مهاجری: به هیچ کس بدهکار نیستم جز تماشاگران/ عقل حکم می کرد از نساجی جدا شوم

رضا مهاجری دستیار سال های نه چندان دور فیروز کریمی بعد از ساختن روزهای خوب برای پدیده این بار به دنبال ارایه بازی تهاجمی و رو به جلو در نساجی بود اما این ماموریت او در میانه های راه متوقف شد.

به گزارش مازند اسپرت (مازند ورزش)، بعد از رسیدن نساجی به آرامش؛ انتظار می رفت رضا مهاجری با انگیزه بیشتری کار را در این تیم مردمی و دوست داشتنی دنبال کند اما به یکباره و پیش از بازی با ماشین سازی اردوی تیم را ترک کرد و جای خود را به محمود فکری داد.

به همین بهانه با رضا مهاجری مصاحبه کردیم که این گفتمان را می خوانید:

*در میانه های راه از نساجی جدا شدید! آنهم در شرایطی که تیم شرایط خوبی پیدا کرده بود. هم از نظر مالکیتی و هم از نظر مدیریتی. واقعیت چه بود؟

اگر چه دیگر در نساجی نیستم اما اجازه دهید ابراز خوشحالی خود را از حضور رضا حدادیان در تیم نساجی اعلام کنم. او برای تیم نساجی یک موهبت است. در حالی که در پی شیوع ویروس کرونا پرواز ایرلاین ها خیلی خیلی کم شده او به تعهدات خود نسبت به بازیکنان و کادر فنی وفادار است و این جای خوشحالی دارد. آنهم در شرایطی که جدا از شیوع ویروس کرونا به خاطر تحریم ها اقتصاد آسیب دیده است.

اما در خصوص جدایی ام؛ صادقانه باید بگویم هیچ یک از مدیران باشگاه از مالک گرفته تا اعضای هیات مدیره راضی به رفتن من نبودند و بنده ها خداها تاکید هم داشتند که با هم فصل را تمام کنیم. هر چند اگر رای به برکناری من هم می دادند این جای گله ای نداشت چون در فوتبال حرفه ای این موضوع مرسوم است و برکناری مربی حق طبیعی باشگاه است. خب من زمانی که دچار آمبولی شدم و یکی دو هفته ای در بیمارستان بستری شدم به توصیه پزشک باید چند هفته ای استراحت می کردم. با وجود تلاش همه اعضای تیم به خصوص دستیارانم تصمیم گرفتم زودتر به کار برگردم و این برای من مشکل ساز شد. در روزهای اخیر بی تعارف دغدغه ها برای من از بین رفت. به این خاطر که باشگاه دارای مالک واحد شده بود و به وعده های خود به موقع عمل می کرد و برای نتیجه گیری پای کار بود. اما شرایط جسمانی ام کمی حاد شد. پیش از جدایی یک بار با پای خودم به بیمارستان رفتم و یک بار هم آمبولانس به زمین آمد تا من را انتقال بدهد. نگاه ها خانواده ام که نگران سلامتی ام بودند برای من دوگانگی ایجاد کرد و در نهایت تصمیم گرفتم باشگاه را ترک و استراحت کنم تا این بار با یک شرایط جسمانی خوب به زمین برگردم. در این باره و بعد از صحبت با باشگاه به یک نقطه نظر مشترک رسیدیم.

 

*همه منتظر بودند تیم دور برگشت را با توجه به رفع مشکلات بهتر آغاز کند اما این چنین نشد و در نهایت شما از نساجی جدا شدید!

در فوتبال اینطور نیست همیشه شرایط بر اساس پازلی که سرمربی طراحی می کند پیش رود. این اتفاقات در فوتبال طبیعی است. من از آن دسته از مربیانی نیستم که کنار زمین باشم و تمرین را دنبال کنم. من خودم باید در زمین باشم و پا به پای بازیکنان بدوم و تمرین را تماشا کنم. همان طور که گفتم به خاطر شرایط بیماری ام و اینکه در دوره اول استراحت ۴۵ روزه تا دو ماه را نادیده گرفتم توانم برای کار کردن کم شده بود.

اما در خصوص عدم نتیجه گیری در نیم فصل دوم باید بگویم در بازی با گل گهر و پیکان که بازی های دور برگشت بودند برنده شدیم اما در دو بازی خوب نتیجه نگرفتیم. در بازی با پارس جنوبی امیدوار به رفع مشکلات بودیم. در این بازی اگر چه برنده نشدیم و مساوی کردیم اما شرایط تیم رو به بهبود رفت و من به آینده تیم امیدوار بودم اما شرایط جسمانی ام اجازه نداد کار را به خوبی آنطور که می خواهم دنبال کنم و در نهایت تصمیم گرفتم اینبار مسیری که خانواده ام طراحی کردند، ادامه بدهم تا به دنبال میل خود باشم. از بین بردن دغدغه خانواده ام برایم ارزشمند بود. ضمن اینکه عقل حکم می کرد از نساجی جدا شوم چون سلامتم به خطر افتاده بود و هر لحظه ممکن بود اتفاقی برای من رخ دهد که آینده مربیگری ام را از دست دهم. اما اکنون شرایط برایم بخوبی پیش می رود و انشاالله در ماه های آینده به مربیگری برمی گردم.

من همواره مسئولیت نتایج تیمم را برعهده گرفته ام و اگر تیم هم مشکلاتی داشته که حتی یک درصد هم قابل کتمان نبوده باز هم شانه خالی نکردم چون من آگاهانه هدایت تیم را قبول می کنم. ایرادات ما به جای خود اما در جایی که تیم نقد می شود عدالت این است که شرایط تیم هم بررسی شود. ما در نیم فصل بازیکنان آماده را از دست دادیم و و بازیکنانی را جذب کردیم که در دیگر تیم ها به میدان نمی رفتند. به این خاطر که هیچ تیمی در نیم فصل حاضر نمی شود بازیکن آماده خود را به تیم دیگر بدهد. نیاز به زمان داشتم و در ادامه شرایط بهتر می شد اما همان طور که گفتم بیماری ام این اجازه را به من نداد که اهداف خود را در نساجی دنبال کنم. هم چنین دور برگشت یکی دو بازیکن خوب ما مصدوم شدند و در برهه ای دو بازیکن خوب خود را در اردوی تیم امید داشتیم. علی شجاعی و رضا دهقانی.

 

*برخی می گویند رضا مهاجری به خاطر هراس از بازی های پیش رو اردوی تیم نساجی را ترک کرد!

با خنده. من از احوالات خود و آنچه بر من می گذرد خبر دارم و با قضاوت های دیگران زندگی نمی کنم. البته به خوبی به این نتیجه رسیده ام شما هر طور زندگی کنی از سوی دیگران قضاوت می شوی و هر کسی که بر مسند کار می نشیند و قضاوت می کند خود می داند خدای خود. گفتم به این دلیل از نساجی جدا شدم که من مربی کت و شلوار پوشی که در کنار زمین بایستد و گاهی هم با موبایل صحبت کند نیستم و دوست دارم خودم در زمین باشم و کار کنم اما به خاطر شرایط بدنی دیگر توان این کار را نداشتم. بیماری آمبولی را همه می شناسند و همه دیدند که من دو هفته ای در سی سی یو تحت مراقبت های وِیژه بودم و باید نزدیک به دو ماه استراحت می کردم. بعد چه هراسی؟ من با همه تیم هایی که قرار بود در آینده بازی کنم در دور رفت بازی کرده بودم و در کارنامه مربیگری من بارها و بارها دیده اید که با تیم های تحت هدایتم در برابر تیم های بزرگ پیروز شده ام. ترس در قاموس مربیگری من جایی ندارد و این حرف را کسانی می زنند که رضا مهاجری را نمی شناسند.

من در روزهای مربیگری آنقدر روزهای سخت داشته ام که روزهای سخت معنی اش را برای من از دست داده است. دیگر نمی توانستم نگاه های نگران همسرم را تحمل کنم وقتی به بهانه تمرین و مسابقه از خانه بیرون می زدم و تماس های پسر کوچکم را.

من اگر نیت به جدایی از نساجی داشتم پیش از بازی با استقلال و به خاطر بستری شدن در بیمارستان از نساجی خداحافظی می کردم. نمی خواهم به گذشته برگردم. روزهای ابتدایی فصل و حتی روزهای آماده سازی آنقدر سختی را در نساجی تجربه کردیم که شاید اگر خیلی ها جای ما بودند همانجا جا می زدند. جایی می شد که حتی از جیب برای تیم هزینه می کردیم. البته منتی هم بر سر کسی نیست و اینجا من باید از فرهاد کوچک زاده تشکر کنم که در ابتدای فصل و در کنار هم و با کمک هم تیم را پیش بردیم و خدا رو شکر که الان شرایط تیم خوب است.

 

*شما ابتدای فصل به این نکته اشاره کردید که می خواهید فوتبال نساجی را از فوتبال دفاعی به فوتبال ترکیبی و مالکانه تغییر دهی. اکنون از اتخاذ این استراتژی پشیمان نیستید. شاید اگر دفاعی فوتبال می کردید حضور شما در نساجی تداوم پیدا می کرد…

خب ابتدای فصل کسی نه از نساجی انتظار قهرمانی داشت و نه کسب سهمیه. به همین خاطر درتعیین استراتژی و در مشورت با دستیاران به این نتیجه رسیدیم که سبک بازی تیم را تغییر دهیم تا دست کم تماشاگران از فوتبال تیم لذت ببرند. اگر چه مسیر ما به خاطر مریضی ام ادامه پیدا نکرد اما به نظرم راهی که رفتیم درست بود. اینجا من از خود دفاع نمی کنم. در برهه ای ما بهترین تیم در فاز تهاجمی بودیم. بر اساس اعلام سایت متریکا در خیلی از بازی هایی که به میدان رفتیم از نظر تعداد پاس و میزان مالکیت توپ برتر از حریف بودیم حتی در بازی هایی که نتیجه را به حریف می دادیم. به زعم تیم های حریف از نظر خلق موققیت تیم متنوعی بودیم و در جاهایی حتی آنالیزورهای تیم حریف می گفتند بازی با نساجی یکی از سخت ترین بازی های ما بوده است. من و اعضای کادرم جایزه خود را جایی گرفتیم که تماشاگران ایستاده ما را تشویق کردند. اینروزها هیچ وقت از ذهنم پاک نخواهد شد.

خوشحالم سبکی برای تیم طراحی کردم که بازیکنان از اجرای آن لذت می بردند. اما به صراحت اعلام می کنم نتیجه گیری تیم همانند سبک بازی تیم خوب نبود و این یک جاهایی هم باعث ناراحتی تماشاگران شده بود که من حق را به آنها می دهد. تماشاگران منتقد همان تماشاگرانی بودند که ما را تشویق می کردند.

 

*به نکته ی خوبی اشاره کردید. به طور حتم رضا مهاجری در کارش ایراداتی هم داشته. به نظر می رسد این روزهای استراحت فرصت خوبی برای فکر کردن به این اشتباهات است.

من از سال ۸۹ که سرمربیگری را با تیم شیرین فراز شروع کردم تا دوران حضور در نساجی استراحتی نداشتم. اینطور هم نبوده که قرارداد من ۳ یا ۴ سال بوده باشد و در پایان فصل کمی استراحت و فکر کنم. بازی ها که تمام می شد بلافاصله دغدغه بستن تیم جدید را پیدا می کردیم. الان فرصت خوبی است که بنشینم و به اشتباهاتم در تیم نساجی فکر کنم. کما اینکه این کار را انجام هم داده ام. طی این مدت که در حال استراحت هستم فرصت خوبی هم شد که با دوستان فنی خود مشورت هایی هم داشته باشم. انشاالله در بازگشت دوباره یک سری از اشتباهات را قطعا تکرار نخواهم کرد. با این حال نقطه افتخار من در نساجی جایی است که حامد شیری به عنوان یک بازیکن باتجربه در بهترین شرایط خود قرار می گیرد و بهترین بازی های خود را به نمایش می گذارد و حضور جوان ها در این تیم پر رنگ می شود. جوان ها زیر ۲۳ سال در تیم ما نقش تعیین کننده ای داشتند. بازیکنانی چون احسان قهاری – رحمان جعفری – علی شجاعی – عرفان معصومی و…

خوشحالم از حضور در نساجی. با وجود جدایی و سختی های زیادی که در نساجی متحمل شدم خاطرات خوبی در ذهنم سیو شده. از همه تشکر می کنم. از استاندار گرفته تا رییس هیات فوتبال استان. همه به من کمک کردند. از مالک محترم باشگاه گرفته تا آقای علی امیری – مدیر عامل و دکتر اسدی و آقای بایندوریان عضو هیات مدیره باشگاه. از تک تک بازیکنان تشکر می کنم و یک تشکر ویژه هم دارم از تماشاگران خوب نساجی. به خودم بدهکار نیستم چون در نساجی همه راه ها را برای نتیجه گیری دنبال کردم و از جان و سلامتی ام مایه گذاشتم. نتیجه گیری تنها منوط به تلاش من نبوده – نیست و نخواهد بود. به خیلی از عوامل بستگی دارد. در نساجی خیلی چیزها برای من خوب پیش نرفت اما گله ای نیست. فقط تشکر می کنم و صادقانه می گویم به تماشاگران تیم نساجی بدهکارم. شاید در آینده دوباره برگشتم و محبت تماشاگران را به شکل شایسته تری جبران کردم.

 

*و حرف آخر

ناراحت کننده است پزشکان برای جان ما ارزش قایل هستند و توصیه هایی به ما می کنند اما ما بی توجهی می کنیم و نشان می دهد که ما برای جان خود ارزشی قایل نیستیم. وقتی سختی هایی که پزشکان و پرستاران ما در مبارزه با ویروس کرونا می کشند و بی توجهی برخی هموطنان را می بینم برایم آزار دهنده است. در حالی که آنها هم زندگی دارند. امیدوارم این بحران را هم پشت سر بگذاریم و در سال ۹۹ اتفاقات خوب را تجربه کنیم