهانی در این فصل امیر قلعهنویی را استخدام کردند تا قهرمان شوند. قلعهنویی یکی از پرافتخارترین مربیان لیگ برتر است و کارش را به خوبی بلد است اما تیم او به اندازه پرسپولیس ثبات نداشت. خودش بعد از مدتها دوباره به سپاهان برگشته بود، تیم مدیریتی سپاهان هم به خوبی از باشگاه و تیم فوتبال حمایت کرد اما این تیم در نهایت سه امتیاز برای قهرمانی کم آورد. امیرقلعهنویی بارها از برانکو تمجید کرده و او را مربی میداند که به فوتبال ایران خدمت کرده است.
سپاهان با ۴۶ گل زده برترین خط حمله لیگ را داشت و کیروش استنلی هم با ۱۶ گل زده آقای گل لیگ هجدهم شد اما این رکوردها و تفاضل گل خوب هم باعث نشد که زردپوشان به قهرمانی برسند اما فصل بعد در آسیا هستند. شاید اگر سپاهان همین کادرفنی را حفظ کند فصل آینده جدیترین گزینه قهرمانی در لیگ برتر باشد.
۳- استقلال تهران؛ هیولای درون!
وینفر شفر مربی محبوبی که فصل گذشته استقلال را قهرمان جام حذفی کرد با فشار هواداران قراردادش تمدید شد نتوانست این فصل را به آخر برساند! روند شفر در استقلال پرنوسان بود با یک برد او را شیر آلمانی خطاب میکردند و بازیکنان این شیر را به آسمان پرتاب میکردند و با یک باخت حکم اخراجش صادر شد! شفر مدام از آینده درخشان استقلال سخن میگفت و اینکه مدیران باشگاه باید صبر و حوصله داشته باشند و البته تیم را هم حمایت کنند.استقلال بهترین خط دفاع لیگ را با ۱۳ گل خورده در اختیار دارد.
با این حال بعد از برکناری شفر مدیران باشگاه استقلال به جای تزریق آرامش به استقلال با مصاحبههایشان روی دیگر سکه را به هواداران نشان دادند و آنها فهمیدند که استقلال گرفتار هیولای درون است! هر مدیری یک حرف میزد و در نهایت فرهاد مجیدی جانشین مرد آلمانی شد اما این مرد محبوب آبیها نیز نتوانست رتبهای بهتر از سومی برای استقلال به ارمغان بیاورد و حالا هواداران امیدوارند فصل آینده شرایط تیم شان بهت شود.
۴- پدیده؛ یحیی امپراتور
یحیی گلمحمدی توانست باردیگر تواناییهای فنیاش را با تیم خوب پدیده به رخ اهالی فوتبال بکشاند بخصوص اینکه پدیده یک حامی مالی خوب پیدا کرد و از سوی شهرداری مشهد هم مورد حمایت قرار گرفت. به این ترتیب فوتبال مشهد جانی تازه گرفت واکنون پدیده با گلمحمدی در آستانه حضور در پلی آف آسیاست به شرطی که سپاهان یا پرسپولیس قهرمان جام حذفی شود. البته اکنون فدراسیون فوتبال به دنبال جذب گلمحمدی برای تیم امید ایران است. شاید اگر پدیده این مربی را از دست بدهد فصل بعد نتواند به خوبی این فصل در فوتبال ایران بدرخشد. به هرحال یحیی با پدیده دوباره توانست لقب امپراتورش را پس بگیرد.
۵- تراکتورسازی تبریز؛ حسرت بزرگ
تیم محبوب تبریزیها و آذری زبانهای ایران هم مدام دچار تغییر و تحول میشد. زنوزی مالک این باشگاه به پشتوانه دلارهایی که داشت ابتدا جان توشاک را برای تراکتورسازی آورد اما این مربی ولزی از سمتش استعفا کرد و رفت تا محمد تقوی سکان هدایت تراکتورسازی را به دست بگیرد و بعد از مدتی هم لینکنز بلژیکی آمد تا قرمزپوشان سه سرمربی در این فصل داشته باشند. با این حال مهمترین عامل ناکامی این فصل تراکتورسازی را میتوان حواشی که بعد از باخت به سپیدرود ایجاد شد دانست. باخت غیر قابل باور تراکتورسازان به سپیدرود این تیم را دچار شوک کرد. محسن فروزان از تیم کنار گذاشته شد اما دیگر این تیم قد راست نکرد و نتوانست حتی سهمیه آسیایی بگیرد در حالیکه خیلیها معتقد بودند تراکتورسازی با توجه به بازیهای نسبتا سادهای که در پیش دارد بتواند قهرمان لیگ شود.
۶- ذوب آهن اصفهان؛ بازگشت طلایی
ذوبیها فصل را با امید نمازی شروع کردند اما در نهایت این مربی ناموفق بود و علیرضا منصوریان جانشین او شد و شروع منصوریان با ذوب در لیگ امیدوار کننده نبود اما بعد از یک کامبک رویایی در پلی آف لیگ قهرمانان آسیا ذوب آهن دوباره همان تیم همیشگی شد سختکوش و جنگنده! در نهایت این کامبک های اسیایی باعث شد که ذوب آهن در لیگ برتر هم روندی صعودی به خود بگیرد و به رده ششم جدول لیگ برسد البته نباید از ثبات مدیریت و حمایت مدیران باشگاه از کادرفنی و بازیکنان ناکام هم غافل بود. ذوب آهن اکنون تنها تیم صعود کرده ایرانی در لیگ قهرمانان آسیاست. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم بازیکنان ذوب آهن سالهاست در این تیم حضور دارند و این هم یکی دیگر از عوامل موفقیت این تیم محسوب میشود.
۷-سایپا؛ جنگ دایی با مدیرعامل
علی دایی فصل گذشته توانست با سایپا مجوز حضور در پلی آف لیگ قهرمانان آسیا را بگیرد اما در نهایت نتوانست به مرحله گروهی صعود کند. سایپا در یک قدمی فینال جام حذفی بود اما با اشتباه داوری فینالیست نشد و داماش گیلانیان دسته دومی به جای شاگردان دایی به فینال جام حذفی رسیدند. دایی بارها گفت ارزانترین تیم سالهای اخیر سایپا را بسته است اما باشگاه سایپا هم به دلیل مشکلات اقتصادی کشور دچار مشکلات فراوانی شد و مدیرعامل باشگاه هم تغییر کرد و مدیریت جدید باشگاه با علی دایی خیلی هماهنگ نبود بخصوص اینکه دایی پیش از آن علیه پرسنل باشگاه مصاحبه کرده بود! در نهایت دایی هم به خط پایان لیگ نرسید و از تیم اخراج شد و سایپا هم لیگ را با مقام هفتمی به پایان رساند باید دید ابراهیم صادقی نارنجی وفادار که سالها در سایپا بوده میتواند فصل آینده موفق شود یا نه.
۸- فولاد خوزستان؛ قلب شیر بدون معجزه
در این فصل فولاد هم مدام دچار تغییر و تحول شد از سیروس پورموسی گرفته تا ایلی استان و عزیز فریسات به افشین قطبی رسیدند و مدیران باشگاه فولاد تصور میکردند که شاید با آوردن یک مربی همه چیز در باشگاه درست میشود! اما این موضوع در کوتاه مدت جواب نمیدهد. قلب شیر قطبی هم نتوانست در فولاد معجزه کند و در نهایت این تیم در میانه جدول لیگ کارش را تمام کرد آن هم در حالیکه بدون تعارف یکی از پرامکاناتترین باشگاههای فوتبال ایران است و مدارس فوتبال و آکادمیهای بسیار خوبی هم دارد اما در این فصل یک ناکام بود.
۹-صنعت نفت آبادان؛ تولد دوباره برزیل؟
صنعت نفت در هفتههای پایانی لیگ موتورش روشن شد و با پائولو سرجیو توانست بردهای خوبی به دست بیاورد و خود را تا رده نهم بالا بکشد با این حال سوال اینجاست که چرا این تیم مدام عملکردی پرنوسان در لیگ برتر دارد؟ تیمی که هم هواداران فراوان دارد و هم پول خوب اما چرا نمیتواند به روزهای اوجش در فوتبال ایران برگردد شاید پاسخ این سوال را باید در مدیریت باشگاه جستجو کرد! اگر صنعت نفت با همین نفرات حفظ شود باید گفت برزیل ایرانی تولدی دوباره خواهد داشت.
۱۰- نساجی مازندران؛ اختلاف در شهرخسته
نساجی هم به دلیل اختلاف مالکان باشگاهش دچار شرایط پرنوسانی شد. جواد نکونام هم از این تیم رفت تا جای خود را به مجید جلالی بدهد اما آقا معلم در روزهای پایانی لیگ با مدیریت باشگاه دچار چالش شد و در نهایت جلالی و دستیارش حمید مطهری در آخرین هفته لیگ از تیم رفتند. نساجی امید شهر خسته با وجود داشتن هواداران فراوان مشکلات بسیاری هم دارد که عمدهترین آنها به نداشتن حامی مالی خوب برمیگردد. شاید اگر اختلاف مالکان باشگاه کنار گذاشته شود این تیم محبوب بتواند شرایط بهتری را در لیگ برتر تجربه کند.
۱۱- پیکان تهران؛ بی هوادار و پرامکانات
پیکان هم فصل عجیبی را پشت سرگذاشت ابتدا با مجید جلالی استارت زد و بعد از ۷ باخت متوالی او از تیم کنار گذاشته شد تا جواد نکونام جانشینش شود اما یکباره دیدیدم که مدیران ایران خودرو این انتخاب را وتو کردند و به سراغ حسین فرکی رفتند و بهانهشان هم این بود که نکونام با نساجی مازندران قرارداد دارد. به هر حال پیکان بعد از تغییر سرمربی توانست در لیگ برتر بماند اما این تیم پرامکانات و بی هوادار سالهاست افتان و خیزان در لیگ برتر حرکت میکند و باید دید فصل آینده فرکی میتواند از این تیم یک مدعی بسازد. البته تیمهای بدون هوادار همیشه کار سختی برای مدعی شدن دارند.
۱۲-پارس جنوبی جم؛ بی پولی
این تیم دو سال است که در لیگ برتر حضور دارد و ثبات خوبی هم داشته است. مهدی تارتار هدایت این تیم را بعد از لیگ یک همچنان برعهده داشت اما در این فصل باشگاه پارس جنوبی با مشکلات شدیدمالی مواجه شد و چند روزی بازیکنانش اعتصاب کردند و در نهایت هم به رتبهای بهتر از دوازدهمی نرسید وضعیت این باشگاه اکنون هم خیلی مناسب نیست. شاید فصل آینده تارتار در پارس جنوبی نماند به هر حال روزهای خوش پارس جنوبی در لیگ برتر با بی پولی به پایان رسیده است.
۱۳- ماشین سازی تبریز؛ تیم دوم
تیم دوم تبریز به اندازه تیم تراکتورسازی از نظر مالی حمایت نمیشود و طبیعی است که نتواند در جمع بالانشینان جدول قرار بگیرد البته بسیاری از اهالی فوتبال از اینکه زنوزی مالکیت دو باشگاه در لیگ برتر را برعهده داشت بارها از او انتقاد کردند. به هر حال این تیم در لیگ برتر ماندگار شده اما به نظر می رسد که ماشین سازی در این فصل به مالک جدیدی فروخته شود. رضا مهاجری با توجه به بضاعت تیمش بد نتیجه نگرفته است.
۱۴- نفت مسجدسلیمان؛ پرهوادار و بی امکانات
بدون امکانات و پرهوادار؛ بهترین تعریفی است که میتوانید از نفت مسجدسلیمان داشته باشید! مردم شهر مسجدسلیمان با این تیم زندگی میکنند ولی افسوس که مدیران باشگاه و مسئولان منطقهای به خوبی از نفت مسجدسلیمان حمایت نمیکنند تا این تیم همیشه شرایط بدی را در لیگ برتر داشته باشد.در این تیم هم فیروز کریمی جانشین علیرضا مرزبان شد تا تیم را نجات بدهد و موفق هم بود با این حال اگر نفتیها فکری به حال خود نکنند فصل آینده هم یکی از گزینههای اصلی سقوط خواهند بود.
۱۵- سپیدرود رشت؛ بدون حامی
این تیم مردمی هم در رشت مورد حمایت مسئولان قرار نمیگیرد و در این فصل مدتها علی کریمی در نقش مالک و سرمربی در آن فعالیت کرد اما در نهایت عطای کار را به لقایش بخشید و تیم به نادر دست نشان داده شد تا این مربی بتواند با تجربهاش سپیدرود را در لیگ برتر حفظ کند که نادر هم کاری از دستش برنیامد و سپیدرود با لیگ برتر خداحافظی کرد تا هواداران پرشورش بیش از همیشه غمگین شوند.
۱۶ استقلال خوزستان؛ محله برو بیا
آبی پوشان اهوازی محله برو و بیا بودند. این تیم با کریم بوستانی استارت زد بعد به داریوش یزدی رسید و بعد هم به نوبت مربیان مختلفی هدایتش را برعهده گرفتند و همین روند نشان میداد که استقلال خوزستان گزینه اول سقوط است بخصوص اینکه ۶ امتیاز هم فیفا از آبیهای اهواز کم کرده بود. اکنون مدیران باشگاه میگویند که میخواهند تیم را در لیگ یک حفظ کنند! کاش آنها تیم را در لیگ برتر نگه میداشتند! به هر حال استقلال خوزستان با این همه تغییر روی نیمکت مربیگریاش در عمل نشان داد که فوتبال بی حساب و کتاب نیست و با رفتن و آمدن مربیان نمیتوان یک تیم را نجات داد! در فوتبال فقط یک فرمول طلایی و جادویی برای موفقیت وجود دارد آن هم تمرین و کار و تمرین است البته به شرطی که امکانات اولیه را داشته باشید!
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0