اسفندیار: چون چاق بودم، مرا نمیخواستند/ من بودم، آب در دل این نسل تکان نمیخورد
دریافت کننده تیم ملی والیبال ایران گفت: در سالهای ابتدایی فعالیتم چون چاق بودم میخواستند مرا از تیم ملی نوجوانان کنار بگذارند.
به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)،یک سال پیش تیم ملی جوانان ایران توانست برای نخستین بار روی سکوی اول جهان بایستد. تیمی باانگیزه، یکدست و با کادر فنی تمام ایرانی در بحرین درخشید و قهرمان جهان شد. از این تیم چند بازیکن با عملکرد خوب خود توانستند در ترکیب تیم رویایی بازیهای قرار بگیرند، اما مهمترین اتفاق انتخاب کاپیتان تیم ایران به عنوان ارزشمندترین بازیکن پیکارها بود.
جوانی از آمل که پلههای ترقی را تک تک طی کرد و به قهرمانی جوانان جهان رسید؛ امیرحسین اسفندیار. او با قدرت رهبری خوب خود در زمین توانست تیم را تا آخرین امتیاز بازی فینال متحد نگه دارد. از نظر فنی هم آنقدر خوب بود که بتواند با حضور دریافت کنندههایی همچون میلاد عبادیپور، پوریا فیاضی، فرهاد قائمی و… به ترکیب تیم ملی بزرگسالان برسد.
سرویسهای ویرانگر و اسپکهای پرقدرت از جمله مشخصههای بازر این جوان آملی است که در رده نوجوانان هم عنوان قهرمانی جهان را در کارنامه خود دارد. عملکرد درخشان و خیره کننده اسفندیار موجب شد تا مورد توجه چند تیم اروپایی هم قرار بگیرد. در نهایت او از بین تمام تیمهایی که خواهانش بودند گرینیارد بلژیک را انتخاب کرد تا فصل آینده را همراه با جواد کریمی، پاسور آیندهدار والیبال ایران در این تیم بگذراند.
با وجود اینکه او بازیکن رده جوانان است، اما لحظات تلخ و شیرین زیادی را در والیبال تجربه کرده؛ اسفندیار پیش از این توانسته بود عنوان MVP را در رقابتهای جهانی نوجوانان و آسیایی جوانان هم کسب کند و حالا به عنوان یک فوق ستاره در این رده سنی خودش را مطرح کرده است. خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس هم به همین دلیل مصاحبهای را با او انجام داده است. متن گفتوگوی امیرحسین اسفندیار با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس را در ادامه میخوانید:
خیلیها دوست دارند فوق ستاره جوان و بچه غول والیبال ایران را بیشتر بشناسند؛ خودت را معرفی کن و بگو چه شد که به سراغ والیبال آمدی؟
امیرحسین اسفندیار، اهل آمل و بچه خیایان طالب آملی هستم. همچون سایر بازیکنان هم سن خودم والیبال را از نونهالی استارت زدم. کار را در آکادمیهای والیبال شهرستان آمل آغاز کردم. من یک شانس بزرگ داشتم و آن هم این بود که مربیان خوبی در مسیر من قرار گرفتند. وقتی کارم را شروع کردم یک مربی آرژانتینی به نام دامیان به شهرستان ما آمده بود و من بسیاری از نکات کلیدی والیبال را از او آموختم و پس از آن به اردوی تیم ملی والیبال نوجوانان دعوت شدم.
میگویند چون چاق بود نمیخواستند تو را در اردوی تیم ملی نگه دارند.
درست است؛ من نسبت به سایر بازیکنان همسن خودم درشت تر و چاق تر بودم. وزنم برای والیبال بالا بود و خیلیها امیدی نداشتند که من بتوانم به والیبال ادامه دهم. واقعیت این است که خودم هم داشتم به این نتیجه میرسیدم که شاید واقعاً بقیه راست میگویند و من به درد والیبال نمیخورم، اما بهروز عطایی به من اعتقاد زیادی داشت با حرف هایش باعث دلگرمی من شد. اکنون هر چه دارم از این مربی است و واقعاً مدیون او هستم. عطایی با حرفهایش من را در والیبال نگه داشت و من هم تلاش کردم با سخت تمرین کنم تا به شرایط ایدهآل برسم.
حالا به جایگاهی رسیدی که در هر تورنمنتی حداقل یک عنوان فردی کسب میکنی.
خدا را شکر میکنم که تاکنون مزد زحماتم را گرفتهام، اما کار برای من تازه شروع شده است. با عناوینی فردی و تیمی که کسب کردهام آینده روشنی برای خودم میبینم؛ البته نظر کارشناسان و بزرگترها را میشنوم و بیشتر انگیزه میگیرم. درمورد عناوین فردی باید بگویم که اگر کاپی به دست میآید حاصل تلاش تمام بازیکنان است. بازیکنان مدتها کنار هم تمرین میکنند تا تیم نتیجه بگیرد. قطعاً هم نتیجهگیری تیمی بسیار مهمتر از عناوین فردی است.
حالا که بیش از یک سال از قهرمانی جوانان میگذرد، از پاداشهایی که مسئولان دادند خبری شد یا خیر؟
من از این اتفاق خیلی ناراحتم. چرا مسئولان حرفهایی میزنند که بعدها نمیتوانند به آن عمل کنند؟ وقتی به ایران آمدیم گفتند خودرو و سکه و … به ما خواهند داد، اما هیچکدام محقق نشد. داورزنی در آن زمان معاون وزیر بود و ما خیال میکردیم قطعاً وعدهها محقق خواهد شد. بارها خودم با داورزنی درمورد این موضوع صحبت کردم. بازیکنان از من به عنوان کاپیتان تیم توقع دارند که پیگیر حق و حقوقشان باشم، اما تا کنون فقط شرمندگی برای من مانده است. مسئولان باید فکر کنند که بازیکنان روی حرفهای آنها حساب کرده و برنامه زندگی خودشان را بر آن اساس تنظیم میکنند. حالا هم تغییرات زیادی نسبت به یک سال قبل ایجاد شده و بازهم کسی پاسخگوی ما نیست. من اگر مسئولیتی داشتم اجازه نمیدادم آب در دل هیچکدام از بازیکنان این نسل تکان بخورد، چون میدانم که آنها آیندهسازان والیبال هستند.
به نظر میرسد از آن زمان تاکنون دیدار با رهبری و معافیت از خدمت سربازی بهترین پاداشهایی بود که گرفتید.
واقعاً همین طور است. دیدار با مقام معظم رهبری و پس از آن معافیت از خدمت سربازی پاداشهایی بود که گرفتیم. دیدار با رهبری، دیداری فوق العاده بود که هرگز آن را فراموش نمی کنم. از وقتی که به ما گفتند می توانیم به حضور آقا برویم حس عجیبی داشتم که آن را می توانم به چیزی بیش از خوشحالی تعبیر کنم. مهربانی و صمیمیتی که در ملاقات با رهبری دیدم وصف ناپذیر بود و ایشان غافلگیرمان کردند. ایشان مانند یک پدر مهربان با ما رفتار می کردند و وقتی از ما بابت تلاش که برای کسب عنوان قهرمانی تقدیر می کردند شرمنده شدیم. بعد از این دیدار عزمی که برای مسابقات بعدی داشتیم جزم تر شد و روحیه زیادی گرفتیم تا با همت و تلاش در ادامه باز هم پرچم ایران را در بالاترین جایگاه قرار دهیم. همانجا با خودمان عهد کردیم باز هم موجبات شادی رهبری عزیز و مردم کشورمان را فراهم کنیم.
مهران فیض امام دوست و بردیا سعادت شامل معافیت از خدمت سربازی نشدند.
طبق قانون بازیکنانی که ۱۸ سال و یک روز بودند از خدمت سربازی معاف شدند، اما سن این دوبازیکن کمتر بود. باید این موضوع را مورد توجه قرار داد که ما همه یک تیم بودیم و شاید اگر یکی از این بازیکنان نبود این قهرمانی حاصل نمیشد. از آقای مرتضوی، ریاست محترم دیوان عالی کشور تقاضا دارم تا این مورد را بررسی کرده و فکری به حال این دو بازیکن کند. آنها از آیندهسازان والیبال ایران هستند و باید نگاه ویژهای به آنها داشت.
حضور در رقابت های نوجوانان و جوانان جهان را تجربه کردهای؛ آیا می توان این دو میدان بزرگ را با هم مقایسه کرد؟
این دو اصلاً قابل مقایسه نیستند. رقابت های جهانی جوانان حتی از رقابت های امیدهای جهان هم بزرگ تر و مهم تر است. در این پیکارها تمامی بازی ها به هم نزدیک بوده و رقابت ها تماشایی است. تیم ما درر دوره گذشته واقعاً بدشانسی آورد که در رقابت های جهانی جوانان جهان به مقام پنجم رسید، اما در دوره آخر یکدل و متحد شدیم که روی سکو بایستیم. ضمن اینکه رده نوجوانان هم سختیهای خاص خود را دارد. به هر حال در این رده شناخت تیمها از هم کم هست و امکان خلق شگفتی بالا میرود. واقعاً خدا را شکر میکنم که هم در رده نوجوانان و هم در رده جوانان با تیم ملی ایران توانستم عنوان قهرمانی جهان را کسب کنم؛ این افتخار شاید تا سالها به بازیکن دیگری نرسد.
با مربیان زیادی مثل سیچلو، عطایی ، وکیلی و … کار کرده ای. میتوانی این مربیان را با یکدیگر مقایسه کنی؟
نه نمی توانم این مقایسه را انجام بدهم، اما بهروز عطایی برای من نه فقط یک مربی که یک پدر است. من خودم حس می کنم پسر ایشان هستم. با بهروز عطایی حتی درباره کارهای شخصی ام مشورت می کنم. البته واقعاً نمی خواهم تلاش و زحمات مربیان دیگر را زیر سوال ببرم، اما خودم به شخصه با عطایی راحت تر هستم و بیشتر با وی مشورت میکنم.
دوست داشتی در لیگهای لهستان و ایتالیا بازی کنی، اما خبر آمد با تیم گرینیارد بلژیک قرارداد امضا کردی؛ چه شد که سر از لیگ والیبال بلژیک در آوردی؟
از مهمترین آرزوهای ورزشی من حضور در ترکیب ثابت تیم ملی بزرگسالان، کسب مدال المپیک و حضور در لیگهای معتبر و قدرتمندی همچون لهستان و ایتالیا است. امسال چند پیشنهاد باشگاهی داشتم که از کشورهای مختلف بود. من تمام آنها را بررسی کردم. با خودم گفتم من نیاز دارم که به تیمی بروم که در اروپا باشد و بعد هم من بتوانم بیشتر در آن بازی کنم. شاید میتوانستم به لیگهای ایتالیا و لهستان بروم، اما ممکن بود در آنجا بیشتر روی نیمکت باشم. ترجیح دادم به تیمی بروم که هم در لیگ اروپا حضور داشته باشد و هم اینکه من شانس بیشتری بازی کردن در آن داشته باشم. فکر میکنم با انجام چند بازی درخشان از خودم بتوانم توجه تیمهای مطرح و بزرگ اروپا را به خودم جلب کنم.
حضور جواد کریمی در این تیم چقدر روی تصمیم تو تاثیر داشت؟
اولین سالی است که میخواهم خارج از ایران بازی کنم. بدون شک این موضوع که تنها نباشم خیلی از نظر روحی به من کمک میکند. جواد از هم تیمی های من است و در تیم ملی جوانان، بزرگسالان، تیمهای باشگاهی کاله و پیکان با هم بازی کردهایم. او همیشه همچون برادر در کنار من بوده و قطعاً میتوانیم یک سال رویایی را در کنار هم و در تیم گرینیارد داشته باشیم. ضمن اینکه گرین یارد دریافت کننده تیم ملی آرژانتین را هم جذب کرده است؛ او هم سن من و جواد است، اما در ترکیب تیم ملی بزرگسالان آرژانتین هم بازی میکند. سوابق درخشان گرین یارد یکی دیگر از عواملی بود که این تیم را انتخاب کردم. امیدوارم گرینیارد بتواند سکوی پرشی برای من باشد تا بتوانم خیلی زود به لیگهای لهستان و ایتالیا برسم.
کمی از تجربه حضورت در تیم ملی بزرگسالان بگو. از معدود بازیکنان جوانی بودی که کولاکوویچ به دلیل بیانضباطی روی نامت خط قرمز کشید!
دندانم را جراحی کرده و بخیه داشتم. کولاکوویچ هم اعلام کرده بود که در شرایط اردویی بین دو نوبت تمرینی هیچکس حق ترک کردن اردو را ندارد، مگر اینکه با من هماهنگ کند. من اشتباه کردم و وی را در جریان نگذاشتم، چون فکر میکردم تمرین ساعت ۱۵ باشد. به مطب رفتم و بخیه دندانم را کشیدم و ۵ دقیقه مانده به ساعت ۳ به سالن رسیدم که دیدم سایر بازیکنان در حال تمرین هستند و متوجه شدم تمرین از ساعت ۱۴:۴۵ آغاز شده بود. به همین دلیل کولاکوویچ به من گفت که نامم را از لیست خارج میکند، اما باید در اردو بمانم و من هم پذیرفتم.
نظرت درمورد عملکرد کلی ایگور کولاکوویچ چیست؟
وی مربی با شخصیتی بود و به شخصه بسیار به من کمک کرد که بتوانم به تیم ملی برسم. بابت اینکه یک بار مرا از اردوی تیم ملی کنار گذاشتم هم از وی ناراحت نیستم، چون معتقدم که اشتباه از خودم بود. به هر حال برای ادامه همکاری یا عدم ادامه همکاری با وی هم فدراسیون باید تصمیمگیری میکرد که این کار را هم کرد. من به عنوان یک بازیکن در چند مسابقهای که زیر نظر وی بازی کردم بسیار راحت بودم و مشکلی برایم وجود نداشت.
به نظرت با رفتن کولاکوویچ، تیم ملی ایران به مربی ایرانی نیاز دارد یا خارجی؟
از زمانی که والیبال را شروع کردم به ما یاد دادند که فقط حواسمان به کار خودمان باشد و در سایر مسائل دخالت نکنیم. من به عنوان یک بازیکن در جایگاهی نیستم که بخواهم درمورد نیمکت تیم ملی کشورم اظهارنظر کنم. وظیفه من این است که تلاش کنم تا به تیم ملی برسم و با پیراهن تیم ملی کشورم بهترین عملکرد را داشته باشم. قطعاً مسئولان فدراسیون خودشان بیشتر در جریان امور هستند و میتوانند بهترین تصمیم را بگیرند. اگر روزی نظر من را هم خواستند با کمال میل به آنها اعلام خواهم کرد.
الگوی تو در والیبال کیست؟
من رفتار و سبک بازی فرهاد نظری افشار را خیلی میپسندم. زمانی هم این شانس را داشتم که با او در تیم کاله همتیمی بودم. در بخش کاپیتانی هم الگویم سعید معروف است. سعی میکنم نکاتی که از او یاد میگیرم را در تیمهایی که کاپیتانشان هستم اجرا کنم. فکر میکنم خوشبختانه تاکنون در این زمینه موفق بودم و به خوبی توانستم نکات مثبت کاپیتانی معروف را برای خودم جدا کنم. در بین بازیکنان خارجی هم علاقه خاصی به بارتوش کورک، بازیکن تیم ملی والیبال لهستان دارم؛ به نظر من او بازیکن کاملی است و همیشه در نتایج تیمش تاثیر دارد.
اهل کتاب و سینما و موسیقی هم هستی؟
اوقات فراغت زیادی ندارم، اما گاهی از زمان استفاده می کنم و یا به استخر می روم و یا اینکه وزنه می زنم. فیلم هم نگاه می کنم؛ البته فیلم طنز را بیشتر میپسندم چرا که استرس و فشار تمرینات والیبال بر روی من با خنده از بین می رود. هنرپیشه محبوب من هم رضا گلزار است؛ البته نفراتی همچون مهران مدیری، جواد عزتی، جواد رضویان و مهرام غفوریان، حامد بهداد، نوید محمدزاده، پیمان معادی و … هم واقعا شاخص هستند و برخی از آنها در بخش بینالملل هم درخشان ظاهر شدهاند. برای تمام هنرمندان احترام خاصی قائل هستم، اما به نظرم گلزار یک سوپراستار کامل است ، نه فقط به خاطر اینکه خوش تیپ است بلکه واقعا هنرپیشه خوبی به شمار می رود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0